دیر کهن

معنی کلمه دیر کهن در لغت نامه دهخدا

دیر کهن. [ دَ رِ ک ُ هََ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زمان بسیار قدیم. ( یادداشت مؤلف ) :
هزار دگر بود خود ساخته
ز دیر کهن نغز پرداخته.فردوسی. || دنیا. ( یادداشت مؤلف ) :
از زبان سوسن آزاده ام آمد بگوش
کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوش است.حافظ.

معنی کلمه دیر کهن در فرهنگ فارسی

زمان بسیار قدیم .

معنی کلمه دیر کهن در ویکی واژه

دیرکهن
(دیر): دنیا، جهان، تاریخچه دنیا و حیات در آن.

جملاتی از کاربرد کلمه دیر کهن

در آن دیر کهن فرزانه شاپور فرو آسود کز ره بود رنجور
ترک تقلید کن ای زاهد خودبین! به خود آ دو سه روزی که در این دیر کهن ویرانی
کهنه شد افرنگ را آئین و دین سوی آن دیر کهن دیگر مبین
کس چه داند تا درین دیر کهن چند تقدیر آوریدند از سخن
سبو ز غلغل می کرده این ندا که بنوش قدح که دیر کهن را بسی چو تو یادست
وز مشک ختن کرده جوان دیر کهن باز گلزار و گلستان همه شد احمر و ارقط
که می داند که این دیر کهن سال چو مدت دارد و چون بودش احوال
سقف این دیر کهن سازم خراب دور سازم از نظر این نه حجاب
پای مقصود تو را اهلی در این دیر کهن رشته جان دارد بگسل این زنار را
زانکه دور است درین دیر کهن سخن از معنی و معنی ز سخن