دنیاوی
معنی کلمه دنیاوی در فرهنگ معین
معنی کلمه دنیاوی در فرهنگ عمید
معنی کلمه دنیاوی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به دنیا جهانی دنیوی این جهانی : امور دنیاوی .
جملاتی از کاربرد کلمه دنیاوی
در مال و جاه دنیاوی نیز چند صفت ذمیمه و آفت مودع است که اگر آن از ان بیرون کنند و چند صفت دیگر درآن افزایند اکسیری کرده باشند که سعادت ابدی و دولت سرمدی بدان حاصل شود.
اما حق تعالی گوید «اگر تو از آن منزّه شدی و نمیخواهی و بیزاری اما آن وقت در خاطر تو آن گذشته بود برای ما ترک کردی کرم ما بینهایت است البته آن نیز میسّر تو گردانم» چنانک مصطفی صلّی الله علیه و سلّم پیش از وصول و شهرت، فصاحت و بلاغت عرب را میدید تمنّا میبرد که «مرا نیز این چنین فصاحت و بلاغت بودی!» چون او را عالم غیب کشف گشت و مست حق شد بکلّی آن طلب و آن تمنّا بر دل او سرد شد. حق تعالی فرمود که «آن فصاحت و بلاغت که میطلبیدی به تو دادم» گفت: «یا رب مرا به چه کار آید آن!؟ و فارغم و نخواهم» حق تعالی فرمود «غم مخور! آن نیز باشد و فراغت قایم باشد و هیچ ترا زیان ندارد» حق تعالی او را سخنی داد که جمله عالم از زمان او تا بدین عهد در شرح آن چندین مجلّدها ساختند و میسازند و هنوز از ادراک آن قاصرند. و فرمود حق تعالی که «نام ترا صحابه از ضعف و بیم سَر و حسودان در گوش پنهان میگفتند؛ بزرگی ترا به حدّی نشر کنم که بر منارههای بلند در اقالیم عالم، پنج وقت بانگ زنند به آوازهای بلند و الحان لطیف در مشرق و مغرب مشهور شود» اکنون هرکه درین راه خود را درباخت همه مقصودهای دینی و دنیاوی او را میسّر گشت و کس ازین راه شکایت نکرد. سخن ما همه نقد است و سخنهای دیگران نقل است. و این نقل فرعِ نقدست، نقد همچون پای آدمیست و نقل همچنان است که قالب چوبین به شکل قدم آدمی. اکنون آن قدم چوبین را ازین قدم اصلی دزدیدهاند و اندازهٔ آن ازین گرفتهاند.
مجوی غایت دنیاوی از قبول درش از آنکه غسل جنابت به زمزم است خطا
زهد: اعراض را گویند، از زیادتی و فضول دنیاوی، لیکن وقتی که نفس را در آن شوقی باشد.
عشق تو همه دینی و دنیاوی ماست در عشق تو گر هیچ نداریم رواست
پس بدان که در دوزخ روحانی سه جنس آتش بود یکی آتش فراق شهوات دنیاوی و دوم آتش تشویر و خجلت و رسواییها و سوم آتش محروم ماندن از جمال حضرت الهیت و نومید گشتن از وی و این هر سه آتش را کار با جان و دل باشد نه با تن و لابد است شرح سبب این هر سه آتش که از اینجا با خویشتن چگونه برند و معنی وی به مثالی که از این عالم به عاریه خواهیم نمودن معلوم شود.
- هدیه، بلاهای دنیاوی را میراند و صدقه بلاهای عقبائی را.
خلق را در امور دنیاوی زیرک و خرده دان همییابم
سالم گفت: از حوائج دنیاوی خواهم یا اخروی؟ گفت: از حوائج دنیاوی. گفت: من آن را از مالکش نخواسته ام، چگونه از تو خواهم؟