دلیله

معنی کلمه دلیله در لغت نامه دهخدا

( دلیلة ) دلیلة. [ دَ ل َ ]( ع اِ ) راه روشن. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ).
دلیله. [ دَ ل َ ] ( اِخ ) ( به معنی معشوق ) زنی زانیه بود که در وادی سورق که در قسمت سبط یهودا نزدیک به حدود فلسطین واقع بود، سکونت می داشت. و هم او سبب شد که شمشون بدست دشمنانش گرفتار شود. ( قاموس کتاب مقدس ). زنی روسپی که شمشون عاشق او بود و فلسطینیان با پول او را فریفتند که راز نیروی شمشون را کشف کند. دلیله دریافت که قوت وی در موهای بلند اوست ، موهایش را قطع کرد و شمشون بدست دشمنان افتاد. ( از دائرةالمعارف فارسی ).

معنی کلمه دلیله در فرهنگ فارسی

زن درباری که سامسون را پس از قطع موهای وی که نیروی او وابسته بدان بود تسلیم فلسطینیان کرد. دلیله مظهر نفوذ مخربی است که زن ممکن است در مرد داشته باشد.
راه روشن .

معنی کلمه دلیله در فرهنگ اسم ها

اسم: دلیله (دختر) (عربی، عبری) (تاریخی و کهن) (تلفظ: dalile) (فارسی: دليله) (انگلیسی: dalile)
معنی: راهنما، هدایت کننده، معشوقه، راه روشن، ( اَعلام ) ( در تورات ) ( به معنی معشوقه ) معشوقه ی شمشون، که راز نیرومندی او را یافت و با افشای آن به دشمنان وی، موجب گرفتاری او شد، نام زنی که سبب گرفتار شدن شمشون شد

معنی کلمه دلیله در دانشنامه عمومی

دلیله زنی در وادی سوررق که شمشون او را دوست می داشت. و سروران فلسطین از دلیله خواستند که راز قدرت شمشون را پیدا کند، و به او قول دادند که در عوض به وی هزار و صد مثقال نقره بدهند. دلیله بار نخست از شمشون علت نیرومندیش را پرسید؛ و شمشون گفت که اگر او را به هفت شاخه بید تازه خشک نشده ببندند، ناتوان خواهد شد. فلسطینیان هفت شاخه بید آوردند، اما شمشون ضعیف نشد و شاخه ها شکستند. دلیله بار دوم از شمشون خواست که راز نیرومندی اش را بگوید اما او گفت که اگر به ریسمان های تازه بسته شوم، مانند دیگر مردم ضعیف می شوم. دلیله ریسمان های تازه گرفت و شمشون را به آن بست؛ اما شمشون به راحتی همه را باز کرد. دلیله بار سوم از شمشون همان پرسش را کرد؛ اما شمشون پاسخ داد اگر هفت موی سر مرا به تار ببافی، ضعیف خواهد شد؛ دلیله در هنگام خوابیدن هفت موی سر شمشون را به تار و چوب نساج بست، اما پس از بیداری، شمشون آن ها را کند. تا این که سرانجام به فریب و حیله، دلیله دریافت که شمشون از رحم مادرش نذر خداست، و اگر موهایش تراشیده شود نیرومندی اش از بین می رود. دلیله فلسطینی ها را به آن جا طلبید و فلسطینیان موهای شمشون را بریدند. با شکسته شدن پیمان نذیره، شمشون به اسارت فلسطینیان درآمد؛ آنان او را کور کرده و در غزه زندانی کردند.
سامسون ( که نابینا شده ) هم که قدرت خود را ازدست رفته می بیند به خواسته های دلیله تن نمی دهد. بعد از مدتی که به کارهای سخت مجبور می شود بدون اینکه خود بداند موهایش دوباره بلند شده و قدرت خود را باز میابد؛ و معبد کافران را به دست خود روی سرشانه خراب می کند.
سامسون و دلیله از عاشقانه های معروف جهان، و به زبان عبری و از تورات می باشد. فیلمی هم به همین نام از این داستان ساخته شده است.

معنی کلمه دلیله در دانشنامه آزاد فارسی

دَلیله (Delilah)
در عهد عتیق، محبوبۀ فلسطینی سامسون (به عبری شَمشون). او به خواست رهبران قومش جویای منشأ قدرت سامسون شد و چون سامسون فاش کرد که نیروی بدنی اش در گرو موی بلندش است، دلیله موی او را در خواب برید و سپس او را تسلیم فلسطینیان کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه دلیله

بدانید رَحِمَکُمُ اللّهُ که پیران این طایفه بنا کردند قاعدۀ کارهای خویش بر اصلهای درست اندر توحید و نیّتهای خویش نگاهداشتند از بدعت و آنچه سلف را بر آن یافتند برین گرفتند. و آنچه اهل سنّت بر آن بودند بر آن بیستادند از توحیدی کی اندر وی تشبیه و تعطیل نه. و بشناختند آنچه حق قدیم بود و بدرست بدانستند آنچه صفت موجود بود از صفت عدم و از بهر این گفت سیّد این طریقت جنید رحمه اللّه که توحید آنست که جدا باز کنی قدیم را از مُحْدَث. و محکم کردند اصل نیّتهای خویش بدلیلهای آشکارا و قوی. چنانکه گفت ابومحمد جُرَیْری که هرکه بر علم توحید نرسد بگوائی از گوایان او قدم وی بخزد و اندر هلاک افتد. و مراد بدین آنست که هرکه ایمان بتقلید دارد و حقیقت طلب نکند و دلایل توحید نجوید از راه نجاة بیفتد و هرکه لفظ ایشان نگاه کند واندر نگرد اندر جمله و پراکندۀ سخن ایشان بیابد آنچه اعتماد کند بر آن و یقین بداند که ایشانرا اندر حاصل کردن توحید و حقیقت آن تقصیر نکرده اند.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به سامسون و دلیله اشاره کرد.
و انزل اللَّه فی ذلک القرآن فَأَمَّا مَنْ أَعْطی‌ وَ اتَّقی‌ الی قوله «لِلْعُسْری‌» و قیل: «الحسنی» الجنّة، دلیله قوله: «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنی‌» یعنی: الجنّة و قیل: «الحسنی» هی النّعمة العظمی الّتی یحسن موقعها عند صاحبها.
ابوسعید خرّاز گوید مُسْتَنْبِط آن بود که دائم بغیب می نگرد و از وی غائب نباشد و هیچ چیز ازو پوشیده نبود و قول خدای تعالی دلیلست برین آنجا که گفت لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ. و مُتَوَّسِم آن بود که نشان داند و دانا بود بر آنچه اندرون دل بود، بدلیلها و نشانها و خداوندتعالی میگوید اِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلمُتَوَسِّمینَ ای عارفانرا بنشانها که پیدا کنند بر فریقین از اولیاء و اعداء او و متفرّس بنور خدای بنگرد و آن سواطع انوار بود که در دل بدرخشد، معانی بدان نور ادراک کند و آن از خاصگی ایمان بود و آن گروه که حظّ ایشان فراتر بود، ربّانیان باشند قالَ اللّهُ تَعالی کونوا رَبّانِیِّیْنَ یعنی عالمان باشند و حکیمان، اخلاق حق گرفته اند بدیدار و خُلق و ایشان آسوده باشند از خبر دادن از خلق و نگریستن بدیشان و بایشان مشغول بودن.
این اخبار صحاح دلیلهای روشن‌اند که از مؤمنان هیچ کس در دوزخ نمیماند.
قوله: یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ دلیل است که دیو را اندر آدمی تأثیر است، خلاف معتزله که گفته‌اند نیست، و در قرآن از این دلائل فراوان آمد، حکایت میکند اللَّه جل جلاله از ایوب پیغامبر که گفت مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ و از موسی کلیم که گفت «هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ.» و رب العزة ایشان را در آنچه گفته‌اند دروغ زن نکرد، و قال مخبرا من الشیطان: وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ و قال إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ این دلیلها روشن است که دیو را در آدمی تأثیر است، و آن تأثیر از دو وجه است: یکی وسوسه، یعنی که در دل آدمی تأثیر است تا آدمی آن را پیش گیرد و بجای آرد، و هو المشار الیه بقوله مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ. وجه دیگر آنست که دیو را در تن آدمی مدخل است، چنانک گفت یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ و مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «ان الشیطان یجری من ابن آدم مجری دمه»
ابو طیّب مراغی همی گوید خرد را دلیلها است و حکمت را اشارة، و معرفت گواه است. عقل راه نماید و حکمت اشارة کند و معرفت گواهی دهد کی عبادت صافی نیاید الاّ از توحید صافی.
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ای یسّر علیه سبیل الخروج من بطن الامّ و ذلک انّه یکون الجنین من قبل رأس المرأة ثمّ یصیر رأسه اسفل عند الخروج و لو لا ذلک لم یمکنها ان تلد و قیل: یسّر علیه سبیل الخیر و الشّر و عرّفه کیف التّصرّف، و قیل: «هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً، یسّر علی المسلم سبیل الایمان و علی الکافر سبیل الکفر. و قیل: یسّر علی کلّ احد ما خلقه له و قدّر علیه دلیله، قوله صلّی اللَّه علیه و سلّم: «اعملوا فکلّ میسّر لما خلق له».
و قال تعالی: وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ، و قیل هو ما کتب اللَّه فی قلوب الاولیاء من الایمان، دلیله قوله: أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ.
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به کشتی و سامسون و دلیله اشاره کرد.
و سبب حجاب آن است که چون کسی اعتقاد اهل سنت بیاموخت و دلیلهای وی را چنان که اندر جدل و مناظره گویند، بیاموخت و همگی خویش بدان داد و اعتقاد کرد که ورای این خود هیچ علم نیست و اگر چیزی دیگر در دل وی آید، گوید: «این خلاف آن است که من شنیده ام، و هر چه خلاف آن است باطل باشد» ممکن نشود که این کس را هرگز حقیقت کارها معلوم شود که: آن اعتقاد که عوام خلق را بیاموزند، قالب حقیقت بود نه عین حقیقت. معرفت تمام بود که آن حقایق از آن غالب مکشوف شود، چنانکه مغز از پوست.
قل إنّ دلیله نفسه ثمّ ظهوره ومن یعجز عن عرفانهما جعل الدّلیل له آیاته وهذا من فضله علی العالمین. وأودع فی کلّ نفس ما یعرف به آثار اللّه ومن دون ذلک لن یتمّ حجّته علی عباده إن أنتم فی أمره من المتفکّرین. إنّه لا یظلم نفسا ولا یأمر العباد فوق طاقتهم وإنّه لهو الرّحمن الرّحیم. قل قد ظهر أمر اللّه علی شأن یعرفه أکمه الأرض فکیف ذو بصر طاهر منیر.
او در سال ۱۹۵۱ میلادی، بابت فیلم سامسون و دلیله، برندهٔ جایزه اسکار بهترین طراحی لباس و در سال ۱۹۸۳ میلادی بابت فیلم «ترون»، برندهٔ جایزه ساترن بهترین طراحی لباس شد.