دیکتاتوری
معنی کلمه دیکتاتوری در فرهنگ فارسی
معنی کلمه دیکتاتوری در دانشنامه آزاد فارسی
دورۀ تصدی فرمانروایی مستبد و بی اعتنا به قانون اساسی (منشور حکومت). در روم باستان دیکتاتور قاضی ای بود که برای شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب می شد. اگرچه در قرن ۱۹ دیکتاتوری ها در امریکای لاتین رواج داشتند، در اروپا طی همین دوره فقط حکومت ناپلئون سوم دیکتاتوری بود. بحران هایی که درپی جنگ جهانی اول برپا شد دیکتاتوری های بسیاری پدید آورد، ازجمله رژیم های آتاتورک و پیلسوتسکی (ملی گرا)؛ موسولینی، هیتلر، پریمو دِ ریوِرا، فرانکو، و سالازار (همگی دست راستی)؛ و استالین (کمونیست). شناخته ترین دیکتاتوری دورۀ جدید دیکتاتوری صدام حسین در عراق بود.
جملاتی از کاربرد کلمه دیکتاتوری
این گروه موسیقی به سببِ ترانههای اعتراضیشان، در زمان دیکتاتوری ژنرال پینوشه ابتدا به فرانسه و سپس به مکزیک تبعید شدند.
در آخر، در سال ۱۸۷۱، قانون ۲۰۳۳ کار های پلیس و قضایی را از هم جدا نمود و فرم و شیوه کار های دیوان سالاری مردمی را تشکیل داد که این روز ها هنوز از جانب نیروهای پلیس بومی گرفته شده . در سال ۱۹۴۴، یک سازمان پلیس فدرال پایه گذاری گردید. اداره پلیس فدرال کنونی در تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۹۶۴ ایجاد شد در طول دیکتاتوری نظامی برزیل ، بعضی از نهاد های پلیس سیاسی همچون دی او آی-سی او دی آی محفوظ شدند.
یکی از ویژگیهای این رمان طنز آن است. نویسنده دربارهٔ آن گفته است «طنز سلاح خوبی است در مقابل دیکتاتوری ای که همیشه این ترس از ان هست که به افراطی گری کشیده شود.»
پس از آنکه در ۱۹۴۰ دولت ویشی با نازیها آتشبس امضا کرد، این اردوگاه تبدیل به اردوگاهی توقیفی برای عمدتاً یهودیان آلمانی و همچنین کسانی شد که توسط دولت خطرناک تلقی میشدند. پس از آزادی فرانسه، گورس اسیران جنگی آلمانی و همدستان فرانسوی نازیها را در خود جای داد. پیش از تعطیل شدن نهایی آن در ۱۹۴۶، این اردوگاه مبارزان سابق جمهوری اسپانیا را که در مقاومت علیه اشغالگران آلمانی شرکت میکردند، در خود جای داده بود، زیرا قصد آنها برای مقابله با دیکتاتوری فاشیستی ژنرال فرانکو، آنها را از دید متفقین به تهدید تبدیل میکرد.
تاریخنگار فرانک تیپتون نوشتهاست که لودندورف یک داروینیست اجتماعی بود و به جنگ به مثابهٔ بنیاد جوامع انسانی مینگریست، دیکتاتوری نظامی نیز از دیدگاه او شکل عادی حکومت در یک جامعه است که در آن تمامی منابع بایستی [برای مصارف جنگی] بسیج شوند. تاریخنگار مارگارت اندرسون مینویسد که پس از پایان جنگ، لودندورف میخواست آلمان به جنگ با سراسر اروپا برود و این که لودندورف بعدها یک مشرک معتقد به خدای نوردیک اودین گردید؛ او نه تنها از یهودیت انزجار داشت بلکه همچنین از مسیحیت، مسیحیتی که آن را نیرویی ضعف آور فرض میکرد.