رخیم
معنی کلمه رخیم در فرهنگ معین
معنی کلمه رخیم در فرهنگ فارسی
معنی کلمه رخیم در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه رخیم
بفرمود «زرتشت» نامش پدر مگرخیم زرتشت گیرد پسر
بندهٔ نیکوان لاله رخیم عاشق دلبران سیمبریم
بهگردشخانهٔ چرخیم حیران دانهٔ چندی غبار ما مگر بیرون برد زین آسیا ما را
رنگ تزویر پیش ما نبود شیر سرخیم و افعی سیهیم
قیمت خاک در آن کوی، به افلاک رسید ما ندانیم چه نرخیم، که بالا نشویم
جمشید کیست، مرغی در آشیان ملکت خورشید چیست، ماهی برخیمه کمالت
غزلخوان بلبلان بر شاخسارش به سرخیمه ز ابر نوبهارش
دگر گفت کز گشت چرخیم شاد که بر ما در شادکامی گشاد
زردی و سرخیم از عشق است کز تیمار او زردی و سرخی پذیرد چهره و اشک روان
چو رفتم بدیدم که درخیمه گاه نمانده به جا غیر خاک سیاه