دبیره. [ دُ ب َ رَ ] ( اِخ ) دهی است به بحرین از آن بنی عامربن حارث بن عبدالقیس. ( معجم البلدان ). دبیره. [ دَ رَ / رِ ] ( اِ ) خط. رجوع به دبیری شود. - دین دبیره ؛ خط که بدان احکام دین نوشته شود. دین دبیریه. دین دبیری. خط اوستایی. ( فرهنگ ایران باستان پورداود ص 102 ).
معنی کلمه دبیره در ویکی واژه
دبیره، خط، خطنوشتاری، الفبا.
جملاتی از کاربرد کلمه دبیره
دبیرهٔ نیاایلامی دارای بیش از ۱۰۰۰ نشانه است و بهنظر میرسد که باید بخشی از آن واژهنگار باشد.
در اقبال و ادبار گردون دون رگ جان تدبیرها بگسلد
بلی قضاست به هر نیک و بد عنانکش خلق بدان دلیل که تدبیرهای جمله خطاست
لیکن این تدبیرها خواهد فراغ خاطری خود کرا پروا که گوید این کنم یا آن کنم
چو گشتم از همه تدبیرها در دفع غم عاجز اجل بگرفت دامانم که تدبیر دگر مانده
چندی است که در ایران به کاستیهای دبیرهٔ عرب برخورده و درصدد چارهٔ آن هستند. دستهای طرفدار اصلاح همین دبیره (الفبا) ی کنونی هستند، دستهای دیگر میخواهند که آن را به کناری گذاشته و دبیرهٔ لاتین را اختیار کنند. نتیجهٔ کار طرفداران اصلاح دبیرهٔ کنونی تا آن مقداری که به نظر نگارنده رسید بیمصرف و مضحک است. البته دبیرهٔ لاتین بسیار ساده و کامل است ولی گزینش آن از برای کشوری که همهٔ شئونات ملی خود را باختهاست و تنها دارای یک زبان شکستهاست صلاح نمیباشد.
دبیرهٔ میخی عیلامی، دبیرهای میخی است که از ۲۵۰۰ پ.م. تا ۳۳۱ میلادی به کار میرفتهاست. این دبیره از دبیرهٔ میخی اکدی به دست آمدهاست. دبیرهٔ میخی عیلامی از ۱۳۰ نشانه ساخته شدهاست، که این تعداد بسیار کمتر از دیگر دبیرههای میخی است.
خط پهلوی یا دبیره پهلوی یا دبیره پارسی میانه نام یک دستهٔ کلی از خطهایی است که برای نوشتن زبان (های) پارسی میانه و پهلوی اشکانی (پارتی) به صورت کتیبهای یا کتابی به کار میرفتهاند. این خطوط از خط مانوی مستقلاند. تمام این خطها ریشه در خط آرامی دارند و مانند آرامی از راست به چپ نوشته میشدهاند.
اولین الفبای شناختهشدهٔ ترکی، خط اورخون است. در کل خانوادهٔ زبانهای ترکی با استفاده از الفباهای گوناگونی من جمله سیریلیک، عربی، یونانی، لاتین، و چندین دبیرهٔ آسیایی دیگر نوشته شدهاند.
تا شود فاروق این تزویرها تا بود دستور این تدبیرها
خط پهلوی یکی از دشوارترین و پیچیدهترین خطهای جهان است. این خط در کاملترین شرایط دارای ۲۲ حرف میباشد. بهطوری که بسیاری از این حروف با چندین صدای مختلف ادا میشوند و خواننده با چندگانگیهای زیادی در ادای واژگان روبرو میگردد. همچنین تفاوتهای زیادی در نسخههای مختلف خطوط پهلوی وجود داشتهاست. برای مثال خط پهلوی جنوبغرب ایران دارای ۱۹ حرف و خط پهلوی شمال غرب ایران دارای ۲۰ حرف بودهاست. مشکلات این خط تا جایی بود که وقتی مغان زرتشتی اقدام به نگارش کتابهای دین زرتشت نمودند، خط پهلوی را در شأن کتاب اوستا ندیدند. از همین رو، با توسعهٔ خط پهلوی، خطی جدید و بسیار کامل به نام خط اوستایی ساختند و آن را دیندبیره (خط دینی) نامیدند.
ولیکن اتفاق آسمانی کند تدبیرهای مرد باطل
ازیرا کاولم پیر ازنظر زدبر جگر تیری که ازتدبیرهای عقل مرهم ساخت نتوانش
در یک فقره از تدبیرهای علمی و فنی او؛ جان بیست و هشت هزار دام از خطر مرگ رهایی یافت. وقتی در دوران سربازی در برابر سربازان به گونهٔ احمد سیلی زده شد و از پرسیده شد که تو برای چه کسی میخوانی؟ عاشورپور از روی برگرداند و رو به سربازان گفت: من برای شما میخوانم و خواند: آی لیلی، جان لیلی، می جان جانان لیلی، و به گفتهٔ شاهدان همهٔ سربازان با او، هم صدا شدند.
و امیر سخت مقصّر میدانست حاجب را و بر لفظ او پیوسته میرفت که «او این کار را برنخواهد گزارد، و امیری خراسان او را خوش آمده است؛ او را باید خواند و سالاری دیگر باید فرستاد که این جنگ مصاف بکند.» و این بدان میگفت که نامههای سعید صرّاف کدخدای و منهی لشکر پیوسته بود و مینبشت که «حاجب شراب نخوردی، اکنون سالی است که در کار آمده است و پیوسته میخورد و با کنیزکان ترک ماهروی میغلطد و خلوت میکند. و بهر وقتی لشکر را سرگردان میدارد؛ جایی که هفت من گندم بدر میباشد، با شتری هزار باری که زیادتی دارد غلّه بار کند و لشکر را جایی کشد که منی نان بدر میباشد، و گوید احتیاط میکنم، و غلّه بلشکر فروشد و مالی عظیم بدو رسد، چنانکه مال لشکر بدین بهانه سوی او میشود.» و امیر ناچار ازین تنگدل میشد. و آن نه چنان بود که میگفتند؛ که سباشی نیک احتیاط میکرد، چنانکه ترکمانان او را سباشی جادو میگفتند و چون استبطاء و عتاب امیر از حد بگذشت، حاجب نیز مضطّر شد تا جنگ کرده آمد، چنانکه بیارم. و ایزد، عزّ و جلّ، علم غیب بکس ندهد، چون قضا کرده بود که خراسان از دست ما بشود و کار این قوم بدین منزلت رسد که رسید، ناچار همه تدبیرها خطا میافتاد و با قضا برنتوان آمد.
هر زمان تدبیرها دارد رقیب تا نگیری از بهار خود نصیب
الفبای اورخون یا الفبای ترکی قدیم یا الفبای گؤکترکان الفبایی است که توسط گوگترکها و دیگر خانات ترک در میانه سدههای ۸ تا ۱۰ میلادی (۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ سال پیش) برای نوشتن زبان ترکی قدیم استفاده میشدهاست. الفبای اورخون برگرفته از گونههای الفبای آرامی است. عموماً باور بر این است که ترک ها از راه مسیحیان نسطوری سغدیزبان با این خط آشنا شدهاند. این دبیره که امروز دبیرهٔ اورخون مینامند از دبیره رونیک یا راز دبیره گرفته شدهاست.
«در ابتدا اوستا به زبان اوستایی نوشته شد اما در زمان حمله اسکندر، اسکندر اوستا را نابود کرد و بیشتر قسمتهای آن ازبین رفت تا اینکه یک بار در زمان پارتها و و بار دیگر در زمان ساسانیان به جمعآوری آن پرداختند و این بار به وسیله خطی به نام -دین دبیره- نوشته شد»
در آن موقف که لطفش روی پیچ است همه تدبیرها هیچ است، هیچ است