دگم

معنی کلمه دگم در فرهنگ معین

(دُ ) [ فر . ] (ص فا. ) ۱ - آن که متعصب در عقاید خود است . ۲ - در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می کنند.

معنی کلمه دگم در ویکی واژه

آن که متعصب در عقاید خود
در سیاست در مورد کسانی به کار می‌رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می‌کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه دگم

زکی خان که نسبت به ابوالفتح خان بدگمان شده بود او را به ظن ارتباط با صادق خان از فرمانروایی برکنار کرد و محمدعلی خان را یگانه فرمانروای زند نمود. اندکی بعد زکی خان که به قصد سرکوب علیمرادخان زند راهی اصفهان بود در ۲۸ جمادی‌الاول ۱۱۹۳ ه‍.ق کشته شد و ابوالفتح خان بار دیگر به فرمانروایی رسید.
پس از کشتن به خوابم دید نازم بدگمانی را به خود پیچد که هی هی دی غلط کردم فلانی را
از حرف غیر، در حق من بدگمان مشو اظهار عاشقی ز من و امتحان ز تو
صائب افتادم ز راه بدگمانی درگناه نفس خود را تا به کار خیر مایل یافتم
لطیفان و ظریفانی که بودستند در عالم رمیده و بدگمان بودند همچون کبک کهساری
چنان دان که نادان‌تری آن زمان مشو بر تن خویش بر بدگمان
که بسیاردان است و چیره زبان هشیوار و بینادل و بدگمان
نکرده شاهدی خلق باور به حق دلستان شد بدگمان تر
بگفت و برآورد گرز گران به شمسه درانداخت آن بدگمان
به زبان حرف دوستی گفتن بدگمان کردن است دل‌ها را
در زمان کریسمس، حنوکا و کوانزا پاستافاریانیست‌ها جشن‌هایی مبهم به نام «تعطیلات» را پاس می‌دارند. این جشن‌ها در واقع بنا بر سنت هر منطقه هستند. بنا به اظهار هندرسون، یک پاستافاریان «دگم و ظاهرگرا نیست»، فلذا آنان نیازی به تاریخ مختص خود ندارند و در هر جایی که زندگی می‌کنند، بنا بر آداب و رسوم آنجا جشن می‌گیرند. به‌طور مثال جشن «پاستوور» به جای پسح، و ایام «رامنجان» به جای رمضان گرامی داشته می‌شوند.
دل ما بوصل ارمک زقبا فراغ دارد که بدگمه پای بندست وز درز داغ دارد
شاید خطی از ویلیام کلیفورد، ریاضیدان و فیلسوف بریتانیایی، اندیشه آزاد را بهتر توصیف کند: «این همیشه نادرست است، برای همه و در هرکجا، تا هر چیزی را بدون مدارک کافی باور کنند». به این خاطر که بسیاری از مسائل حقوقی، اعتقادات و باورهای رایج برپایهٔ دگما هستند، در بسیاری از اوقات طرز فکر آزاداندیشان مخالف باور رایج است.