دوایر

معنی کلمه دوایر در لغت نامه دهخدا

دوایر. [ دَ ی ِ ] ( ع اِ ) ج ِ دایره. دایره ها. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دوایر و دایره شود.

معنی کلمه دوایر در فرهنگ معین

(دَ یِ ) [ ع . دوائر ] (اِ. ) جِ دایره .

معنی کلمه دوایر در فرهنگ عمید

= دایره

معنی کلمه دوایر در فرهنگ فارسی

جمع دایره
( اسم ) جمع دایره دو آتش . ( صفت ) ۱ - هر چیز که دو بار روی آتش گرم و پخته شود . ۲ - آنچه که دو بار تقطیر شده باشد . ۳ - لب معشوق ( بسبب سرخی و گرمی ) .

معنی کلمه دوایر در ویکی واژه

دوائر
جِ دایره.

جملاتی از کاربرد کلمه دوایر

نقطه ای زین دوایر پر کار نیست بیرون ز دور این پرگار
آلموت هینتزه در ۷ ژوئن ۱۹۵۷ در آلمان غربی به دنیا آمد و مدرک کارشناسی خود را در رشته مطالعات کلاسیک در دانشگاه هایدلبرگ در سال ۱۹۸۴ به پایان رساند. او سپس در مدرک کارشناسی ارشد فلسفه در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرد. در سال ۱۹۹۰ مدرک ام‌فیل خود را در مطالعه زبان‌های هندوایرانی از دانشگاه ارلانگن-نورنبرگ دریافت کرد. در سال ۱۹۹۷، دانشگاه آزاد برلین به دلیل مطالعه دربارهٔ معناشناسی «پاداش» در ادبیات اوستایی و سانسکریت، به او نشان شایستگی اعطا کرد. او سه سال را به عنوان استاد پژوهشی در دانشگاه کمبریج و به عنوان محقق در
در ایران «فال‌گیری با عوامل و وسایل متعددی انجام می‌شد، از جمله ستارگان، کتاب، تاس (در رمل)، جداول و دوایر (در جفر)، استخوان شانۀ گوسفند (کتف)، کف دست آدمی (کف‌بینی)، گیاهان، جانوران و نخود»
چو زدی زطبع قادر بنقاط دین دوایر کبرت بک الصغایر ظهرت بک العلایم
نون او نیم دایره‌ست به طبع سبقت آن را بر این دوایر سبع
گویش سیستانی از گویش‌های وابسته به زبان‌های ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبان‌های هندوایرانی تعلق دارند.
می‌توان گفت که در مجموع شخصیت‌های اساطیری و داستانی اوستایی و به‌طور کلی داستان‌های نقل شده در کتاب اوستا از ریشه هندوایرانی اند و به دوران بسیار کهن نیاکن مشترک هندی‌ها و ایرانی‌ها بازمی‌گردند و پس از جدایی این دو قوم از یکدیگر داستان‌ها و شخصیت‌های داستانی بومی نیز به این مجموعه افزوده شده‌است.
مشو دلتنگ ازین نیلی دوایر چه داند کس که چون خواهد شد آخر
آنان به زبانی از خانوادهٔ زبان‌های هندوایرانی سخن می‌گفته‌اند. ساکنان این فرهنگ همچنین ارتباطاتی با اورالی‌زبانان داشته‌اند و این ارتباط سبب ورود وام‌واژه‌های هندوایرانی به زبان‌های اورالی شده است.
آریایی فقط به ایرانی‌ها و هندی‌ها گفته می‌شود نه به اقوام دیگر معروف به هندواروپایی، آن‌ها هر یک با نام قومی خودشان مانند: ژرمن، لاتین، اسلاو و… شناخته می‌شوند. در قرن گذشته چند تن از دانشمندان به اشتباه کلمه آریایی را برای همهٔ اقوام هندواروپایی به کار برده‌اند اما این خطا دیری نپائید. در کشور آلمان نیز در زمان قدرت گرفتن حزب نازی کلمهٔ آریایی بار دیگر رنگ و رویی دیگر گرفت و همهٔ اقوام هندواروپایی را در مقابل اقوام سامی‌ها و مغول‌نژادها، آریایی خواندند. امروزه آریایی فقط به اقوام دو نژاد هندوایرانی (ایرانی‌ها و هندی‌ها) اختصاص دارد.
و هواها جمله بر دوقسم است: یکی هوای لذت و شهوت و دیگر هوای جاه و ریاست.آن که متابع هوای لذتی باشد اندر خرابات بود، و خلق از فتنهٔ وی ایمن بوند؛ اما آن که متابع هوای جاه و ریاست بود اندر صوامع و دوایر بود و فتنهٔ خلق باشد؛ که خود از راه افتاده باشد و خلق را نیز به ضلالت برده. فَنَعوذُ باللّهِ مِنْ مُتابَعَةِ الهوی.
پر از دوایر و اشکال باد خاک درت ز نقش بوسهٔ حکام و سجدهٔ عمّال
آیین کهن آریایی‌ها به اعتقادات مشترک اقوام آریایی تا پیش از منشعب شدن دو قوم بزرگ ایرانی و هندوآریایی[الف] در هزارهٔ دوم پیش از میلاد می‌پردازد. آیین آریایی‌ها طبیعت‌پرستی بوده‌است. این اعتقادات در میان قوم هندوایرانی تا دیر باز و تا پیدایش ریگ‌ودا در میان هندوها و تا آغاز ظهور زرتشت در میان ایرانی‌ها باقی بود.
در مجموع تلفات پرسنل نیروهای مسلح، مرزی و امنیت داخلی شوروی به ۱۴٬۴۵۳ تن رسید، به ترتیب ارتش و یگان‌های وابسته ۱۳٬۸۳۳ نفر، کاگ‌ب و یگان‌های وابسته ۵۷۲ نفر، وزارت کشور ۲۸ نفر و دیگر وزارات و دوایر دولتی ۲۰ نفر. در طی این دوره ۴۱۷ تعمیرکار مشغول در جنگ مفقود شدند، کشته یا اسیر شدند. ۱۱۹ تن بعدها آزاد شدند که ۹۷ نفر به شوروی بازگشته و ۲۲ نفر به سایر کشورها رفتند. سایرین در جریان اسارت به قتل رسیده بودند.
نقطه ای زین دوایر پرکار نیست بیرون ز دور این پرگار
متفق وضع دوایر با هم منتظم سلک عناصر با هم
بر مرکزِ دوایرِ عشق افتاده است از بدوِ آفرینشِ عالم مدارِ دل
چو از دوران این نیلی دوایر زمانه داد ترکیب عناصر
از خواص ظاهری چوب راش درون نامشخص و به رنگ کرم مایل به قرمز است. دوایر سالیانه فشرده و در نتیجه در مقاطع طولی دارای خطوط کم و بیش مشخص ناشی از آن است. از بارزترین خصوصیات شاید بتوان به پره‌های چوبی در مقاطع طولی اشاره کرده که در مقطع شعاعی به پرمگس و در مقطع مماسی به دوک معروفند و این پره‌ها به صورت لکه‌های قرمز دیده می‌شود.