خطبه

معنی کلمه خطبه در لغت نامه دهخدا

( خطبة ) خطبة. [ خ ِ ب َ ] ( ع مص ) مصدر دیگر خَطب و بمعنی خواستگاری کردن زن باشد. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). زن خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ). خُطبَه. ( منتهی الارب ).
خطبة. [ خ ُ ب َ ] ( ع مص ) مصدر دیگر خطابه. رجوع به خَطابَة در این لغت نامه شود. || خِطبَة؛ زن خواستن. ( ناظم الاطباء ).
خطبه. [ خ ِ ب َ ] ( ع اِمص ) خواستگاری زن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) : خلیفه عباسه را بجعفر داد، خطبه خواند. ( تاریخ بخارای نرشخی ).
این پیرزن هنوز عروس کرم نزاد
پس سر چرا بخطبه این زن درآورم.خاقانی.طغانجق والی سرخس را با او فرستاده و در خطبه کریمه از کرایم او رغبت نموده و بیش از حد وعد و حصر اموال. ( ترجمه تاریخ یمینی ). رغبت فحول... در خطبه اَزواج ارواح آن مخاذیل صادق شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
این دو نوا نز پی رامشگری است
خطبه ای از بهر زناشوهری است.نظامی.خطبه تزویج پراگنده کن
دختر خود نامزد بنده کن.نظامی.- خطبه کردن ؛ به ازدواج درآوردن. بتزویج درآوردن :
خاطب او را بملک هفت اقلیم
گر کند خطبه بر حقش دانند.خاقانی.
خطبه.[ خ ُ ب َ ] ( ع اِ ) کلام که در ستایش خدا و نعت نبی و موعظه خلق باشد. ( از ناظم الاطباء ). کلام خطیب که در ستایش خدا و موعظت باشد. ( از آنندراج ). در کشاف و اصطلاحات فنون خطبه چنین تعریف شده است : خطبه ، عبارتست از گفتاری که مشتمل بسم اﷲ الرحمن الرحیم و سپاس ایزد متعال بدانچه او را سزاوار است و درود بر پیمبر آخرالزمان صلی اﷲ علیه و آله و سلم و در آغاز گفتار واقع شده باشد، سپس باید دانست که خطبه کتاب غیر از خطبه ای است که بر فراز منابر خوانند، زیرا خطبه منابر علاوه بر آنچه که ذکر رفت باید مشتمل بر توصیه بپرهیزگاری و وعظ و تذکر و امثال آن باشد بخلاف خطبه دفاتر. ج ، خُطَب : خطبه چنان دانم که مردم رابدل مردم خوانند و دل از نشنودن قوی و ضعیف گردد. ( تاریخ بیهقی ). || دیباچه کتاب. ( ناظم الاطباء ). در کشاف اصطلاحات فنون آمده : بدان که در خطبه کتاب اگر مؤلف یا مصنف در آغاز شروع بتصنیف یا تألیف از نوشتن خطبه در دیباچه کتاب صرفنظر کند و پس ازختم تألیف خطبه را بیاورد خطبه الحاقیه و اگر از آغاز شروع بتألیف به انشاء خطبه پرداخت ، آنرا خطبه ٔابتدائیه گویند : چون از خطبه این فصول فارغ شدم بسوی راندن تاریخ بازرفتم. ( تاریخ بیهقی ).

معنی کلمه خطبه در فرهنگ معین

(خُ بِ ) [ ع . خطبة ] (اِ. ) سخنرانی ، وعظ ج . خطب . ، ~ عقد جملاتی به زبان عربی که هنگام عقد ازدواج و برای مشروعیت دادن به آن گفته می شود.

معنی کلمه خطبه در فرهنگ عمید

۱. وعظ و سخنرانی امام جمعه قبل از آغاز نماز.
۲. مقدمه یا دیباچۀ کتاب.
خواستگاری و ازدواج.

معنی کلمه خطبه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - سخنرانی سخنوری . ۲ - وعظ موعظه نصیحت خلق . ۳ - مقدم. کتاب . جمع : خطب .
کلام که در ستایش خدا و نعت نبی و موعظه خلق باشد . کلام خطیب که در ستایش خدا و موعظت باشد .

معنی کلمه خطبه در دانشنامه آزاد فارسی

خُطبه
(به معنی سخنرانی) در میان اعراب بسیار متداول بوده است. خطبه خوانان از مردمان سرشناس و برتر قبیله به شمار می رفتند. برخی عقیده دارند که عرب ها، پیش از ظهور اسلام با اثر ارسطو «ریطوریقا» در فن خطابه آشنا بودند. آنان، غالباً نمایندگانی را که به منظور انجام مأموریت های مهم به دربار پادشاهان و دولت های بزرگ آن روزگار می فرستادند، از میان خطیبان برمی گزیدند تا بتوانند در آن جا با استفاده از مهارت خود، خطبه های مؤثر و مفید ایراد کنند. خطبه اکثم صیفی نزد خسرو انوشیروان از این دست است. پس از ظهور اسلام نیز خطابه به عنوان بهترین شیوه برای ترویج دین در نزد مسلمانان اهمیت ویژه ای پیدا کرد. بزرگ ترین خطیب این دوره پس از پیامبر اعظم (ص) بی تردید علی بن ابی طالب (ع) بوده که نخستین خطبه اش را به هنگام دفن پیامبر، برفراز قبر ایشان ایراد کرده است: اِنّ الصبر لجمیل الّاعنک ... در اسلام خطبه به عنوان نوعی از مناسک دینی در بعضی عبادات گنجانده شده است؛ مانند خطبه های نماز جمعه، نماز عیدین، نماز استسقا و نیز خطبۀ پیش از عقد نکاح و در میان آن. به عقیده بسیاری از فقیهان، نه تنها سخن گفتن حین خطبه از سوی مستمعان حرام است، بلکه گوش سپردن به آن و درک مفاهیم آن نیز واجب شمرده شده است. دو خطبه در نماز جمعه، به مثابۀ دو رکعت نماز است. از قدیم رایج بود که در خطبه ها، خلفا و پادشاهان را می ستودند و خطبه ها را به عربی ایراد می کردند. اما امروزه فارسی زبانان، تنها بخشی از خطبه که در آغاز آن به حمد و ستایش خدا و نَعت پیامبر (ص) و اولیا اختصاص دارد را به عربی می خوانند.

معنی کلمه خطبه در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] خطبه (به ضم خاء) کلمه ای عربی و در اصطلاح، به معنای سخنرانی یا کلام مخصوصِ مشتمل بر ستایش خداوند و صلوات بر محمّد(ص) و آل محمّد(ص) است.
بنابر آنچه در منابع حدیثی و تاریخی آمده است، پیامبر اکرم(ص) و دیگر معصومان(ع) به مناسبت های مختلف، در اجتماع مردم خطبه می خواندند.در فقه نیز در باب های صلاة، حج و نکاح از خطبه سخن رفته است.
خطبه کلام مخصوصِ مشتمل بر ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آل محمّد است. بنابر آنچه در منابع حدیثی و تاریخی آمده است، پیامبر اکرم(ص)و دیگر معصومان(ع) به مناسبت های مختلف در اجتماع مردم خطبه می خواندند.
[ویکی اهل البیت] خُطبه کلام مخصوص و سخنانی است آشکار که خطیب در برابر دیگران ایراد می کند که مشتمل بر ستایش خداوند و صلوات بر محمد و آل محمد و توصیه به تقوا و مواعظ دیگر است.
بنابر آنچه در منابع حدیثی و تاریخی آمده است پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و دیگر معصومان علیهم السلام به مناسبت های مختلف در اجتماع مردم خطبه می خواندند.
مهم ترین مواردی که خواندن خطبه به نحو واجب یا مستحب در فقه مطرح است، عبارت است از: نماز جمعه، نماز عیدین (فطر و قربان)، نماز باران، موسم حج، هنگام خواستگاری و عقد نکاح و خطبه هنگام کسوف.
خطبه های نماز جمعه باید مشتمل بر حمد و ثنای خدای متعال و صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام و موعظه باشد. هر چند برخی صلوات را در خطبه اول و موعظه را در خطبه دوم واجب ندانسته اند. بنابر مشهور، قرائت سوره ای کوتاه در هر دو خطبه واجب است. برخی تلاوت یک آیه که به حسب معنا تمام باشد و به آیه قبل و بعدش بستگی نداشته باشد را نیز مجزی دانسته اند.
در نماز باران خواندن خطبه های مأثور افضل است. در غیر این صورت، خطبه ای خوانده شود که مشتمل بر حمد و ستایش خداوند و دعا و تضرّع به درگاه الهی جهت آمدن باران باشد. برخی خطبه نماز باران را صرف دعا و تضرّع دانسته و ایراد خطبه بدین گونه یا به نحو مشهور را مجزی دانسته اند.
همچنین بنابر تصریح برخی، خواندن خطبه قبل از خواستگاری و برای ولی دختر هنگام پاسخ مثبت دادن به خواستگار مستحب است. در این خطبه صِرف حمد خداوند متعال و صلوات بر محمد و آل محمد کفایت می کند.
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و دیگر معصومان علیهم السلام به مناسبت های مختلف در اجتماع مردم خطبه می خواندند. چنانچه بزرگترین بخش از کتاب نهج البلاغه که به سخنان امام علی علیه السلام اختصاص دارد بخش خطبه های آن حضرت است.
در نهضت عاشورا یکسری خطابه ها و سخنرانی ها توسط سیدالشهدا، امام سجاد، حضرت زینب علیهم السلام و یاران امام انجام گرفته که در کتب تاریخی و روایی ثبت است و اغلب تعیین کننده بوده است، چه آنها که پیش از عاشورا و در طول راه و در خود مکه بوده، چه خطبه هایی که روز عاشورا ایراد شده و چه آنچه از زبان اسیران آزاده در کوفه و شام صادر شده است.
[ویکی الکتاب] معنی خِطْبَةِ: گفتگوو خطاب قراردادنی کوتاه (جمله "خِطْبَةِ ﭐلنِّسَاءِ "به معنی خواستگاری از زنان است)
ریشه کلمه:
خطب (۱۲ بار)
[ویکی فقه] خطبه (ابهام زدایی). •خطبه به کسر خا به معنای خواستگاری از زن است.•خطبه به ضم خا به کلام خطیبی که در ستایش خدا و نعت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است، گویند.
...

معنی کلمه خطبه در ویکی واژه

خطبة
سخنرانی، وعظ
خطب. ؛ ~ عقد جملاتی به زبان عربی که هنگام عقد ازدواج و برای مشروعیت دادن به آن گفته می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه خطبه

بر نام تو از تاجوران خطبه و سکه است هرجا که در اسلام بلادست و دیارست
ای خوان لطف انداخته و با لئیمان ساخته طوطی و کبک و فاخته گفته ترا خطبهٔ ثنا
علی بن ابی‌طالب در این خطبه از عمر بن خطاب در خصوص ماجرای خلافت شکوه می‌کند.
افضل این مصرع برجسته ندانیم که گفت هرکه شمشیر زند خطبه به نامش خوانند
در غلبه محمود غزنوی بر ری در سال ۴۰۸ خورشیدی با آن که علاء الدوله هم در اصفهان خطبه به نام سلطان کرد، اما ولایت وی از تعرض مسعود غزنوی در امان نماند، و خود او به اهواز نزد باکالیجار گریخت. اما مسعود، در حرکت به خراسان ناچار شد در برابر پرداخت مالی که وی به عهده گرفت امارت او را در ولایت جبال تأیید کند. علاء الدوله هم با استفاده از گرفتاری‌های مسعود از پرداخت مال ضمان خود داری کرد و چندین بار با سپاه مسعود غزنوی وی درگیری داشت و غالباً با وجود شکست از سپاه خراسان، بخاطر گرفتاری‌های مسعود با ترکمانان، موفق به تحکیم قدرت در ولایات جبال می‌شد. در سال «۴۲۹ ق / ۱۰۳۸ م» برای مقابله با حمله‌های سپاه مسعود، حصاری محکم بر گرد اصفهان کشید.
سعد اکبر خطبه مرنام تو خواند بر سپهر شیخ اسلامست پنداری اگر پوشد سیاه
هم خطبه زار مانده ز هجران کرسی است هم سکه روی کنده ز نادیدن زر است
در فقه اسلامی نکاح با زن در عدّهٔ طلاق قطعی هرچند حرام اما از موارد زنا نیست، با این حال دایرهٔ زنا در فقه اسلامی گسترده است ازجمله اینکه عدم رعایت شرایط فقهی ازدواج همچون جاری نکردن خطبه عقد نکاح از موجبات تحقق زناست.
به چین کنند به مدح تو خطبه بر منبر به مصر و بصره به نامت زنند زر و درم
به عرش اکلیل آرند فخر افسر و تخت به لفظ و معنی نازند خطبه و سکه
منبرش را کرده ده عقل مجرد پایگی خطبه اش را کرده نه چرخ مقرنس منبری
خلق را عهدش اوفتاده درست خطبه را نامش آمده دمساز
در خطبهٔ ۱۵۹ نهج‌البلاغه مسیح این‌گونه توصیف شده‌است:
ابتدا عبدالله جاسبی پیشنهاد خود را با هاشمی رفسنجانی در میان گذاشته و هاشمی در خطبه‌های نماز جمعه دربارهٔ دانشگاه در شرف تأسیس چنین گفت: «یکی از راه‌ها این است که از همین امسال در هر جا که دستمان رسید و شاید کم‌کم به روستا هم بکشد - البته به شهرهای کوچک به آسانی می‌رسد - مراکزی درست کنیم به نام دانشگاه آزاد».[نیازمند منبع]
جهان افروز را آنگه بدر خواند بفرخ زاد داد و خطبه برخواند