دستر
معنی کلمه دستر در فرهنگ عمید
معنی کلمه دستر در فرهنگ فارسی
مخفف دست اره اره کوچکی را گویند که به یک دست کار فرمایند .
معنی کلمه دستر در دانشنامه عمومی
نام این روستا برگرفته از زبان تالشی است. مردم این روستا از مهاجران ساکن و باشنده در ناحیه جنوبی سرزمین تالش بوده اند. به گفته اهالی آن ها محصولات دامی را با غلات عوض می کردند و غلات را در آسیاب های دستی به نام دسدارخرد می کردند و نام این روستا برگرفته از آن است.
جملاتی از کاربرد کلمه دستر
ندارم طمع بر زر و سیم کس وگرچند یابم بر آن دسترس
بنده چون مورست و او را دسترس پای ملخ تو سلیمانی به لطف خویش بپذیر این قدر
گر زانک ترا بکام دل دسترسست خوش باش که از جهان همین باب بسست
در جستنش روز و شبان گشتم قرین اندهان پایم ببوسد این جهان گر بر تو یابم دسترس
بدان زلف درازم دسترس نیست مبادا دست کس زینگونه کوته
پیرهن جستی ز من ایکاش بودی دسترس تا چو شاخ اندر خزان پوشمت از زر پیرهن
گر نداری دسترس چون منعمان بر سیم و زر سیم ناب اشک بر رخساره چون زر فشان
چو باشد به بخشش تو را دسترس سپاس از جهان آفرین دان و بس
ای دل گرت بعافیتی دسترس بود کوته مکن ز دامن او زینهار دست
فضای خانه و باغش هوس بود چه حاصل، خانه دور از دسترس بود