آگاهی یافتن
معنی کلمه آگاهی یافتن در ویکی واژه
آگاه شدن. از این اعتراف، همه کنعانیان آگاهی یافتند. «بزرگعلوی»
جملاتی از کاربرد کلمه آگاهی یافتن
«رویدادِ جانورآزاری در استان گلستان» به شکنجه و آزارِ یک سگِ شکاری به دستِ گروهی شکارچی در کُردکوی استانِ گلستان در سالِ ۱۳۹۴ خورشیدی اشاره دارد. آگاهی یافتنِ مردم از چنین رخدادی، احساساتِ ایرانیان را برانگیخت و درپیِ آن، واکنشِ مردم و اعتراضِ حامیانِ حقوقِ جانوران را در پی داشت.
در بهائیت نیز داستان آدم و حوا نمادین و استعاری محسوب میشود. عبدالبهاء در مفاوضات خوانش تحتاللفظی داستان را صحیح ندانسته و از این میگوید که این قصه حاوی «اسرار الهی» است. به گفته او، آدم نشانه «روح آسمانی»، حوا نشانه «روح انسان»، درخت معرفت نشانه «جهان بشری» و مار نشانه «دنیادوستی» است. نتیجتاً، هبوط آدم نماد نحوه آگاهی یافتن انسان از نیک و بد است. در بیانی دیگر، آدم و حوا نشانه اراده و حکمت خدا و دو مرحله آغازین از هفت مرحله آفرینش الهی هستند.
بزرگترین تحول، آگاهی یافتن بودهاست. قبل از ۲۰۱۳ اگر کسی میگفت که آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا مکالمات تلفنی همه را ثبت و ردگیری میکند و ستاد ارتباطات دولت انگلیس وکلا و روزنامهنگاران را تحت مراقبت دارد، مردم با ناباوری نگاه میکردند و شخص را یک مبلغ تئوری توطئه مینامیدند.
امّا آیا امکانی برای آگاهی یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول آغازین آیندهشناسی است. اما اصل دیگری هم وجود دارد که: انسان میتواند در سرنوشت آینده تأثیرگذار باشد. در این میانه دانشی زاده میشود که کوشش میکند با پیشبینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده پژوهی فراتر از پیشبینی است و ادعای پیشگویی هم ندارد. آیندهپژوهی هنر شکلدادن به آیندهاست، به آن شکل که آینده را میخواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هماکنون هم به آینده جهان به دلخواه خواستهٔ خود، شکل میدهند.
اُرد دوم پس از آگاهی یافتن از این خبر، برای کراسوس پیام فرستاد که آیا این نبرد به خواست دولت روم است یا خود او. کراسوس در پاسخ گفت که جواب او را در سلوکیه خواهد داد. پادشاه ارد در جواب نوشت: «اگر موی بر کف دست من بروید، شما هم سلوکیه را خواهید دید.»
و یقول لهم الملائکة: «لا تَرْکُضُوا» ای لا تهربوا فان هربکم لا ینفعکم و سعیکم لا یغنیکم من القدر. «وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ» ای الی تنعمکم الّذی لاجله عصیتم اللَّه فاحفظوه ان قدرتم علیه، هذا امر تبکیت علی ما کانوا یکذّبون به من العذاب، او تنبیه علی ان هربهم لا ینفعهم. «وَ مَساکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ» یعنی تسئلون هل وجدتم ما وعد ربکم حقا. و قیل لعلکم تسئلون من دنیاکم شیئا. قالت الملائکة لهم هذا علی طریق الاستهزاء بهم کانّهم قیل لهم ارجعوا الی ما کنتم فیه من المال و النعمة لعلکم تسئلون فانکم اغنیاء تملکون المال. قال الحسن: لعلکم تسئلون معناه لکی تعذبوا فیها و یحکی عن العرب انهم یقولون قدّم الیّ فلانا لا سأله، یعنی لا عذبه. کلبی گفت: این در شأن قومی آمد از اهل حصورا دیهی از دیههای یمن، رب العزة بایشان پیغامبری فرستاد و ایشان آن پیغامبر را دروغ زن داشتند و بکشتند تا رب العزة بختنصر را بر انگیخت و قصد قتل و استیصال ایشان کرد، ایشان از بختنصر و قصد وی آگاهی یافتند، همه از دیه بیرون شدند گریزان و ترسان، اللَّه تعالی فریشتگان را فرستاد تا ایشان را بقهر باز گردانیدند با خانها و مسکنهای ایشان و فریشتگان میگفتند: «لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَ مَساکِنِکُمْ» و بختنصر در پی ایشان نشست تا همه را بکشت، مردان و زنان ایشان خرد و بزرگ، و چهار پای و مرغ ایشان تا در آن دیه ازیشان یک چشم نگرنده نماند و در آن حال منادی از هوا ندا میکرد: یا آل ثارات الانبیاء. یک قول آنست که ایشان خود گفتند با یکدیگر: لا تهربوا و ارجعوا الی منازلکم و اموالکم. «لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ» مالا و خراجا یرضی به بختنصر فلا یتعرض للقتل و القتال.