دامپروری
معنی کلمه دامپروری در لغت نامه دهخدا

دامپروری

معنی کلمه دامپروری در لغت نامه دهخدا

دام پروری. [ پ َ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل دام پرور. تربیت دام. نگهداری دام. پرورش حیوانات اهلی. || ( اِ مرکب ) آنجا که اهتمام بتربیت دام کنند. آنجا که نظارت بر پرورش دام کنند: بنگاه دام پروری ؛ مؤسسه ناظر بر تربیت و پرورش حیوانات اهلی.

معنی کلمه دامپروری در فرهنگ معین

(پَ وَ )(حامص . ) پرورش و تکثیر جانوران اهلی .

معنی کلمه دامپروری در فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل دام پرور.
۲. نگهداری و پرورش حیوانات اهلی.
۳. (اسم ) محل پرورش حیوانات اهلی.

معنی کلمه دامپروری در فرهنگ فارسی

پرورش دادن و تکثیر نسل جانوران اهلی

معنی کلمه دامپروری در دانشنامه عمومی

دامپروری به دانش علمی و فنی پرورش دام و طیور و آبزیان و حشرات با علم نوین پرورش برای دستیابی به حداکثر تولید و سود اقتصادی بالا مانند: گوسفند، بز، گاو، اسب، شتر، مرغ، شترمرغ، بوقلمون، بلدرچین، غاز، ماهی، میگو، زنبور عسل گفته می شود.
جانوران اهلی عبارت اند از جانورانی است که تولید مثل آن ها تحت کنترل بشر بوده یا می تواند در کنترل بشر باشد. در اهلی کردن جانوران عواملی که در نظر گرفته می شد عبارتند از: تعلیم پذیری، اندازهٔ حیوان، شاخ، رنگ، کیفیت پوشش جانور، تولید گوشت و شیر.
دست آموز و اهلی کردن جانوران به طور اتفاقی صورت گرفته است؛ بدون این که بشر متوجه بشود که چه حادثه ای در شرف وقوع است.
گردآورندگان و شکارچیان، اولین اهلی کنندگان جانوران، هیچ پیش بینی در مورد نحوهٔ استفادهٔ آتی از جانورانی که اهلی می کردند و حالا به صورت های مختلف مورد استفادهٔ بشر قرار می گیرند، نکرده بودند. بشر پس از ساکن شدن در یک محل و کسب تجارت طولانی، به نحوهٔ استفاده از حیوانات برای تولید شیر، پشم، نیروی کار، جنگ و ورزش پی برد و دامپروری هم از این زمان که بشر جهت تهیهٔ غذا و تأمین پوشش برای خود از جانوران اهلی شده حمایت و از آن ها نگه داری کرد، شروع شده است.
با پیشرفت تمدن، افزایش جمعیت و اطلاعات و دانش انسانی، بشر به جانوران و تولید آن ها وابسته تر شده است؛ به طوری که امروزه دامپروری یکی از مهم ترین رشته های کشاورزی و تولیدات دامی یکی از عمده ترین و باارزش ترین فراورده های کشاورزی است و مردم به فراورده های دامی جهت تغذیه و تولید پوشاک بسیار نیازمند هستند. اهلی کردن حیوانات یکی از گام های عمده در پیشرفت زندگی از حالت بدوی به تمدن در بسیاری از طایفه های بشر اولیه است که سبب تبدیل زندگی ایلی و قبیله ای به زندگی شهری و شهرنشینی شده است. قبل از اهلی کردن جانوران، بشر بدوی جانوران را جهت استفاده از گوشت و پوست آن شکار می کرده است؛ پس از اهلی کردن سگ، از این جانور جهت نگه بانی در شب و شکار استفاده نمود.
آغاز دامپروری نشانگر اولین گام های پیشرفت مدنی بسیاری از گروه های بشر اولیه است؛ گله داری شاخص برتری یک طایفه یا گروه نسبت به گروه یا طایفهٔ دیگر بوده است. طایفه یا گروهی که دارای گلهٔ زیادی بودند، خیلی پیشرفته تر و قدرتمندتر از طایفه یا گروه های دیگر به حساب می آمدند. با پیشرفت تمدن، افراد بشر به حیوانات و تولیدات آن ها وابستگی بیشتری احساس می کرد و با شروع زندگی شهرنشینی و شناخت بیشتر از حیوانات و نیازهای روزافزونی که به وجود می آمد، بشر توانست در اثر انتخاب و جفت گیری های کنترل شده، ریخت و شکل ظاهری حیوانات را بهتر بکند و در جهت رفع احتیاجات، تیپ های دلخواه خود را به وجود آورد.

معنی کلمه دامپروری در دانشنامه آزاد فارسی

دامپروری (pastoral farming)
پرورش یا نگهداری دام، به منظور تولید گوشت یا محصولاتی نظیر شیر، پشم، و پوست. دام را در یک محل نگهداری می کنند یا هر چند وقت یک بار کوچ می دهند.

معنی کلمه دامپروری در ویکی واژه

پرورش و تکثیر جانوران اهلی.

جملاتی از کاربرد کلمه دامپروری

مردم روستای اسلام‌آباد بیشتر به شغل کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. عده‌ای نیز در مشاغل دولتی و در شهر بافت مشغول به کارند. مردم این روستا به اعتقادات مذهبی خود وفادارند.
مردم بادکند فقیر بوده و از راه دامپروری و پرورش اسب و کشاورزی روزگار می‌گذرانند.
اهالی روستا در کنار اشتغال در مشاغل صنعتی حومه، نظیر پالایشگاه و پتروشیمی به کار کشاورزی و دامپروری و اشتغال در ادارات نیز مشغول‌اند.
دامپروری این شهرستان عمدتاً به صورت کوچ نشینی انجام می‌شود که در سال‌های اخیر چندین واحد مرغداری در آن ایجاد گردیده‌است، از جمله واحد مرغداری تخم‌گذار شهرستان ۶ واحد می‌باشد و در روز ۲۵۰۰ کیلوگرم تخم مرغ تولید می‌کنند و واحدهای مرغداری گوشتی به تعداد ۱۵۸ واحد می‌رسد که سالانه ۱۰۲۰۰ تن مرغ گوشتی تولید می‌کنند و ۴ واحد گاوداری صنعتی و ۲۷۰ واحد گاوداری سنتی در این شهرستان فعال می‌باشند.
شغل غالب مردم روستای اسکانلو، زراعت و دامپروری است و محصولات عمده زراعی آن را گندم، جو، گوجه فرنگی و هندوانه تشکیل می‌دهند.
این کشور در بخش کشاورزی تولیدکننده فراورده‌هایی همچون سیب‌زمینی، نخود، گندم، نیشکر، ذرت و لوبیا و در بخش دامپروری و شیلات تولیدکننده گوشت و پشم گاو و گوسفند و نیز فراورده‌های شیلاتی است.
شغل اکثر مردم این روستا باتوجه به آب و هوای معتدل و مناسب کشاورزی و دامپروری است.
در بخش دامپروری، پرورش مرغ گوشتی و تخم‌گذار، گاو شیری و گوشتی، گوسفند، بز و شتر به صورت سنتی و صنعتی انجام می‌پذیرد.
دستهٔ نخست یکجانشین‌ها ساکن روستا بوده و دامپروری و کشاورزی دارند و غذای آن‌ها عمدتاً محصولات کشاورزی یا دامی‌ای است که در محل به دست می‌آید. دستهٔ دوم کوچ‌نشین‌ها که وضعیت غذایی کوچ نشین‌ها هم باید در دو زمان مورد نظر باشند، در سردسیر یا گرمسیر که تقریباً ساکن هستند و در زمان کوچ. در سردسیر یا گرمسیر وضعیت غذایی کوچ نشین‌ها مانند یکجانشین‌ها است با این تفاوت که فراورده‌های دامی بیشتری در اختیار دارند. اما در زمان کوچ با توجه به نیاز به سرعت بیشتر در عبور از موانع طبیعی، وقت کمتری برای تهیهٔ غذا و پختن نان دارند در نتیجه غذاهای آن‌ها شکل خاصی به خود می‌گیرد.
مشاغل این روستا عمدتاً کشاورزی و دامپروری می‌باشد. عمده محصول این روستا گندم و فراورده‌های دستی لبنی بوده و بیشتر زمینهای این منطقه زیر کشت دیم گندم و جو است.