دویدن
معنی کلمه دویدن در لغت نامه دهخدا

دویدن

معنی کلمه دویدن در لغت نامه دهخدا

دویدن. [ دَ دَ ] ( مص ) رفتن با تعجیل بسیار. شتابان رفتن. تاختن. ( از ناظم الاطباء ). اخرار. ساو. زکیک. قرضبة. قحص. افاجة. فندسة. کودءة. هبذ. کعسبة. تعی. جظ. طعسبة. رطل. رطول. نوداءة. ردی. ردیان. وَفَض. وفض. ایفاض. استیفاض. فدید. وکز. تلبط. ملو. مغج. افرنقاع. فشق. رکض. شد. خجوذة. کرسعة. ( منتهی الارب ). عیار. رض. ( دهار ). عدو.( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ).ضفر. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ). اشتداد. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ). احصاف. ( المصادر زوزنی ). شد. جمز. ( دهار ) ( تاج المصادربیهقی ). اج. وثم. ( تاج المصادر بیهقی ) :
تا کی دوم از گرد در تو
کاندر تو نمی بینم چربو.شهید بلخی.سبک پیرزن سوی خانه دوید
برهنه به اندام او در مخید.ابوشکور بلخی.سیاوش چو او را پیاده بدید
فرود آمد از اسب و پیشش دوید.فردوسی.همان گه فرامرز از ره رسید
پیاده به نزدیک رستم دوید.فردوسی.بگفت این و شمشیر کین برکشید
به آن بارگاه سپهبد دوید.فردوسی.تا کی دوم از حسرت تو رسته برسته.بوطاهر ( از اسدی ).به گامی سپرد از ختا تا ختن
به یک تک دوید از بخارا به وخش.بخاری ( از اسدی ).برند آن تو هر کس ، تو آن کس نبری
دوند زی توهمه کس ، توزی کسی ندوی.منوچهری.دویدم من از مهر نزدیک او
چنان چون بر خواهری خواهری.منوچهری.همی دوم به جهان اندر از پی روزی
دو پای پر شغه و مانده با دلی بریان.عسجدی.بگشتند و جستند و هر سو دوید
کس از روی نیرنگ چیزی ندید.اسدی.ز بس تیزی زنگی تیزرو
بدو پهلوان گفت چندین مدو.اسدی.پای پاکیزه برهنه به بسی
چون به پای اندر دویده کشکله.ناصرخسرو.چو من از پس دین دویدم بباید
دویدن پس من به ناچار و چارش.ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 234 ).و یک درم سلیخه با شراب کهن بدهند و فرمایند دوید ماده یرقان را به ادرار بیرون آرد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
در گرد رکاب او همی دو
در گرد عنان او همی چم.خاقانی.

معنی کلمه دویدن در فرهنگ معین

(دَ دَ ) [ په . ] (مص ل . ) رفتن به تعجیل ، شتابان تاختن .

معنی کلمه دویدن در فرهنگ عمید

با شتاب رفتن، تند رفتن، رفتن با شتاب و سرعت.

معنی کلمه دویدن در فرهنگ فارسی

تندرفتن، به شتاب رفتن، رفتن باشتاب وسرعت، دونده، آنکه میدود، دوندگی، تک ودو، عمل دونده، دوان:، دونده، درحال دویدن
( مصدر ) ( دوید دود خواهد دوید بدو دونده دوان دویده ) رفتن بتعجیل شتابان رفتن تاختن .
از کلمه [ داو ] مضاعف کردن مبلغ باخت .

معنی کلمه دویدن در دانشنامه عمومی

دو یا دویدن نوعی حرکت در جانوران گوناگون است. پستانداران، پرندگان و خزندگان توانایی حرکت سریع دارند که به آن «دویدن» گفته می شود. همچنین، دو به دسته ای عمده از ورزش های دو و میدانی گفته می شود که ورزشکاران در آن به شیوه های گوناگون می دوند.
ورزش دو و میدانی به دسته های زیر تقسیم می شوند:
• دو سرعت مسافت های ۴۰۰ متر و کمتر ( در المپیک در سه مسافتِ ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و ۴۰۰ متر انجام می شود ) .
• دو نیمه استقامت دوهای بالای ۴۰۰ متر تا ۳۰۰۰ متر ( در المپیک در مسافت های ۸۰۰ متر و ۱۵۰۰ متر انجام می شود ) .
• دو استقامت مسافت های ۵۰۰۰ متر و بیش از آن ( در المپیک در مسافت های ۵۰۰۰ متر و ۱۰٬۰۰۰ متر و ماراتن انجام می شود ) .
• دو بامانع در مسافت های المپیکیِ ۱۱۰ متر، ۴۰۰ متر، و ۳۰۰۰ متر.
• دو امدادی در دو مسافت المپیکیِ ۱۰۰*۴ متر و ۴۰۰*۴ متر.
دویدن (فیلم ۱۹۹۷). دویدن ( به هندی: Daud ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۷ و به کارگردانی رام گوپال وارما است. در این فیلم بازیگرانی همچون سانجی دات، اورمیلا ماتوندکار، پارش راوال، مانوج باجپایی ایفای نقش کرده اند.
دویدن (فیلم ۲۰۰۴). دویدن ( به هندی: Run ) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۴ و به کارگردانی جیوا است. در این فیلم بازیگرانی همچون آبیشک باچان، بومیکا چاولا، موکش ریشی، ویجای راز، عایشا جولکا، ماهش مانجرکار ایفای نقش کرده اند.
دویدن (فیلم ۲۰۰۸). دویدن ( به تلوگویی: Parugu ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۸ و به کارگردانی باسکار است. در این فیلم بازیگرانی همچون آلو آرجون، شیلا کائور، پونام باجوا، پراکاش راج، ساپتاگیری، جیوا ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه دویدن در ویکی واژه

پیمودن مسافتی، سریع‌تر از راه رفتن، به حالتی که هر دو پا لحظاتی با زمین تماس نداشته باشد؛ رفتن به تعجیل، شتابان تاختن.

جملاتی از کاربرد کلمه دویدن

در سیم مرتبه که بر صفات هوایی گذر کند بر هوا رفتن و پریدن و دویدن و بر بلند‌یها رفتن و بر وادیها طیران کردن و امثال این بیند.
از پی نان دویدنت شب و روز قوت حرصت آسیا آساست
زلف چوگان و گوی او سرماست عادت گو بجز دویدن نیست
احمد ارسلان دو و میدانی را در سال ۲۰۰۰ هنگامی در مقطع دبیرستان مشغول بود، شروع کرد. او مجبور شد در سال ۲۰۰۴ به مدت یک سال ورزش را کنار گذاشت. پس از سال ۲۰۰۵، او تمرینات فشرده دویدن را شروع کرد، به ویژه پس از ملاقات با مربی خود متین سازاک که ورزشکاران با سابقه بود. او به دوی صحرایی به دوی کوهستانی روی آورد. در آن سال در مسابقات قهرمانی دوی کوهستان کشوری شرکت کرد و با وجود اینکه با وجود سن کم در رده بزرگسالان شرکت کرد موفقیت‌های کسب کرد. او با پذیرفته شدن در تیم ملی، در اولین رویدادهای بین‌المللی خود مانند مسابقات قهرمانی کوهستان اروپا و جام جهانی دویدن کوهستان شرکت کرد و تجربه بین‌المللی به دست آورد.
چندین زن و بچه روی زمین افتاده بودند و مردم همچنان در حال دویدن بودن، اگه تیلور، اجرا رو متوقف نمی‌کرد، اوضاع بدی پیش می اومد.نوشته یکی دیگر از افراد حاضر در کنسرت:واقعاً وضع دیوانه واری بود؛ با شروع اولین آهنگ و فشار بیش از حد جمعیت، پسری که کنار من بود از هوش رفت؛ هر چقدر من هل می‌دادم و جا باز می‌کردم، بلافاصله فضا پر می‌شد، واقعاً نگران شده بودم که نکنه این وسط بمیره.با همه اینها، با حضور افراد محافظ جلوی استیج و کنترل جمعیت در پی توقف کنسرت، کسی آسیب ندید.
از ره دیر و حرم پای مکش همچو غبار قدمی چند به هر کوچه دویدن دارد
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
اولین نمایشنامه‌های وی، از جمله جانی سالتر (۱۹۶۶)، ماشین و دویدن جوجه (۱۹۶۸)، در حالی که معلم مدرسه آرچوی استرود بود ، منتشر شد.
این حرارت برای حفظ دمای داخل بدن و یکسان نگه داشتن آن در یک شرایط راحت است. در هنگام خواب میزان تولید حرارت بدن به حداقل می رسد. با افزایش فعالیت بدن، مثل راه رفتن و دویدن تولید حرارت متابولیک بدن افزایش می یابد.
چو رامین سیر گشت از رنج دیدن شب و روز از پی جانان دویدن
ز گوران تک ربودم در دویدن گرو بردم ز مرغان در پریدن
" دویدن به همراه گرگ‌ها " در آوریل ۲۰۱۵ منتشر شد و توسط ایستگاه‌های جهانی بی‌بی‌سی رادیو ۱ و رادیو ۲ و ۶ میوزیک مورد توجه قرار گرفت.
با گرم روی واقف این راه چه خوش گفت آهسته که این را به دویدن نتوان یافت
از فیلم‌های معروف او می‌توان به بازی در فیلم دویدن از ترس، ولگردها، مرد منزوی و نفرین عقرب یشمی اشاره کرد.
آهو به شکنجه دویدن صیاد و شتاب سر بریدن
«اگر آن‌ها (فدراسیون جهانی) ثابت کنند که من از امتیاز غیرمنصفانه‌ای سود می‌برم، دویدن را کنار خواهم گذاشت. من نمی‌خواهم در سطح اول مسابقه دهم، درحالی که می‌دانم از امتیاز ناعادلانه‌ای برخوردارم.»
گرچه از پای درآمد دل من در طلبت در جهان از پی وصل تو دویدن چه خوشست