آناباسیس. آناباسیس (Anabasis) (یا: بازگشت ۱۰هزار نفر) کتابی حسب حال گونه در تاریخ لشکرکشی کوروش کوچک به یونان (۴۰۱پ م)، تألیف گزنفون. آناباسیس یکی از مهم ترین منابع تاریخی دربارۀ این دوره از تاریخ ایران و یونان به شمار می رود. البته فقط بخش نخست از هفت بخش کتاب به عنوان کتاب، آناباسیس، مربوط است. رشتۀ وقایع نگاری صرف در پایان بخش اول، قتل کوروش کوچک به دست برادرش، می گسلد و از این به بعد وقایع نگاری با حسب حال مؤلف درمی آمیزد. شرح مخاطرات سپاهیگری (مؤلف یکی از فرماندهان سپاه یونانی است) به آناباسیس کیفیت رمانی تاریخی بخشیده است. یونانیان و رومیان این کتاب را بسیار می ستودند. آناباسیس تا مدت ها سرمشقی در تاریخ نویسی یونانی و رومی بود. نسخه های بسیاری که از آناباسیس برجای مانده مؤید توفیق آن در روزگار باستان است.
معنی کلمه آناباسیس در ویکی واژه
~ یا لشکرکشی، آناباسیس الکساندر (anabasis aleksandrou) لشکرکشی اسکندر، نام کتابی است به زبان یونانی و مؤلف آن کزنفون تاریخنگار مشهور شاگرد سقراط و رفیق افلاطون است. کزنفون حکیمی ایدهآلیست و رجال سیاسی متمایل به اشرافیت بود و در سال ۴۰۱ پیش از میلاد آتن را ترک کرد و به دربار کورشکوچک هخامنشی رفت.
جملاتی از کاربرد کلمه آناباسیس
تاریخ نگارش آناباسیس محل مناقشهٔ محققان بودهاست.
کلمهٔ آناباسیس (به یونانی: Ἀνάβασις) لفظاً به معنای بالا رفتن است و در یونان برای اشاره به هر سفری استفاده میشد که از ساحل دریا به سرزمینهای مرتفع و کوهستانیتر صورت میگرفت، ولی بهطور خاص این عبارت به سفر از سواحل غربی آسیای صغیر (ترکیهٔ امروزی) به دربار شاهنشاه هخامنشی در شهر شوش اشاره داشت.
سادگی، وضوح، و ظرافت متن از مختصات شیوهای نگارش آناباسیس است و به آن جایگاهی والا در میان آثار سفرنامهای و روایات ماجراجویانه دادهاست.
از منابع این دوران میتوان به کتاب آناباسیس به نوشته گزنفون که دربارهٔ شورش کوروش کوچک و بازگشت دههزار یونانی که خود از شاهدان عینی آن بوده، پرسیکای کتزیاس که طبیب مخصوص داریوش دوم و فرزندش اردشیر دوم بوده و بسیاری از مورخان از آثار او دربارهٔ اردشیر نوشتهاند، پلوتارک که در کتاب زندگانیها، زندگی اردشیر را به صورت داستانی و کامل توضیح میدهد، باقی آثار نیز که اشاره و توضیحی کوچک به این دوران نمودهاند کتابخانه نوشته دیودور سیسیلی، جغرافیای استرابو، آناباسیس اسکندر آریان اشاره نمود.
و هنگامی که گزنفون در بند دوم از کتاب هلنیکا (که تاریخ نگارش آن در ۳۸۰ پ.م. است) به کوروش کوچک اشاره میکند، به خواننده توصیه میکند که برای اطلاعات بیشتر در مورد اردوکشی کوروش علیه برادرش به کتابی اثر تمیستوژنیس سیراکوزی مراجعه کند و ازینرو بهنظر میرسد که در آن زمان آناباسیس در دسترس نبودهاست.
آناباسیس اسکندر (به یونانی: Ἀλεξάνδρου ἀνάβασις) نام کتابی است از آریان، مورخ یونانی، که درباره لشکرکشیهای اسکندر مقدونی نوشته شدهاست و مهمترین منبع تاریخی در مورد اسکندر به شمار میرود. واژه یونانی آناباسیس به معنی لشکرکشی از قسمتهای ساحلی کشوری به قسمتهای درونی کشور است.
مردمی که امروزه مازندرانی یاد میشوند، همان مردم طبرستان هستند. نام طبرستان معرب نام تپورستان بوده و به پیشینه یکی از اقوام ایرانیتبار با نام تپور (تیبارین)، که در حاشیه جنوبی دریای مازندران ساکن بودند بازمیگردد. قومی ایرانیتبار که در جغرافیای بطلمیوس و جغرافیای استرابون و همچنین در کتاب آناباسیس اسکندر نوشته آریان مورخ یونانی و گزارش کوینت کورس و در هیستوریای هرودوت و همچنین در آثار پولیبیوس و پلینی از این قوم یاد شده است.
آناباسیس همچنین بهجهت اطلاعاتی که دربارهٔ هنر جنگ در دنیای باستان بهٔ دست میدهد اهمیتی افزون دارد و منبعی مهم در باب تاریخ نظامی است.
دو نگاشته با خط میخی در شیراک به دست آمدهاست که از شاه آرگیشتی یکم (۷۸۶–۷۶۴ ق. م) به جا ماندهاست، جایی که وی در مورد حمله به سرزمین اریاخی (نامی که شیراک به گفته بسیاری از مورخان از آن گرفته شدهاست) نوشتهاست. بر اساس این سنگنبشتهها، این منطقه دارای تمدن توسعهیافته مبتنی بر کشاورزی و دامداری بودهاست. در سال ۷۲۰ قبل از میلاد، کیمریان آریایی منطقه را فتح کردند و احتمالاً سکونتگاه کومایری (گیومری کنونی) را بنیاد نهادند. این نام با نامی که ارمنیان باستان برای کیمریان به کار میبردند، همانندی آوایی دارد. مورخان بر این باورند که گزنفون در بازگشت به دریای سیاه از سرزمین شیراک گذشت، سفری که در آناباسیس او جاودانه شد.
و همچنین بنابر به تحلیلهای شیوهشناسی، بهنظر میرسد آناباسیس یکی از آثار اولیهٔ گزنفون باشد.