رنگ پریده
معنی کلمه رنگ پریده در فرهنگ معین
معنی کلمه رنگ پریده در فرهنگ عمید
۲. آنچه رنگ طبیعی خود را از دست داده، رنگ رفته، کم رنگ شده.
معنی کلمه رنگ پریده در فرهنگ فارسی
معنی کلمه رنگ پریده در ویکی واژه
sbiadito
کمرنگ شده.
جملاتی از کاربرد کلمه رنگ پریده
بازسازی اتمیوم در سال ۲۰۰۴ شروع شد و تا ۱۸ فوریه ۲۰۰۶ بسته ماند. بازسازی شامل جایگزین کردن فولاد ضد زنگ به جای آلومینیوم رنگ پریده و قدیمی بوده است. برای کمک به بازسازی، قطعات آلومینیوم را به عنوان یک خاطره و یادبود به مردم فروختند. قطعهٔ سه گوشه که طولش حدود ۲ متر بود ۱٫۰۰۰ پوند فروخته شد.
برخلاف داماد، عروس که لباس عروسی بر تن دارد و بسیار جوان و کوتاه قد است. صورت او بیضی شکل است، با موهای قهوه ای ابریشمی احاطه شدهاست و سری محجوب دارد و تأکید بر بی گناهی او است. چهره رنگ پریده از اشک ریخته شده و چشمان فرورفته او را به خصوص میتوان لمس نمود. در دست چپ خود شمع پائین را نگه داشته و دست راست را به سمت کشیش برده تا بتواند حلقه عروسی را به دست کند.
شرم رمیده را نتوان رام حسن کرد رنگ پریده باز نیاید به روی گل
رنگ پریده سنگ ره رفتن از خود است یعنی رفیق همره کاهل سفر مباش
رنگ پریده اگر اندر هوا قابلِ حسّ بودی و نشو و نما
مانده ست نشانی که ز من رنگ پریده ست خورشید حیاتم به لب بام رسیده
که یعنی در فصل بهار ارغوان (نماد معشوق) جامی از شراب ارغوانی رنگ به گل یاسمن (سفید و رنگ پریده، نماد عاشق) پیشکش میکند و او را رنگ و جلا میبخشد.
ثبات عیش که دارد که چون پر طاووس جهان به شوخی رنگ پریده میماند
مردی سراپا سیاهپوش، با سر تراشیده شده و گوشهایی تیز و برجسته که یک حلقه کوچک طلا به گوش چپش آویختهاست. با پوستی رنگ پریده و جوان که گویی هرگز آفتاب را ندیده باشد و چشمان کهربایی که ندرتاً کسی را خیره نگاه میکنند، بیشتر شبیه چشمهای یک گربه بزرگ، به همان شدت خوابآلودگی چشمهای یک گربه و توأم با یک بیتفاوتی غیرقابل تحمل. شما دیگر میخواهید شیطان را چگونه ببینید؟
رویدادهای واقعی گاهی اوقات تخیل مردم را بر میانگیزانند و این موضوع بر آثار داستانی تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، در طی حادثهٔ بارنی و بتی هیل — اولین ادعای ثبت شدهٔ آدمربایی توسط فضاییها — زوجی گزارش کردند که توسط افرادی با سرهای بزرگ، چشمان درشت، پوست خاکستری مایل به رنگ پریده و بینیهای کوچک ربوده شدهاند و روی آنها آزمایشهایی صورت گرفتهاست. این توصیف سرانجام به الگوی «فضاییهای خاکستری» در آثار داستانی تبدیل شد.
چنانکه سایه ز پرواز مرغ می رود از جا مرا ربوده ز جا از رخم چو رنگ پریده
نام «الکتروم»، صورت لاتین کلمه یونانی الکترون است که در ادیسه به ماده ای فلزی شامل طلای آلیاژ شده با نقره اشاره دارد. همین کلمه برای مادهٔ کهربا نیز بکار برده میشد که دلیل آن به دلیل رنگ زرد «رنگ پریده» در برخی گونههای معین کهربا است. به دلیل خواص الکترواستاتیک کهرباست که کلمات انگلیسی مدرن «الکترون» و «الکتریسیته» مشتق شدهاند. در دوران باستان، از الکتروم بعنوان طلای سفید یاد میشد اما بهطور دقیقتر، میتوان از آن با عنوان «طلای رنگ پریده» نام برد زیرا این ماده معمولاً «زرد رنگ پریده» یا به رنگ «سفید رو به زرد» است. امروزه هنگام استفاده از عبارت طلای سفید معمولاً به طلای آلیاژ شده با هریک از عناصر نیکل، نقره، پلاتین و پالادیوم برای ایجاد طلایی با رنگ نقرهای اشاره میشود.
چون صبح بسکه فرصت پرواز نارساست رنگ پریده را نفس امداد میکنم
تو خواهرا نشنیدی هنوز ناله اصغر سبب ز چیست که از عارض تو رنگ پریده
از غیرت شوق است که چون رنگ پریده خود نامه و خود نامه برم، عادتم این است
کمخونی کمبود آهن شایعترین گونه کمخونی بوده و علل فراوانی دارد. گلبولهای قرمز در زیر میکروسکوپ، بیشتر هیپوکروم (رنگ پریده) و میکروسیتیک (کوچک) هستند. کمخونی کمبود آهن به علت مقدار ناچیز آهن در غذا یا نبود جذب گوارشی آن برای جبران آهن ازدست رفته در عادت ماهانه یا بیماری است. آهن یک قسمت اصلی در ترکیب هموگلوبین است و کمبود آن سبب کاهش ورود هموگلوبین بداخل گلبول قرمز میشود. در ایالات متحده، ۲۰٪ زنان در سنین باروری در مقایسه با ۲٪ مردان بالغ، به کمخونی کمبود آهن دچار هستند. علت اصلی کمخونی کمبود آهن در زنان هدر رفتن خون در زمان عادت ماهانه است. کمبود آهن بدون کمخونی در دختران نوجوان سبب پائین افتادن کیفیت تحصیلی و ضریب هوشی میشود.
جمعی کزین بساط به وحشت نساختند چون اشک شمع لغزش رنگ پریدهاند
او یکی از دهها نژاد موجود در سریال دکتر هو است.معمار سایه متعلق به یک گونه انسان نما است با پوست رنگ پریده، موهای سفید و چشمهای قرمز. یکی دیگر از اعضای نژاد خانوادهٔ او در اعلامیه سایه خدمتکار است.وظیفه حفاظت او به عهده جودونها است.