آفت زده
معنی کلمه آفت زده در فرهنگ فارسی
معنی کلمه آفت زده در ویکی واژه
ویژگی باغ یا کِشت یا محصول یا دامی که بوسیله آفت گیاهی صدمه دیده یا از میان رفته باشد.
دچار مصیبت و بلا. آفت زده حوادثی را/ از ورطه عجز وا رهاندی. «پروین اعتصامی»
جملاتی از کاربرد کلمه آفت زده
ز یکسوی محصولش آفت زده محصل ز سوی دگر آمده
خیره از من نرمیدید شما هر که آفت زدهای دید، رمید
دیوانگی آشفته تمکین و تمیزم فرزانگی آفت زده لابه و لاغم
منم از رونق جنس هنر آفت زدهای که زد آتش بدکان گرمی بازار مرا
آفت زدهٔ حوادثی را از ورطهٔ عجز وارهاندی