حقيق

معنی کلمه حقيق در لغت نامه دهخدا

حقیق. [ ح َ ] ( ع ص ) سزاوار. ( دهار ). جدیر.قمین. حری. لایق. درخور. ازدَرِ. || درست. || واجب. || ثابت : حق حقیق. || حریص. ج ، احقاء. حقایق. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه حقيق در فرهنگ معین

(حَ ) [ ع . ] (ص . ) سزاوار، لایق .

معنی کلمه حقيق در فرهنگ فارسی

سزاوار، لایق، احقائ جمع
( صفت ) سزاوار لایق . جمع : احقائ .

معنی کلمه حقيق در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَقِیقٌ: واجب - سزاوار
ریشه کلمه:
حقق (۲۸۷ بار)

معنی کلمه حقيق در ویکی واژه

سزاوار، لای

جملاتی از کاربرد کلمه حقيق

اسکیلاکس کاریاندایی دریانورد و کاشف و نویسنده یونانی‌تبار بود که در اواخر قرن ششم و اوایل قرن پنجم پیش از میلاد میزیست. آثار او همگی گمشده اند و تنها نقل قول هایی که نویسندگان رومی و یونانی از آنها کرده اند باقی مانده است ، برخی یک رهنامه به او منصوب کرده اند که در حقيقت از آن خود او نیست و در اوایل دهه ٣٣٠ پ.م توسط یک نویسنده ناشناس نوشته شده است.