آثام

معنی کلمه آثام در لغت نامه دهخدا

( آثام ) آثام. ( ع اِ ) ج ِ اِثم. بزه ها. گناهان.
اثام. [ اَ ] ( ع مص )جزا دادن بگناه. ( زوزنی ). بزه شمردن بر کسی و جزا دادن بگناه. ( تاج المصادر بیهقی ): اثمه اﷲ فی کذا اَثما و اثاما؛ گناهکار شمارد او را خدای در این کار. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) پاداش بدی و گناهکار.( منتهی الارب ). عقوبت. ( مهذب الأسماء ). عذاب. شکنجه.
اثام. [ اِ ] ( ع اِ ) پاداش بزه. ( منتهی الارب ).
اثام. [ اَ ] ( اِخ ) وادیی است در جهنّم.

معنی کلمه آثام در فرهنگ معین

( آثام ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ اثم ، گناه ها، بزه ها.

معنی کلمه آثام در فرهنگ عمید

( آثام ) = اثم

معنی کلمه آثام در فرهنگ فارسی

( آثام ) ( اسم ) جمع : اثم گناه ها بزه ها.
بزه ها و گناهان
گناهها، جمع اثم
وادی است در جهنم

معنی کلمه آثام در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] أثام. أثام احتمالا نام جایگاهی در دوزخ باشد.تک واژه قرآنی که در آیه ۶۸ سوره فرقان آمده است:«والَّذینَ لایَدعونَ مَعَ اللّهِ اِلهًا ءاخَرَ ولا یَقتُلونَ النَّفسَ الَّتی حَرَّمَ اللّهُ اِلاّ بِالحَقِّ ولا یَزنونَ ومَن یَفعَل ذلِکَ یَلقَ اَثاما=و کسانی که با خدا معبودی دیگر را نمی خوانند و کسی را که خدا (خونش را) حرام کرده، جز به حق نمی کشند و زنا نمی کنند. هرکس چنین کند، به أثام خواهد رسید».
«أثام» در لغت به معنای گناه و به هر چیزی گفته می شود که جلو رسیدن پاداش را بگیرد.
[ویکی اهل البیت] أثام. این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
به احتمالی نام جایگاهی در دوزخ است.
«أثام» در لغت به معنای گناه و به هر چیزی گفته می شود که جلو رسیدن پاداش را بگیرد. «أثم درباره مفهوم قرآنی «أثام» دو دیدگاه اساسی وجود دارد: گروهی از مفسران و لغت شناسان با بهره گیری از آرای تنی چند از صحابه و تابعان، مانند ابن عباس، سُدّی و نافع بن ازرق به مفهوم لغوی واژه توجه کرده و آن را مجازاً به «عذاب»، «عقاب» «شر»، «هلاکت» و «جزا» تفسیر کرده اند و آن را از باب نام گذاری مسبب به نام سبب خویش دانسته اند؛ زیرا همه آن چه را گفته اند، از پی آمدهای گناه است. صاحبان دیدگاه دوم معتقدند که مفهوم لغوی «أثام» مورد نظر نبوده و مراد از آن، اشاره به جایگاهی ویژه است چنان که در روایت ابوامامه باهلی از پیامبر صلی الله علیه و آله در تفسیر آیه 59 سوره مریم/19، «أثام» همانند «غی» چاهی در جهنم دانسته شده که چرک و خونابه جهنمیان در آن می ریزد.
تک واژه قرآنی که در آیات 67-68 سوره فرقان/25 آمده است: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا × الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا»؛ و کسانی که با خدا معبودی دیگر را نمی خوانند و کسی را که خدا (خونش را) حرام کرده، جز به حق نمی کشند و زنا نمی کنند. هر کس چنین کند به أثام خواهد رسید.
بعضی مفسران با بهره گیری از روایات تفسیریِ برخی از صحابه و تابعان چون عبدالله بن عمرو، عبدالله بن عمر، مجاهد، عکرمه و قتاده، أثام را نام دره ای در جهنم دانسته اند.
برخی از این روایات که در تفسیر آیه 44 سوره حجر/15 نیز آمده، طبقات 7 گانه دوزخ را برشمرده، جهنم را پایین ترین و دردآورترین طبقه دوزخ می دانند. عمق آن طبقه چنان است که اگر سنگی بزرگ از لبه آن پرتاب شود، پس از 70 یا 50  سال به قعر آن می رسد.
[ویکی فقه] أثام احتمالا نام جایگاهی در دوزخ باشد.تک واژه قرآنی که در آیه ۶۸ سوره فرقان
«أثام» در لغت به معنای گناه و به هر چیزی گفته می شود که جلو رسیدن پاداش را بگیرد.
مفردات، ص۶۳.
درباره مفهوم قرآنی «أثام» دو دیدگاه اساسی وجود دارد:گروهی از مفسران و لغت شناسان با بهره گیری از آرای تنی چند از صحابه و تابعان، مانند ابن عباس ، سُدّی و نافع بن ازرق ، به مفهوم لغوی واژه توجه کرده و آن را مجازاً به « عذاب »
لسان العرب، ج ۱، ص ۷۴
برخی ازاین روایات که در تفسیر آیه ۴۴ سوره حجر
حجر/سوره۱۵، آیه۴۴.
...
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
به احتمالی نام جایگاهی در دوزخ است.
«أثام» در لغت به معنای گناه و به هر چیزی گفته می شود که جلو رسیدن پاداش را بگیرد. «أثم درباره مفهوم قرآنی «أثام» دو دیدگاه اساسی وجود دارد: گروهی از مفسران و لغت شناسان با بهره گیری از آرای تنی چند از صحابه و تابعان، مانند ابن عباس، سُدّی و نافع بن ازرق به مفهوم لغوی واژه توجه کرده و آن را مجازاً به «عذاب»، «عقاب» «شر»، «هلاکت» و «جزا» تفسیر کرده اند و آن را از باب نام گذاری مسبب به نام سبب خویش دانسته اند؛ زیرا همه آن چه را گفته اند، از پی آمدهای گناه است. صاحبان دیدگاه دوم معتقدند که مفهوم لغوی «أثام» مورد نظر نبوده و مراد از آن، اشاره به جایگاهی ویژه است چنان که در روایت ابوامامه باهلی از پیامبر صلی الله علیه و آله در تفسیر آیه 59 سوره مریم/19، «أثام» همانند «غی» چاهی در جهنم دانسته شده که چرک و خونابه جهنمیان در آن می ریزد.
تک واژه قرآنی که در آیات 67-68 سوره فرقان/25 آمده است: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا × الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا»؛ و کسانی که با خدا معبودی دیگر را نمی خوانند و کسی را که خدا (خونش را) حرام کرده، جز به حق نمی کشند و زنا نمی کنند. هر کس چنین کند به أثام خواهد رسید.
بعضی مفسران با بهره گیری از روایات تفسیریِ برخی از صحابه و تابعان چون عبدالله بن عمرو، عبدالله بن عمر، مجاهد، عکرمه و قتاده، أثام را نام دره ای در جهنم دانسته اند.
برخی از این روایات که در تفسیر آیه 44 سوره حجر/15 نیز آمده، طبقات 7 گانه دوزخ را برشمرده، جهنم را پایین ترین و دردآورترین طبقه دوزخ می دانند. عمق آن طبقه چنان است که اگر سنگی بزرگ از لبه آن پرتاب شود، پس از 70 یا 50  سال به قعر آن می رسد.
یکی از عمیق ترین جایگاه های جهنم، درّه أثام است که بر اساس روایاتی دیگر بر اطراف کوه «صعود» (کوهی آتشین در جهنم) واقع شده و در آن، مواد مذاب یا خونابه جهنمیان و شاید هر دو روان است؛ البته «أثام» یکی از نام های جهنم نیز دانسته شده است.
برخی دیگر از روایات، أثام را دره ای پر از مارها و عقرب های غول پیکر با نیش ها و زهرهای عذاب آور می دانند؛ چنان که شدت درد و رنج جهنم نیز نمی تواند بر سوزش و درد نیش ها چیره شود. برخی نیز آن را نام کوهی در جهنم می دانند. با توجه به عدم استناد این قول به روایت، شاید مراد از آن همان کوه صعود باشد که دره اثام، گرداگرد آن واقع شده است.
[ویکی فقه] اثام (قرآن). کلمه اثام در قرآن به معنای جزا و کیفر گناه آمده است.
واژه «اثام» به معنای جزا و کیفر گناه است. احتمال داده شده که اثام از نام های جهنم یا نام چاه، کوه یا دره ای در جهنم باشد.
کاربرد اثام در قرآن
اثام، جایگاه پرستش کنندگان غیر خدا است.و الذین لایدعون مع الله الـها ءاخر... ومن یفعل ذلک یلق اثاما. اثام، جایگاه زناکاران است.و الذین... و لا یزنون ومن یفعل ذلک یلق اثاما. اثام، جایگاه قاتلان نفس محترمه است.و الذین... ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق... ومن یفعل ذلک یلق اثاما.
جاودانگی در اثام
شرک، قتل نفس محترمه و زناکاری، از عوامل جاودانگی در اثام می باشند.و الذین لایدعون مع الله الـها ءاخر ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولایزنون ومن یفعل ذلک یلق اثاما؛ یضـعف له العذاب یوم القیـمة ویخلد فیه مهانا. گرفتاری به کیفر در اثام، مایه ذلت و خواری می باشد.و الذین لایدعون مع الله الـها ءاخر ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولایزنون ومن یفعل ذلک یلق اثاما؛ یضـعف له العذاب یوم القیـمة ویخلد فیه مهانا. عذاب گرفتاران در اثام، دو برابر می باشد.و الذین لایدعون مع الله الـها ءاخر ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولایزنون ومن یفعل ذلک یلق اثاما؛ یضـعف له العذاب یوم القیـمة ویخلد فیه مهانا. پرهیزکنندگان از شرک، قتل نفس محترمه و زنا، از گرفتار شدن در اثام در امان هستند.و الذین لایدعون مع الله الـها ءاخر ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولایزنون ومن یفعل ذلک یلق اثاما.

معنی کلمه آثام در ویکی واژه

(قدیم): جمعِ اثم، گناهان. بزه‌ها. از جرایم و آثام استغفار کرد.«جوینی»

جملاتی از کاربرد کلمه آثام

کز لطف کشی پرده را، بر همه آثام
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا من قریش لِلَّذِینَ آمَنُوا منهم اتَّبِعُوا سَبِیلَنا ای کونوا علی مثل ما نحن علیه من التکذیب بالبعث بعد الممات و جحود الثواب و العقاب علی الاعمال فانکم ان اتبعتم سبیلنا فی ذلک فبعثتم و جوزیتم علی الاعمال نتحمّل آثام خَطایاکُمْ عنکم حینئذ قوله: وَ لْنَحْمِلْ خَطایاکُمْ لفظه امر و معناه جزاء، و المعنی ان اتبعتم سبیلنا حملنا خطایاکم. و قیل هو جزم بالامر کانّهم امروا انفسهم بذلک فاکذبهم اللَّه عزّ و جلّ، فقال و ما هم بحاملین من خطایاهم مِنْ شَیْ‌ءٍ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ فیما قالوا من حمل خطایاهم.
قَالَ النَّبُّی عَلَیْهِ السَّلَامُ" اَللَّیْلُ طَویْلٌ فَلَا تُقَصِّرْهُ بِمَنَامِکَ وَالنَّهَار مُضْیُ فَلَا تُکَّدِرْهُ بِآثامِکَ " شب درازست از بهر رازگفتن و حاجات خواستن بیتشویش خَلق و بی زحمت دوستان و دشمنان، خلوتی و سلوتی حاصل شده و حق تعالی پرده فرو کشیده تا عمل ها از ریا مصون و محروس باشد و خالص باشد للهّ تعالی و در شب تیره مرد ریائی از مخلص پیدا شود، ریایی رسوا شود در شب. همه چیزها بشب مستور شوند و بروز رسوا شوند. مرد ریایی بشب رسوا شود. گوید چون کسی نمی بیند از بهر کی کنم؟! می گویندش که کسی می بیند ولی تو کسی نیستی تا کسی را بینی. آن کسی می بیند که همه کسان در قبضه قدرت ویند و به وقت درماندگی او را خوانند همه و به وقت درد دندان ودرد گوش و درد چشم و تهمتِ خوف و ناایمنی همه او را خوانند بسر و اعتماد دارند که می شنود و حاجت ایشان روا خواهد کردن و پنهان پنهان صدقه می دهند از بهر دفع بلا را و صحّت رنجوری را و اعتماد دارند که آن دادن و صدقه را قبول می کند چون صحتّشان داد و فراغت، از ایشان آن یقین باز رفت و خیال اندیشی باز آمد. می گویند خداوندا آن چه حالت بود که بصدق ما ترا میخواندیم در آن کنج زندان با هزارقل هواللّه بیملالت که حاجات روا کردی؟! اکنون ما بیرون زندان همچنان محتاجیم که اندرون زندان بودیم تا ما را از این زندان عالم ظلمانی بیرون آری بعالم انبیا که نورانیست. اکنون چرا ما را همان اخلاص برون زندان و برون حالت درد نمی آید؟! هزار خیال فرود می آید که عجب فایده کند یا نکند و تأثیر این خیال هزار کاهلی وملالت می دهد. آن یقین خیال سوز کو؟ خدای (تعالی) جواب می فرماید که آنچ گفتم نفس حیوانی شما عدوست شما را و مرا که لَاتَتَّخِذَوا عَدُوِّیْ وَعَدوَّکُمْ اَوْلیَاء . هماره این عدو را در زندان مجاهده دارید که چون او در زندانست و در بلا و رنج، اخلاص تو روی نماید و قوتّ گیرد. هزار بار آزمودی که از رنج دندان و دردسر از خوف ترا اخلاص پدید آمد چرا در بند راحت تن گشتی و در تیمار او مشغول شدی؟ سررشته را فراموش مکنید و پیوسته نفس را بی مراد دارید تا بمراد ابدی برسید و از زندان تاریکی خلاص یابید که وَنَهْیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأوی.
او کند پاکت از همه آثام دهدت مزد حج بی احرام
آنکه با فضل وی آثام نماند به جهان آنکه با عفو وی اجرام نیابد بقلم
و اگر شیطان این نهی ما بر تو فراموش کند، و با ایشان بنشینی، چون با یادت آید برخیز، و نیز منشین. و تفسیر این آنجا است که گفت: «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ» الایة. پس مؤمنان گفتند: یا رسول اللَّه! هر گاه که ایشان تکذیب آرند، و استهزا کنند، و در باطل خوض کنند، اگر ما برخیزیم و ننشینیم پس نتوانیم که در مسجد حرام بنشینیم، و نتوانیم که گرد کعبه طواف کنیم. چون ایشان چنین گفتند رب العزّة رخصت داد نشستن با ایشان، بشرط آنکه ایشان را پند دهند و تذکیر کنند، گفت: «وَ ما عَلَی الَّذِینَ یَتَّقُونَ» الشّرک و الکبائر و الفواحش من حساب الخائضین «مِنْ شَیْ‌ءٍ» ای: من آثامهم «وَ لکِنْ ذِکْری‌» نصب علی المصدر یعنی ذکّروهم ذکری، و روا باشد که موضع آن رفع باشد، یعنی: علیکم ذکری، ای علیکم ان تذکّروهم. «لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» الخوض اذا وعظتموهم. ابن عباس گفت که: مؤمنان گفتند: یا رسول اللَّه! اگر ما از ایشان اعراض کنیم، و ایشان را بآن خوض بگذاریم، و باز نرنیم، ترسیم که گنهکار شویم. رب العالمین بجواب ایشان این آیت فرستاد: وَ ما عَلَی الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ ای من آثام الخائضین «مِنْ شَیْ‌ءٍ»، و لکن امری المؤمنین بهجران الخائضین تذکیر للخائضین. «لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» الخوض فی الباطل، یعنی اذا قمتم عنهم منعهم ذلک من الخوض و الاستهزاء، فأنکروا قیامکم عنهم، فیکون ذلک تذکیرا. سعید جبیر گفت: چون مسلمانان بمدینه هجرت کردند، منافقان با مسلمانان می‌نشستند، و چون قرآن می‌شنیدند خوض و استهزا میکردند، چنان که مشرکان در مکّه میکردند. مسلمانان گفتند: بر ما حرج نیست درین مجالست، که اللَّه ما را در آن رخصت داده، و از خوض ایشان بر ما هیچ چیز نیست.
شه برو بخشید و بر آثام او خط در کشید وز خلاع فاخره شد مستمال و مفتخر
«مُفْرَطُونَ» بکسر الرّاء و التّخفیف ای افرطوا فی اعمالهم یعنی اسرفوا بالآثام علی انفسهم. و قرأ ابو جعفر: «مُفْرَطُونَ» بکسر الرّاء و التّشدید ای مضیّعون امر اللَّه.
اگر چه هر چه ناکردنی بود کردیم و هرگز بر جرم خویش عذری پیش نیاورده، ولی تا نقش لاتقنطوا حرز قلوب داریم و عین یقین به؛ ان الله یغفر الذنوب اگر اطباق آفاق بکبائر زلات انباشته سازیم و جراید ایام بجرایم و آثام بنگاشته، شاید که با افزونی لطف تو با انبوه جرم خود باک نداریم.
قوله: إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ قال ابن عباس واسع المغفرة لمن فعل ذلک و تاب تمّ الکلام هاهنا، ثم قال هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ ابتداکم فیها یعنی آدم علیه السلام وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ جمع جنین سمّی جنینا لاجتنانه فی البطن، فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ قد علم اللَّه فی هذا الاحوال ما یکون منکم، فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ فلا تبرّئوها عن الآثام و لا تمدحوها بحسن اعمالکم.