اجتباء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برگزیدن. ( تاج المصادر ). گزین کردن. برگزیدگی : دمنه بدید که شیر... هر ساعت در اصطفاء و اجتباء وی [ گاو ] می افزاید. ( کلیله و دمنه ). آدمی چون نور گیرد از خدا هست مسجود ملائک ز اجتبا.مولوی. || تمییز. تمایز. اختلاف : گفت پیغمبر که معراج مرا نیست از معراج یونس اجتبا.مولوی.خواب عامه ست این نه خود خواب خواص باشد اصل اجتبا و اختصاص.مولوی.|| فراهم آوردن. || گرفتن مال از جایهای آن. || در کشاف اصطلاحات الفنون آمده : اِجتباء، به باء موحّده مصدر است از باب افتعال بمعنی برگزیدن. کما فی المنتخب. و در اصطلاح سالکان عبارت است از آنکه حق تعالی بنده را بفیضی مخصوص گرداند که از آن نعمتها بی سعی بنده را حاصل آید. و آن جز پیمبران و شهداء و صدیقان را نبود. و اصطفاء خالص ، اجتبائی را گویند که در آن به هیچ وجهی از وجوه شائبه نباشد. کذا فی مجمعالسلوک فی بیان التوکل.
معنی کلمه اجتباء در فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . )برگزیدن ،انتخاب کردن . ۲ - فراهم آوردن . ۳ - (اِمص . )برگزیدگی .
معنی کلمه اجتباء در ویکی واژه
برگزیدن، انتخاب کردن. فراهم آوردن. برگزیدگی.
جملاتی از کاربرد کلمه اجتباء
و تحیات نامیات و صلوات زاکیات بر شاه مسند اصطفا و ماه مرکز اجتباء محمد مصطفی.
آدم هنوز گل بود که کلاه اجتباء وی ساخته بودند.
بر اساس گزارش موسوی یزدی پژوهشگر شیعی، آیههای خلافت[یادداشت ۱۳]، علم الکتاب[یادداشت ۱۴]، بینه[یادداشت ۱۵]، مباهله[یادداشت ۱۶]، تطهیر[یادداشت ۱۷]، مودت[یادداشت ۱۸]، شهادت[یادداشت ۱۹]، اجتباء [یادداشت ۲۰] و آیه رؤیت اعمال[یادداشت ۲۱] تعدادی از آیههای قرآن هستند که موضوعشان در ارتباط با مسئله امامت و ولایت است. مکارم شیرازی یکی دیگر از محققان شیعه، آیه صادقین[یادداشت ۲۲] را از آیههای امامت میداند. همچنین بنابه نظر محسن اراکی محقق شیعی، آیههای ایتاء[یادداشت ۲۳] و اصطفاء[یادداشت ۲۴] نیز به امامت و گزینش الهی در قرآن اشاره دارند.
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ ای جدّدنا اجتباءه و اعدنا اصطفاءه بعد المحنة کقوله فی: آدم: «وَ عَصی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی» «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ» و قیل فَاجْتَباهُ رَبُّهُ ای اختاره لرسالته فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ای من الانبیاء قوله وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا ان هاهنا مخفّفة من الثّقیلة، و المعنی: و انّ الّذین کفروا یکادون یصیبونک باعینهم و ذلک حین اراد الکفّار ان یعینوا رسول اللَّه فیصیبوه بالعین فنظر الیه قوم من قریش و قالوا: ما رأینا مثله و لا مثل حججه و کانت العین فی بنی اسد حتّی انّ الرّجل منهم ینظر الی النّاقة السّمینة او البقر السّمینة ثمّ یعینها ثمّ یقول للجاریة: خذی المکتل و الدّرهم فاتینا بلحم من لحم هذه فما تبرح حتّی تقع فتنحر و کان الواحد اذا اراد ان یعین شیئا یجوع ثلاثة ایّام ثمّ یعرض له فیقول تاللّه ما رایت مالا اکثر و لا احسن من هذا فیتساقط ذلک الشّیء فارادوا مثل ذلک برسول اللَّه (ص) فعصمه اللَّه من ذلک و انزل هذه الآیة. قال الحسن: هذه الآیة دواء اصابة العین. و فی الخبر: «العین حقّ تشترک من الخالق»
از میدان معرفت میدان کرامت زاید. قوله تعالی: «وجعلنی من المکرمین». کرامت از باری تعالی بر مراتب است از عد و حد بیرون. اما قوانین آن سهاند: یکی کرامت هدایت و اجتباء «کرمت علی» آنست؛و دیگر کرامت کفایت، «کرمنا بنیآدم» آنست؛ سیم کرامت بقربت است، «وجعلنی من المکرمین» آنست. کرامت هدایت سه نشانست: استقامت احوال در اسلام، و متابعت سنت در اخلاق و خدمت، و صدق یقین در قسمت. و کرامت کفایت را سه نشانست: رزق و روز بروز بیحیلت، و خصومنت و عافیت بیحیلت، و ناز و خوی خوش بیمداهنت و تذلل. وکرامت بقربت را سه نشانست: سبکباری خدمت، و وفاق استقبال، ومفاوضة خیر و مستجابی دعا.
فذلک قوله: «وَ کَذلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ» ای کما اریک ربّک هذه الرؤیا کذلک یخصّک و یصطفیک بالنّبوة، «وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» یعنی تعبیر الرؤیا ای ما یؤل الیه امرها و کان یوسف اعبر الناس للرؤیا، و قیل و یعلمک من تأویل الاحادیث، یعنی معانی الکلام فی آیات اللَّه و کتبه، تعبیر و تاویل یکی است، مال مرجع و غایت کار است و عبر کرانه جوی و وادی تعبیر و تأویل آنست که سخن گویی تا اشارت کنی فرا سرانجام چیز و عاقبت کار، «وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ» این نعمت رسالت است چنان که آنجا گفت «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» یعنی الانبیاء. جایی دیگر گفت «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ»، میگوید: باین خواب که دیدی اللَّه بر تو نعمت رسالت تمام کند که ترا پیغامبر کند و هم چنین بر آل یعقوب تمام کند یعنی برادران تو که ایشان را نیز انبیاء کند، و این از بهر آن گفت که ربّ العزه او را خبر داده بود بوحی که نعمت خود بر وی تمام کند و بر برادران وی، هم چنان که بر ابراهیم و اسحاق تمام کرد، و اتمام نعمت بر ابراهیم و اسحاق آن بود که ایشان را پیغامبران کرد. و قیل «یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ» ای: یثبتک علی الاسلام حتی تموت علیه، کَما أَتَمَّها عَلی أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ» بان نجّاه من نار نمرود بان فداه بذبح عظیم و ثبتهما علی الاسلام حتی ماتا علیه، و ابویک تثنیة اب، و المراد جدّک و جد ابیک، ابراهیم و اسحاق اسمان اعجمیان، و ابراهیم معناه اب رحیم، و قیل من البرهمة و هی شدة النظر، و اسحاق قیل معناه: الضاحک، «إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ» لمن یستحق الاجتباء، «حَکِیمٌ» یضع الاشیاء مواضعها، و قیل علیم بما صنع به اخوته، حکیم بما قضی. قال المفسرون: هذه الآیة دالّة علی نبوّة یوسف و نبوّة اخوته.