رزینی

رزینی

معنی کلمه رزینی در لغت نامه دهخدا

رزینی. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سنگی شهرستان نهاوند. سکنه آن 1300 تن. آب آنجا از قنات. محصولات عمده آن غلات و توتون و حبوب. صنایع دستی آن قالیبافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه رزینی در فرهنگ فارسی

ده از دهستان سنگی شهرستان نهاوند

معنی کلمه رزینی در دانشنامه عمومی

رَزینی روستایی در دهستان سلگی، بخش خزل در ۳۰ کیلومتری شهرستان نهاوند در استان همدان است. این روستا در غرب شهر نهاوند و در شمال رشته کوه گرین قرار دارد و با روستاهایی چون: شهرک، فارسبان، عباس آباد، شیراوند، هادی آباد و شریف آباد همسایه است. در مورد بافت روستای رزینی باید گفت که: روستای رزینی تقریباً دارای بافتی شهری است و بیشتر ساختمان های روستای رزینی نوساز و استاندارد است. [ نیازمند منبع]
شغل اصلی مردم روستای رزینی کشاورزی و دامپروری است. کشاورزان روستای رزینی محصولاتی چون: گندم و جو، کلزا، گشنیز، چغندر قند، ذرت، گل آفتابگردان، توتون و … کشت می کنند. با توجه به اسناد و شواهد موجود، حدود ۳۵۰–۴۰۰ سال از زمان تأسیس روستای رزینی می گذرد. و به نوعی می توان روستای رزینی را جوان و در حال توسعه دانست. لازم به ذکر است بزرگترین وپر جمعیت ترین روستای استان همدان وکشور ایران است[ نیازمند منبع]
رزینی در دهستان سلگی قرار دارد و جمعیت آن بر اساس سرشماری ۱۳۹۵، ۳۱۱۸ نفر ( در ۹۷۰ خانوار ) است.

جملاتی از کاربرد کلمه رزینی

ابوطاهر مجدالدین محمد بن یعقوب فیروزآبادی کارزینی (۸۱۷ / ۸۱۶–۷۲۹ ق)، عالم لغوی، ادیب، مفسر، قاضی و فقیه شافعی.
در میان پاکبازان بر بساط انبساط گر همی خواهی که فرزینی شوی فرزانه باش
پیاده میروم چون دلفروزی بفرزینی رسم در نطع روزی
در پایِ پیلِ سیرِ ما یکسان بود شاه و گدا چون رخ درین ره راست رو رفتارِ فرزینی مکن
اگر بر جان خود لرزد پیاده به فرزینی کجا فرزانه گردد
اگر بعیب جستن آمده ای چنانکه خواهی بجوی که همه عیبها که در پرده غیبها بود، بصحرای رسوائی آمده است، قفل زبان را پره شکسته و قدح عقل را سر پوش دریده، جمع را سلک انتظام پروینی شده و شخص را رفتار وار قدم فرزینی گشته.
پله در جام جهانی ۱۹۶۶ انگلیس مشهورترین فوتبالیست جهان بود و برزیل قهرمانان جهان مانند گارینچا، ژیلمار و دیژالما سانتوس را با اضافه شدن ستارگان دیگری مانند جرزینیو، توستائو و ژرسون به میدان فرستاد که منجر به انتظارات زیادی از آن‌ها شد. برزیل در دور اول حذف شد و تنها سه بازی انجام داد.
شاه فرّخ‌ رخ‌ که یابد فرّ فرزینی ازو هر پیاده‌کش دود در پای اسب پیلتن
پله در اوایل سال ۱۹۶۹ به تیم ملی برزیل دعوت شد، او ابتدا نپذیرفت، اما سپس پذیرفت و در ۶ بازی مقدماتی جام جهانی بازی کرد و ۶ گل به ثمر رساند. انتظار می‌رفت جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک آخرین جام جهانی پله باشد. تیم برزیل برای این مسابقات تغییرات عمده‌ای در ترکیب خود نسبت به تیم ۱۹۶۶ داشت. بازیکنانی مانند گارینشا، نیلتون سانتوس، والدیر پریرا، جالما سانتوس و گیلمار قبلاً بازنشسته شده بودند. با این حال، تیم برزیل در جام جهانی ۱۹۷۰، که شامل بازیکنانی مانند پله، ریولینو، جرزینیو، ژرسون، کارلوس آلبرتو تورس، توستائو و کلودالدو بود، اغلب به عنوان بهترین تیم فوتبال در تاریخ در نظر گرفته می‌شود.
بر بساط فلک به طوع کند شاه فرزانگانش فرزینی
مهره را شاطر ز کف بیرون جهاند بیذق خود را به فرزینی رساند
شهان به عرصه عشقند مات، اسب متاز نه هر پیاده به بازیچه گشت فرزینی
ای خداوند، آن روز که فرمودی تا آن صدف را با درّ بشکنند و آن گل را با غنچه در خاک افکنند و آن پیوند میان مادر و پدر بقطع رسانند، من از ندامتِ شاه و غرامتِ خویش اندیشه کردم و آن فرمان را تا وقتِ وضعِ حمل در توقّف داشتم. بعد از نه ماه فرزندی که فرزینی از دورخ بر همه شاهزادگان جهان طرح دارد، بفالِ فرخنده و اخترِ سعد بوجود آمد. همان زمان منجّمِ طالع ولادتِ او را رصد کرد، اینک تاریخِ میلاد و طالعِ مولود؛ و ای پادشاه، مادری که چنین فرزندی بی‌نظیر آورد، هلاک کردن پسندیده نداشتم. اینک هر دو را بسلامت باز رسانیدم، مشک را با نافه و شاخ را با شکوفه بحضرت آوردم. خسرو از شنیدن و دیدنِ آن حال چنان مدهوش و بیهوش شد که خود را در خود گم کرد و ندانست که چه می‌شنود و چون از غشیِ حالت با خویشتن آمد، گفت :