دلبسته

معنی کلمه دلبسته در لغت نامه دهخدا

دلبسته. [ دِ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) دل داده. دل به چیزی سپرده. دارای تعلّق. با تعلّق خاطر :
هر آنکس که پیوسته او بود
بزرگی که دلبسته او بود.فردوسی.همراه اگر شتاب کند در سفر تو بیست
دل در کسی مبند که دلبسته تو نیست.سعدی ( گلستان ).|| عاشق و معشوق. گرفتار و رنجور. || ستمکش. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دلبسته در فرهنگ معین

( ~. بَ تِ ) (ص مف . ) ۱ - عاشق ، شیدا. ۲ - گرفتار، ستمکش .

معنی کلمه دلبسته در فرهنگ عمید

دل باخته به کسی یا چیزی، عاشق، علاقه مند.

معنی کلمه دلبسته در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - عاشق دلباخته . ۲ - دارای تعلق . ۳ - گرفتار ستمکش . ۴ - رنجور .

معنی کلمه دلبسته در ویکی واژه

عاشق، شیدا.
گرفتار، ستمکش.

جملاتی از کاربرد کلمه دلبسته

افرادی که دارای اضطراب دلبستگی بالایی هستند، به ویژه مستعد حسادت هستند و در مورد اینکه آیا شریک زندگی آنها آنها را ترک خواهد کرد یا خیر، پریشانی شدیدی را تجربه می‌کنند. افراد بسیار مضطرب نیز تعارض بیشتری را در روابط خود درک می‌کنند و به‌طور نامتناسبی تحت تأثیر منفی آن تعارض‌ها قرار می‌گیرند. در مقابل، افراد دلبسته اجتنابی ممکن است ترس از صمیمیت را تجربه کنند یا مزایای بالقوه یک رابطه نزدیک را نادیده بگیرند و بنابراین در ایجاد ارتباط صمیمانه با شریک زندگی مشکل داشته باشند.
برتینی نخست با آهنگ مهندس شدن در دانشگاه بولونیا آغاز به تحصیل کرد ولی سپس زیر تاثیر لوییجی کرمونا به ریاضیات دلبسته شد. در ۱۸۶۶ در رکاب گاریبالدی برای استقلال ایتالیا جنگید و سپس در دانشگاه پیزا تحت سرپرستی کرمونا دانش آموخته شد. چون کرمونا به دانشگاه میلان رفت، برتینی را نیز به همراه خود برد و برتینی با هدایت او در دانشگاه میلان درجه دکتری ریاضیات را دریافت کرد. پس از آنکه چند سالی معلمی دبیرستان کرد در پیزا به درجه استادی هندسه رسید و سپس از ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۲ به پاویا رفت و پس از ان دوباره به پیزا برگشت و در سال ۱۹۲۲ بازنشسته شد. فدریگو انریکوئس یکچند دستیار برتینی در پیزا بود.
ما بهر دلبسته یی، دست ارادت کی دهیم؟ چون عصا هرکس کند قطع علایق، پیر ماست
او که در کنستانتینوپول به وکالت می‌پرداخت دلبستهٔ ادبیات بود. او شعرهای کوتاهی در زمینهٔ حماسی به نام دافنیاکا دارد. همچنین نوشته‌های تاریخی او تاریخ میان سال‌های ۵۵۲–۵۵۸ میلادی را به خوبی پوشش داده‌است. او در نبردهای ارتش امپراتوری بیزانس با گت‌ها، وندال‌ها، فرانک‌ها و ایرانیان همراه بوده‌است. او شرح بیرون‌ راندن نوافلاطونیان از قلمرو روم و پناه‌جستنشان به ایران و کوچشان به تیسفون را آورده‌است.
دلبستهٔ روزگار پر زرق شدن یا شیفتهٔ بقایِ چون برق شدن
گرچه در شرق ایران و در خراسان چنین رویکرد و راهبردی ناکام ماند و تا پایان خلافت امویان همچنان موبدان و مغان با کاربرد خط پهلوی ساسانی دست‌اندرکار نگهداری آمار باج و خراج بودند و تلاش‌های واپسین استاندار آن شهر، نصر بن‌ سیار که خود شاعر و دلبستهٔ عربی بود ناکام ماند. با این همه، حجاج بن یوسف کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان ادیان دیگر و کسانی که به خطی غیر از عربی می‌نویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از کتاب‌سوزی در ایران نیز پررنگ‌تر بود.
محمدهاشم میرزا از مخالفان کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و کابینهٔ سید ضیاءالدین طباطبایی بود و پس از سقوط این کابینه از حوزهٔ انتخابیهٔ مشهد به دوره چهارم مجلس شورای ملی رفت. افسر از ابتدا در حلقهٔ دوستان عبدالحسین تیمورتاش قرار داشت. تیمورتاش که از روسیه به خراسان بازگشت، از جانب پدر حاکم جوین شد. افسر در رکاب او در آمد و به او ادبیات فارسی آموخت و او را دلبستهٔ شعر و ادب فارسی کرد. وصلت هر دو با خانوادهٔ نیرالدوله، حاکم خراسان، به دوستی‌شان عمق بخشید.
صائب به دلم باد مرادی نوزیده است چون غنچه ازان روز که دلبسته اویم
دلبسته گردون دل آسوده ندارد استادگی از کوزه دولاب نیاید
هر زمان بر سر فرزند سخن می لرزم در جهان کیست که دلبسته اولاد نشد
دلبستهٔ سازیم و اسیر مِیِ نابیم گه موج شرابیم و گهی تار رُبابیم
کس بخود دلبسته آنزلف چون زنجیر نیست پای بند کس بجز سر رشته تقدیر نیست
دنی آرچر یک قاچاقچی الماس رودزیایی الاصل است که در دوران کودکی پدر و مادر خود را در درگیری‌های خونبار دهه ۱۹۷۰ از دست داده است. طی این سی سالی که از عمرش گذشته، سربازی مزدور و تاجری ناکام بوده است. وقتی می‌خواهد با الماس‌هایی که در بدن یک بز چپانده شده است از مرز بی‌ثبات سیرالئون عبور کند، مأموران گشتی او را دستگیر می‌کنند و در زندان می‌فهمد که سولومن وندی ماهی‌گیر از مخفی‌گاه یک الماس صورتی رنگ گرانقیمت خبر دارد. آن دو با هم به دنبال این الماس روانه می‌شوند و یک روزنامه‌نگار آمریکایی به نام مدی بوین به دنی دلبسته می‌شود. سولومن مصمم به نجات دادن خانواده خود است ولی دنی به پیدا کردن الماس می‌اندیشد.[نیازمند منبع]
مشو دلبستهٔ هستی که دوران هر آنرا زاد، زاد از بهر کشتن
الکساندر گنادیویچ کورش (کوروش) (به روسی: Алекса́ндр Генна́диевич Ку́рош) (زاده ۱۹ ژانویه ۱۹۰۸ در یارتسفوـ درگذشته ۱۸ می ۱۹۷۱ در مسکو) ریاضیدان اهل روسیه بود که در زمینه جبر مجرد فعالیت می کرد. وی نویسنده نخستین کتاب مدرن و مبسوط در زمینه نظریه گروه ها می باشد. او زیر تاثیر درس گفتار های امی نوتر که در سال ۱۹۲۸ در مسکو ایراد شد، به جبر دلبسته شد و در دانشگاه مسکو درس خواند و درجه دکتری را زیر سرپرستی پاول الکساندروف به دست آورد. کورش به همراه شاگردش سرگئی چرنیکوف روابط مهمی درباره گروه های متناهی و نامتناهی که به روابط کورش ـ چرنیکوف نامبردارند را کشف نمود. از دیگر دلایل نامداری او «مسئلهٔ کورش» و همچنین «قضیه زیرگروه کورش» است.
شما و پاره‌ای معدود از انجمن‌ها و تشکل‌های دانشجویی تقریباً تنها باقی‌مانده اصیل حرکت دانشجویی و اسلامی هستید که از حرکت دانشجویی مستقلی نمایندگی می‌کند که دلبسته به ایران و اسلام و سرنوشت مردم است و در عین حال منتقد نیز هست و خواستار این است که همواره اصلاحات صورت بگیرد به نفع مردم و کشور.
برخی از محققان نوشته‌اند که مفاخره و حماسه از ابواب شعر جاهلیت بوده و شاعران قرن ششم هجری به بعد به آن توجه کرده‌اند . کتب علوم بلاغی و انواع ادبی غالباً این صنعت را ویژه ادبیات عرب دانسته‌اند زیرا مفاخره مخصوصاً در ادبیات عربی رواج بسیار داشته و اعراب به مفاخره خویش بیش از هر نوع ادبی دیگر دلبسته بودند. رجز که همه اعراب به آن شیفته بودند در حقیق مفاخره فردی یا قبیله ای بود . مفاخره منحصر به شاعران نیست برای مثال علی بن ابی‌طالب در غزوات خود می‌گفت؛ من آن کسم که مادرم مرا شیر نام نهاده/من آن شیر بیشه، من شیر شیرانم
نیستند اهل تجرد پسر مادر خویش عیسی آن نیست که دلبسته مریم باشد
پوشکین افزون بر آنکه شاعر بزرگ روسیه به حساب می‌آید، نمایشنامه نویس، نثرپرداز و منتقد ادبی نیز بود. اشعار وی در دوران دبیرستان با نقاب قراردادی مکتب کلاسیک عرضه شد و شعرهای آغازین دهه ۱۸۲۰، در سبک رمانتیسم ارائه گردید. او به فرهنگ عامه روس هم دلبسته بود و چند قصه و ترانه عامیانه هم تصنیف کرده همانند «قصه خرس ماده» (۱۸۳۰)، «داماد» (۱۸۲۵) و «قصه ماهیگیر و ماهی» (۱۸۳۳). حماسه‌های منظوم پوشکین مثل «فواره باغچه سرای» در ۱۸۲۴ انتشار یافت، موجب کامیابی او بود. گفته می‌شود این اثر محبوب‌ترین شعر او در دوران حیاتش بود.
این هستی پوچی که تو دلبسته آنی موقوف به یک چشم زدن همچو حباب است