خلوتی

معنی کلمه خلوتی در لغت نامه دهخدا

خلوتی. [ خ َل ْ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به خلوت. کنایه از گوشه نشین و مجرد. ( از ناظم الاطباء ) :
بشنو ازین پرده و بیدار شو
خلوتی پرده اسرار شو.نظامی.خلوتی پرده اسرار شو
ما همه خفتیم تو بیدار شو.نظامی.
خلوتی. [ خ َل ْ وَ ] ( اِخ ) نام سلسله ای از درویشان. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خلوتیه شود.
خلوتی. [ خ َل ْ وَ ] ( اِخ ) نام کمال الدین اسماعیل اصفهانی ، شاعر معروف. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خلوتی در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - محرم . ۲ - گوشه نشین .

معنی کلمه خلوتی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به خلوت.
۲. [قدیمی] = خلوت نشین
۳. [قدیمی] مَحرم راز.

معنی کلمه خلوتی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - گوشه نشین منزوی مجرد . ۲ - پیرو فرق. خلوتیه .
نام کمال الدین اسماعیل اصفهانی شاعر معروف .

معنی کلمه خلوتی در ویکی واژه

محرم.
گوشه نشین.

جملاتی از کاربرد کلمه خلوتی

در خرابات خلوتی داریم خانه او و یار ما آنست
با خیال روی شیرین هرکه گیرد خلوتی روح فرهادش ز غیرت حلقه بر در می‌زند
دل بدادیم و جان نمی‌خواهیم خلوتی جز نهان نمی‌خواهیم
عارفانه خلوتی خالی گزید کنج خلوتخانهٔ تنها گرفت
نصیری در طول اشتغال ۶۰ نشان داخلی و خارجی دریافت کرد. وی دو بار ازدواج کرد که همسر نخست او پروین خواجوی مازندرانی و همسر دوم زلیخا خلوتی نام داشت. از نصیری دو فرزند به نام‌های محمدرضا و زرین‌ناز بر جای مانده‌است.
شب‌ها به کنج خلوتم آواز می‌دهند کای خفته گنج خلوتیان باز می‌دهند
پرداختیم، گوشه خاطر، ز غیر دوست کین گوشه، خلوتی است که خاص، از برای توست
به جز جنون چه فروزد چراغ فطرت انسان به خلوتی‌که ندیده است و محفلی‌که ندارد
رو به پس و پرده بیدار باش خلوتی پرده اسرار باش
بیرون ازین دو عالم یک خلوتی گزیند تا در جهان بمانی بی او جهان نبیند
خوشتر از گوشهٔ میخانه دگر خلوت نیست خلوتی گر طلبی گوشهٔ خلوت آنست