دماخ

معنی کلمه دماخ در لغت نامه دهخدا

دماخ. [ دُ ] ( ع اِ ) بازیی است مر تازیان بیابان باش را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دماخ در فرهنگ فارسی

بازیی است مر تازیان بیابان باش را .

معنی کلمه دماخ در ویکی واژه

دُ
بینی، دماغ

جملاتی از کاربرد کلمه دماخ

وی همچنین کمک‌های تأثیرگذاری به نظریه چندوجهی کرد. کارهای وی در این زمینه پس از مرگ به عنوان کتابی در سال ۱۹۳۴ با عنوان «سخنرانی‌های تظری چندوجهی شامل عناصر توپولوژی» توسط هانس رادماخر منتشر شد.