دستگاه حکومت

معنی کلمه دستگاه حکومت در فرهنگستان زبان و ادب

{state apparatus} [جغرافیای سیاسی] مجموعه ای از نهادها و سازمان های دارای کنش متقابل که دولت ازطریق آنها قدرت خود را اعمال می کند

معنی کلمه دستگاه حکومت در ویکی واژه

مجموعه‌ای از نهادها و سازمان‌های دارای کنش متقابل که دولت ازطریق آنها قدرت خود را اعمال می‌کند.

جملاتی از کاربرد کلمه دستگاه حکومت

بعد از ترور ناصرالدین شاه، امین‌السلطان با زیرکی خاصی جنازهٔ وی را به تهران منتقل نمود و مقدمات جلوس و به سلطنت رسیدن «مظفرالدین شاه» را فراهم کرد مظفرالدین شاه قبل از عزیمت به تهران طی تلگرافی از تبریز امین‌السلطان را به حفظ مقام خود در دستگاه حکومت امیدوار کرد و به وی دستور داد تا ورود او به تهران، پای از «کاخ گلستان» بیرون نگذارد.
آقا حسین خوانساری در دستگاه حکومتی شاه سلیمان جایگاه ویژه‌ای داشت به طوری که وقتی شاه به سفر می‌رفت، از محقق خوانساری می‌خواست که به جای او به اداره کارهای حکومتی بپردازد؛ و ایشان هم قبول کرده بود.
یعقوبی از دستور موسی کاظم به دخترانش مبنی بر ازدواج نکردن آنها خبر داده و این دستور پدر را سبب ازدواج نکردن دختران موسی کاظم می‌داند؛ اما این مطلب با نقل قولی که از موسی کاظم مبنی بر سپردن امر ازدواج دختران به علی بن موسی الرضا، سازگاری ندارد و مخالف سنت اسلامیست. بر اساس تحلیل برخی پژوهشگران همچون سید کباری، این دستور منع ازدواج برای دختران، احتمالاً به جهت مقابله با دستگاه حکومت عباسی و نوعی مبارزه اجتماعی بود.
بنیانگذار این دین، فردی به نام لائوتسه است. او یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان قبل از کنفوسیوس بود. وی از سیاست بیزار بود و شغلش کتابدار سلطنتی چو بود که به آن علاقه‌ای نداشت؛ بنابراین در صدد ترک چین برآمد. هنگامی که قصد عبور از مرز چین را داشت مرزبانی به او گفت: «حال که دستگاه حکومت را ترک و گوشه نشینی را انتخاب می‌کنی، برای من کتابی بنویس» او کتابی را در دو بخش که مجموعاً ۵۰۰۰ کلمه داشت نوشت و بعد از آن آواره شد. محل مرگ وی مشخص نیست اما گفته می‌شود که ۸۷ سال عمر کرد.
ممتازالدوله در اوایل صدارت عین‌الدوله به تهران آمد و در دستگاه حکومتی وی با سمت مترجم مشغول به کار شد و بر حسب دستور دولت وقت، قانون قضاوت را از ترکی عثمانی به فارسی ترجمه کرد و دولت وقت با تصویب شاه اجرای آن را اعلام نمود.
او از پسران امیر غیاث الدین حاجی خراسانی نیای آل مظفر حمایت می‌کرد، و آنان به سرعت در دستگاه حکومت مدارج پیشرفت را می پیمودن.
ابن یمین پس از این واقعه، چندسالی را در درگاه سلطان هرات گذراند و قصایدی در مدح سلطان و برخی از درباریان او سرود. ابن یمین پس از مدتی به زادگاه خود فریومد عزیمت کرد و در زمین ارث پدری خود، سکنی گزید. او پس از خروج از درگاه سلطانی و با وجود دوری گزیدن از دستگاه حکومتی، همچنان به امیران شیعی سربداران ارادت می‌ورزید و در مدح آنان همچون وجیه‌الدین مسعود و نجم‌الدین علی موید؛ اشعاری را سروده‌است.
اشتراسریست‌ها برای تصاحب قدرت مانند چپ‌ها روش انقلاب و در درجه دوم رخنه در دستگاه حکومت را پیشنهاد می‌کنند.
شهر جهرم از دیرباز با ۱۲ محله شناخته می‌شده که که با گسترش شهر، محله‌های جدیدی به آن اضافه شده‌است. در حافظه تاریخی اهالی شهر این محله‌ها به دو گروه محله بالا و محله پایین تقسیم‌بندی می‌شود، اما امروزه این تفکیک کمتر به چشم می‌خورد. پیش از این تقسیم‌بندی و در سال ۱۲۵۰ شمسی فقط هشت محله داشته‌است که از این هشت محله چهار تای آن داخل حصار بوده‌اند. محلات داخل حصار به علت نزدیک بودن به دستگاه حاکمه از نظر پاره‌ای ویژگی‌ها باسایر مناطق شهر متمایز هستند و همچنین به خاطر نزدیکی به دستگاه حکومت و داشتن حصار از سایر مناطق آبادتر بوده بازار و کاروانسرای جهرم که نشان دهنده چهره سنتی شهرهای ایران است درآنجا قرارداشته‌است.
ابن سینا از جرجان به ری مهاجرت کرد و در دستگاه حکومتی حاکم آل بویه مجدالدوله رستم وارد شد. مادر مجدالدوله سیده، دستی پشت پرده در تصمیم گیریهای حکومتی بود. ابن سینا با مهارتی که در پزشکی داشت، از نخبگان سیاسی که به مجدالدوله مشاوره می‌دادند پیشی گرفت و به وی نزدیک‌تر شد. ابن سینا مجدالدوله را که مبتلا به مالیخولیا شده بود، مداوا نمود.