روز خوش

معنی کلمه روز خوش در لغت نامه دهخدا

روز خوش. [ زِ خوَش / خُش ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ایام جوانی است. ( برهان قاطع ). جوانی و ایام صحت. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

معنی کلمه روز خوش در فرهنگ فارسی

کنایه از ایام جوانی است . جوانی و ایام صحت .

جملاتی از کاربرد کلمه روز خوش

شوی گاه خورشید روز خوشش گهی شمع شبهای تارش شوی
عشقت چو بی نیازی هر لحظه برتر است تا تو چو زندگانی هر روز خوشتری
اسیر عشق در فردوس روز خوش نمی بیند همیشه خون خورد صیدی که شیرش در کمین باشد
پدر او بهروز خوش‌رزم تهیه‌کننده سینما و تلویزیون است که تهیه‌کنندگی مجموعه‌های زیادی از جمله روزی روزگاری، آوای فاخته، زیر گنبد کبود و یک مشت پر عقاب را بر عهده داشته‌است. ارسطو از کودکی بازیگری می‌کرد و فعالیت حرفه‌ایش را از سال ۱۳۸۴ با سریال یک مشت پر عقاب به کارگردانی اصغر هاشمی آغاز کرد.
شام خطت گرفته ز صبح آفتاب را زان روز خوش نمانده جهان خراب را
شبی در صحبتش بگذاشت تا روز خوشی لب بر لبش میداشت تا روز
شب وصل است و با دلبر مرا لب بر لب است امشب شبی کز روز خوشتر باشد آن شب امشب است امشب
داغت جتی ای شمع دلافروز خوش است مژگان توام خدنگ دلدوز خوش است
جز خط دل سیه که مبیناد روز خوش بر شمع آفتاب که دامن فشانده است؟
در دهر نیست روز خوش و روزگار خوش الا که روز عاشقی و روزگار عشق
در روی تو نظاره و بر یاد تو شراب دایم خوشست و موسم نوروز خوشترست