دگرگونی
معنی کلمه دگرگونی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه دگرگونی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه دگرگونی در دانشنامه عمومی
سه نوع دگرگونی وجود دارد: دگرگونی مجاورتی، دگرگونی جنبشی و دگرگونی ناحیه ای. دگرگونی ای که ناشی از افزایش فشار و دما باشد دگرگونی پیش رونده نام دارد. بالعکس، کاهش فشار و دما دگرگونی پس رونده ( دگرگونی قهقرایی ) را موجب می شود.
معنی کلمه دگرگونی در دانشنامه آزاد فارسی
اصطلاحی زمین شناختی، مبیّن تغییرات سنگ های پوسته زمین براثرِ افزایش فشار و دما. سنگ های حاصل از این فرآیند سنگ های دگرگونی نام دارند. همۀ تغییرات دگرگونی در سنگ های جامد روی می دهد. اگر سنگ ها ذوب و سپس سخت شوند، سنگ آذرین به شمار می آیند.
دگرگونی (کتاب). دگرگونی (کتاب)(La Modification)
رمانی از میشل بوتور، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۹۵۷. این داستان که عمداً طرحی ساده و سرراست دارد، یک سر به صیغۀ دوم شخصِ جمع روایت شده است. لئون دلمون، نمایندۀ فروش ماشین تحریر، سوار قطار می شود تا به رُم برود و با معشوقه اش زندگی تازه ای را آغاز کند، اما چون به رم می رسد تصمیم می گیرد معشوقه اش سسیل دارسلا را از آمدنش به رم خبر نکند. لئون شروع به نوشتن متنی می کند که در آن دلایل این تغییر را با توجه به اختلافات عقیدتی و سیاسی رم و پاریس توضیح دهد. سرانجام به این نتیجه می رسد که به پاریس برگردد و کتابی بنویسد که به زعم او تنها راه اثبات وفاداری اش به سسیل است. رمان هم زمان در سه زمان روایت می شود؛ زمان حال ساده، گذشتۀ ساده و آینده. شخصیت داستانی خود را طرف خطاب قرار داده و داستان درواقع یک تک گویی است؛ برخلاف تلقی نهادینه شده از تک گویی که در آن راویِ اول شخصِ مفرد درون خود را می کاود.
جملاتی از کاربرد کلمه دگرگونی
چه محال است که آدمی از دانه سیب حاصل آید. اما آن کس این دگرگونی را شدنی دانسته است، فعلیت یافتن قوه را مراد داشته است و فساد آن را به اهمالش.
ماییم بدین پردهٔ بیرونی در هر لحظه به صد گام دگرگونی در
از این رو، هرگز ظاهر حال مصاحبان شاه ترا فریفته نسازد، بل با چشم باطن پریشان خاطری و بدفرجامی و دگرگونی احوالش را بنگر.
در دانش فلزشناسی، تردی هیدروژنی بسیاری فلزها مورد بررسی است تا با کمک آن در طراحی لولهها و مخزنها دگرگونیهایی پدیدآورند.
واکنش یوتکتوید را در سیستم آهن- کاربید آهن، به واکنش اساسی در توسعه ریزساختار در آلیاژهای فولادی است. در اثر سرمایش، آستنیت با مقدار کربن متوسط، به فریت با مقدار کربن بسیار کمتر و سمنتیت با مقدار کربن بسیار بیشتر گذار میشود. پرلیت یکی از ریزساختارهای حاصل از این دگرگونی است.
نشانههای سَجاوَندی یا نشانههای سَگاوَندی یا نشانههای نقطهگذاری نشانههایی هستند که برای روشن کردن معنی و مشخص کردن آغاز و انجام عبارتها و جملهها و بندها در نگارش بهکار میروند. این نشانهها، که نشانههای نوشتاری هم نامیده میشوند، نشانههایی هستند که برای آسانتر خواندن یک نوشته، بیان یک احساس، فرمولنویسی در ریاضیات و غیره یا ایجاد دگرگونی در تلفظ واژهها بهکار میروند. با همین انگیزه، کاتبان اروپاییِ کتاب مقدس در سدههای میانه نشانههایی را بهکار میبردند.
او همان است که بوده است ولیکن تو نه همانا که همانی، که دگرگونی
سقراط گفت: دوستت را تمامی محبت خود آشکار مساز. چرا که اگر دگرگونی در محبتت بیند، دشمن شود.
تا عشق دگرگونی پیدا شود اندر دل آن زلف چلیپا را در یکدگر اندازید
گوئی که روزگار دگرگون شد ای پیر سادهدل، تو دگرگونی
امشب ز خود افزونیم در عشق دگرگونیم این بار ببین چونیم این بار مخسب امشب
پس از مدتی دگرگونیهای عمده مذهبی در یهودیه رخ داد. در آن دوره بود که دین یهودیها منحصراً یکتاپرستی (یهوهپرستی)شد و وجود خدایان دیگر اکنون انکار میشد. پیش از این، یهوه، خدای یهودیان، به عنوان یک خدا در میان بسیاری خدایان پرستیده میشد.
جنبش اصلاحگرا یا جنبش رفورمیست نوعی از جنبش اجتماعی است که هدف آن کمک به تغییر وضعیت موجود وبهبود آن از طریق تغییرات تدریجی در بخشهایی از جامعه به جای تغییرات سریع و رادیکال است. جنبش اصلاحگرا از دیگر جنبشهای رادیکال مانند جنبش انقلابی قابل تمایز است. زمینههای این جنبش در ایدههای لیبرالیسم پایه ریزی شدهاند. نمونهای از این نوع جنبشها را میتوان در گروههای کوچک مانند جنبش عدم همکاری به رهبری ماهاتما گاندی که موجب دگرگونی اجتماعی و خود کفایی اقتصادی شد یافت. در مقابل جنبشهای ارتجاعی میتوانند باعث پس رفت و بازگشت به وضعیت قبل از اصلاحات شوند یا جلوی پیشرفت جنبشهای اصلاحگرا را بگیرند.
ابوالحسین نوری از سیاحت بادیه بازگشت، مژه وابرو و موی ریشش سخت ژولیده بود و ظاهرش دیگرگون گشته. کس او را پرسید، آیا با دگرگونی صفات، اسرار نیز دیگرگون شود؟ گفت: اگر اسرار با دیگرگونی صفات، دیگرگون میشد، دنیا به هلاکت همی افتاد سپس چنین خواند:
ششم - بیماری که چنان که جسم با آن دگرگون شود، طبع را نیز دگرگونی دهد. و از این رو خلق و خوی با آن به اعتدال نماند و تحمل خویش از دست دهد.
وظایف اصلی این شورا شامل توسعه سطح استانداردهای زندگی، کار برای همه، توسعه اقتصادی، بهداشتی و دگرگونی اجتماعی؛ ارائه راهکار برای مسائل اقتصاد بینالملل و مشکلات بهداشتی و اجتماعی؛ آسانسازی همکاریهای فرهنگی و آموزشی؛ و پیشرفت در احترام به حقوق بشر و آزادی سیاسی است.