خبرگی
معنی کلمه خبرگی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خبرگی
و از این جهت بود که سلاطین معدلت شعار، و حکام خیر آثار را جاسوسان و خبرگیران در اطراف و جوانب ولایات خود بوده، تا ایشان را از احوال گماشتگان ایشان باخبر سازند و بسیار بود که به کسی برمی خوردند و نام و نشان خود را از او پنهان کرده استفسار احوال مملکت را می نمودند.
زین قبیل است علمهای جهان خبرگی باید ازکهان و مهان
دیوانه ما سلسله بسیار گسسته است زنهارزدل در خم آن زلف خبرگیر
نیز گاهی سری تکان دادی خبرگیهای خود نشان دادی
رفته تا ز آن زن خبرگیرم چه شد شد بهاو یا هست کور آن سان که بد
قسم خورده که اینم مرده بر گیر وگرنه رو ز جانانم خبرگیر
همه کرده به خبرگیاش قبول سخنش حق و کردهاش مقبول