دندانه‌ای

معنی کلمه دندانه‌ای در فرهنگستان زبان و ادب

{dentate, toothed, notched} [زیست شناسی- علوم گیاهی] 1. در مفهوم عام، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانه دندانه باشد 2. در مفهوم خاص، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانه های تیز و بیرون زده داشته باشد

معنی کلمه دندانه‌ای در ویکی واژه

۱. در مفهوم عام، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانه‌دندانه باشد ۲. در مفهوم خاص، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانه‌های تیز و بیرون‌زده داشته باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه دندانه‌ای

قفل‌ها از ما گشاید فتح‌ها از ما شود هرکجا تقدیر مفتاح است ما دندانه‌ایم
زوتر ای قَفّال مِفتاحی بساز کز فرج باشد ورا دندانه‌ای
جمع کن افراد را با خود پی انجام کار اره با دندانه‌ها برد نه با دندانه‌ای
با توکل ساز و در بند غم روزی مباش زانکه هر دندان کلید رزق را دندانه‌ای است
کار من بگشاید ار کلکت شود در کلید روزیم دندانه‌ای
شنا ماهیچه‌های سینه‌ای، سه‌سر بازویی (پشت‌بازو)، و بخش جلویی دالی (سرشانه) را مستقیماً به کار می‌گیرد و تقویت می‌کند. همچنین به صورت فرعی بر روی ماهیچه‌های دندانه‌ای پیشین (کنار قفسه سینه)، سایر قسمت‌های سرشانه، غرابی بازویی و قسمت میانی بدن تأثیر مثبت می‌گذارد.
قفل عشقش کی گشایی گر کلیدی نبودت هر دم از انسی نو و دردی نوش دندانه‌ای
نفس یکدم ز فکر چارهٔ دل برنمی‌آید کلید از قفل غافل نیست تا دندانه‌ای دارد
در کلید سعی‌، امید گشاد کار نیست از شکست دل مگر پیدا کنم دندانه‌ای
ای گلشنت را خار نی با نور پاکت نار نی بر گرد گنجت مار نی نی زخم و نی دندانه‌ای