خواب آور

معنی کلمه خواب آور در لغت نامه دهخدا

( خواب آور ) خواب آور. [خوا / خا وَ ] ( نف مرکب ) خواب آورنده. مُنَوِّم. ( یادداشت بخط مؤلف ). || مخدِّر. بیهوش کننده.

معنی کلمه خواب آور در فرهنگ عمید

( خواب آور ) ویژگی آنچه خواب می آورد و سبب خوابیدن می شود: داروی خواب آور.

معنی کلمه خواب آور در فرهنگ فارسی

( خواب آور ) ( صفت ) آنچه تولید خواب کند : داروی خواب آور .

معنی کلمه خواب آور در فرهنگستان زبان و ادب

خواب آور
{hypnotic} [پزشکی] دارویی که باعث خواب شود

معنی کلمه خواب آور در دانشنامه آزاد فارسی

خوا ب آور. خوا ب آور (hypnotic)
هر نوع ترکیب، ازجمله باربیتورات یا بنزودیازپین و الکل، برای کاهش فعالیت مغز و ایجاد خواب. مصرف درازمدت این گونه داروها ممکن است اعتیاد جسمی و روانی ایجاد کند.

معنی کلمه خواب آور در ویکی واژه

narcotico
sonnifero

جملاتی از کاربرد کلمه خواب آور

بده ساقی آن می که خواب آورد شرابی که در مغز تاب آورد
ازین قصه دل پیچ و تاب آورد گذشت آن که افسانه خواب آورد
تو رفتی به میدان که آب آوری و یا بخت خواهر به خواب آوری
خواب آورد افسانه و بازش نبرد خواب چشم تو اگر بشنود افسانه ما را
سران را سر اندر شتاب آوریم مبادا که آرام و خواب آوریم
اگر زیادت خون خواب آورد پس چیست؟ مرا دو دیده پر خون و نیست در دل خواب
چشم یارم دوش بی هنگام خواب آورده بود وز تکبر غمزه شوخش عتاب آورده بود
خواب آورد فسانه و من خواب برده‌ام هرکه فسانه ز غمش آغاز کرده‌ام
ز بی قوتی و از بی قوّتی شاه بخواب آورد سر راه بر سر راه
گمانش که عم وی آب آورد نداند که مرگش به خواب آورد