دم بر زدن
معنی کلمه دم بر زدن در ویکی واژه
حرف زدن.
جملاتی از کاربرد کلمه دم بر زدن
ببودند یک هفته دم بر زدند یکی بر لب خشک نم بر زدند
کنون سوی لشکر بباید شدن نباید درین کار دم بر زدن
بدان آب روشن فرود آمدند بخوردند چیزی و دم بر زدند
بدان جای خرم فرود آمدند ببودند یک روز و دم بر زدند
چنین تا بیامد بسوی سرند در قلعه کردند و دم بر زدند
به قچقار باشی فرود آمدند نشستند و یکبار دم بر زدند
همی گفت آیا چه شاید بدن نشاید برین کار دم بر زدن
به زیر درختی فرود آمدند چوچیزی بخوردند و دم بر زدند
شب آمد بخفتند و دم بر زدند یکی بر لب خشک نم بر زدند
ولیکن به تنها بباید شدن نباید درین کار دم بر زدن