رعایا

معنی کلمه رعایا در لغت نامه دهخدا

رعایا. [ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ رَعیَة. ( منتهی الارب ) ( دهار ). ج ِ رعیة به معنی محکومان و نگهداشته شدگان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). در تداول رُعایاتلفظ شود. ( فرهنگ فارسی معین ). ج ِ رعیة به معنی قوم و عامه مردم که آنان را راعی باشد. ( از اقرب الموارد ) : اگر زیادتر از این خواسته آید رعایا را رنج بسیار رسد. ( تاریخ بیهقی ص 469 چ ادیب ). و رعایا را به عدل و تخفیف مخصوص دادم. ( فارسنامه ابن بلخی ص 76 ).... و درهای ظلم و جور بر طوایف رعایا بسته. ( سندبادنامه ص 9 ). که رعایا از وی در ظل عنایت...و حمایت باشند. ( سندبادنامه ص 6 ). و تحسین التفات زنگ غم و اندوه ، از خاطر رعایا زدوده. ( سندبادنامه ص 74 ). رجوع به رعیت و رعیة شود. || ج ِ رعاویة ( شتر چرنده و بچرا گذاشته ). ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه رعایا در فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ رعیت .

معنی کلمه رعایا در فرهنگ عمید

= رعیت

معنی کلمه رعایا در فرهنگ فارسی

جمع رعیت
( اسم ) ۱ - عامه مردم گروهی که دارای سرپرست و راعی باشند . ۲ - کشاورزانی که برای مالک زراعت کنند . ۳ - اتباع پادشاه تبعه یک کشور .

جملاتی از کاربرد کلمه رعایا

رعایا سرافگندگان تواند زن و مردشان بندگان تواند
هورها بارها به عنوان پناهگاه توسط عناصر مورد آزار و اذیت دولت صدام حسین مورد استفاده قرار گرفته شده، همان‌گونه که در قرون گذشته پناهگاه بردگان و رعایای فراری بوده‌است برای نمونه در جریان شورش صاحب الزنج. در میانه دهه هشتاد میلادی قیام کوچکی علیه پروژه تخلیه و اسکان مجدد حزب بعث در این مناطق گسترش یافت؛ که توسط عبدالکریم المحمداوی از البو محمد تحت عنوان ابوحاتم رهبری می‌شد.
در عصر ناصری، به لحاظ عدم حاکمیت قانون به عنوان نماد اراده‌گرایی مدرن، ارادة شاه یکی از مهم‌ترین مبناهای اعتبار قاعدة حقوقی بود که ریشه عمیقی در بافت فکری و سنتی جامعة ایرانی داشت. این اراده، مشروعیت ایدئولوژیک خود را از ارادة الهی کسب می‌نمود و مردم به عنوان رعایا، ضمن پذیرش این موضوع، این واگذاری قدرت را نوعی فره ایزدی تلقی می‌کردند و چون هر اراده ای به فر ایزدی ختم می‌شد از خود احساس اراده نمی‌کردند و بیان اراده را سرکشی در برابر ایزد می‌دانستند.
پس از پایان بنای شهر، سپهدار گرجی مردم پیرامون را برای سکونت در شهر تازه تشویق می‌نماید. وی کار خود را از روستاهای کرهرود، سنجان و فیجان آغاز می‌کند که در آن زمان به «سه ده» معروف بودند. همچنین شمار بسیاری از خان‌ها و رعایای پیرامون در دو محله قلعه و حصار سکونت داده شدند.
تا برق دیده، کشت رعایا بپروری؛ از ظل چتر، بر سر عالم سحاب خواه!
ملک شاعران تویی، لابد بر رعایا ببایدت بخشود
رعایا دگر سوی شاه آمدند ز بیداد او دادخواه آمدند
یا رعایا شوند بروی چیر یا سپاهی بر او شوند دلیر
در قرن یازدهم میلادی مهاجرت ترک های غُز به ایران و خاور نزدیک آغاز شد. این جنبش توسط روسای قبیله قنق، طغرل بیک و چغری بیگ، نوه های سلجوق انجام شد. این گروه مهاجر به مرور زمان سلسله سلجوقیان را تشکیل دادند. در سال ۱۰۲۵ میلادی بخشی از سلجوقیان در ترکمنستان امروزی به مرکزیت شهر نیسا ساکن شدند. در ۱۰۳۴-۱۰۳۵ میلادی، رعایای طغرل بیک به آنها پیوستند. در سالهای ۱۰۳۸–۱۰۴۰ میلادی سلجوقیان با غزنویان جنگیدند و نیشابور را تصرف کردند. متعاقباً آنها توانستند دولت بزرگی را ایجاد کنند که شامل ایران، آسیای صغیر و بخشهایی از آسیای مرکزی می شد.
یغما ز اشک و آه رعایای چشم و دل پیداست داد و داوری پادشاه ما
سپاه و رعایا و شاه و وزیر نبودند همرنگ چون آب و شیر
اگرچه بیشتر این قیام‌ها توسط افراد مشهوری صورت گرفت ولی در واقع نشان دهندهٔ احساسات ضد عباسی رعایا و مردم فرودست جامعه بود که همین موجب گستردگی آن شد. از ویژگی‌های شاخص قیام‌های ضد عباسی که نشان دهندهٔ تفاوت آن با قیام‌های ضد اموی است، این بود که طراح اصلی این قیام‌ها، ایرانیان بودند و تعدادشان از جنبش‌های دوران اموی بیشتر بود. در نتیجه زمینه‌های استقلال ایران را به‌صورت تدریجی فراهم آورد.
کتابی که آن هیانگ از چین آورده بود یک رونوشت دست‌نویس از مجموعه ای از آثار ژو ژی عالم مشهور نئو کنفسیوسیسمی بود. نئو کنفسیوسیسم به بچه‌ها یاد می‌داد تا والدین خود را دوست بدارند و به رعایا می‌آموخت تا به پادشاه خویش وفادار بمانند. همچنین به مردم یاد می‌داد تا خانواده را با عشق مدیریت و با همنوعانشان با صداقت رفتار کنند و به گونه ای آموزش ببینند تا مؤدب باشند و با احتیاط رفتار کنند.
با روی کار آمدن کریم خان زند صلح و آبادی به این ناحیه بازگشت. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود. ارگ کریمخانی، بازار وکیل، حمام وکیل و مسجد وکیل در شیراز از کریمخان زند ملقب به وکیل الرعایا به یادگار مانده‌است.
وی پس از فتح تهران، مأمور وصول وجه از شاهزاده مسعود میرزا ظل‌السلطان گردید. ابوالفتح‌زاده در حدود سال ۱۳۲۸ ق. سفری به اروپا کرد. وی در سال ۱۳۳۰ پس از بازگشت از اروپا از سوی مرنار بلژیکی، رئیس خزانه‌داری کل، مأمور مالیات ساوجبلاغ و شهریار گردید اما به دلیل بدرفتاری نسبت به رعایا از سمت خود برکنار گردید.
پدرش میرزاعبدالوهاب معروف به میرزاپاشای وکیل الرعایا و پدربزرگش حاجی میرزا جعفر وکیل الرعایا بود. فرزندان وی میرزا صادق خان طباطبائی وکیلی (اجلال‌الملک)، میرزا سعید خان ناصر لشگر، میرزا موسی وکیل الرعایا (حاج وکیل) و  شرف السلطنه بودند.
و لما قضی قام ولید ولیه لأمر الرعایا و الأمانة و النظر
و ان ابا العباس اول قائم بأمر الرعایا ثم منصور ذوالخطر
رعایا جملگی بیچارگانند که از فقر و فنا آوارگانند
پدرش حاج عبدالله معین‌الرعایا از تجار و مالکان مشروطه‌خواه تبریز بود که چند دوره به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید.