دولتخواه. [ دَ / دُو ل َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خواهنده دولت. خواهان دولت. || نیکخواه و خیرخواه. ( ناظم الاطباء ). خواهان دولت و سعادت کسی یا کسانی. دعاگوی دولت کس یا کسان. ( یادداشت مؤلف ) : ترا نجوم و فلک لشکر است و لشکرگه ترا ملوک و ملک داعی اند و دولتخواه.سلمان ساوجی.من نه آنم که به جور از تو بنالم حاشا بنده معتقد و چاکر دولتخواهم.حافظ.|| طرفدار دولت و حکومت. طرفدار هیأت حاکمه. صمیمی به دولت. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دولتخواهی شود.