دیوباد

معنی کلمه دیوباد در لغت نامه دهخدا

دیوباد. [ وْ ] ( اِ مرکب ) گردباد را گویند که هوا را تاریک و سیاه سازد. ( جهانگیری ). گردباد. ( برهان ) ( غیاث ) ( شرفنامه ) ( ناظم الاطباء ). باد تندی که هوا را تاریک کند. ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ). طوفان بادی. اعصار. صرصر. طوفانی که در آن توده ضخیمی از گرد و غبار جو را تیره کند. رجوع به گردباد شود :
چو کشتی در آن بندگاه اوفتاد
ز دیوانگی گشت چون دیوباد.نظامی.همه چون دیوباد خاک انداز
بلکه چون دیوچه سیاه و دراز.نظامی.می تاخت نجیب دشت بر دشت
دیوانه چو دیوباد میگشت.نظامی.همان پای کوبان کشمیرزاد
معلق زن از رقص چون دیوباد.نظامی. || مجازاً اسب تند. ( ناظم الاطباء ) :
چو زآن دشت بگذشت چون دیوباد.نظامی.بگردندگی کنیتش دیوباد.نظامی.|| تندرو ( شتر بختی ). ( ناظم الاطباء ). || جنون و دیوانگی. ( برهان )( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دیوباد در فرهنگ معین

(اِمر. ) ۱ - گردباد. ۲ - جنون ، دیوانگی .

معنی کلمه دیوباد در فرهنگ عمید

۱. (زمین شناسی ) گردباد، باد شدید که هوا را تیره و تار کند.
۲. [قدیمی، مجاز] اسب یا شتر تندرو.

معنی کلمه دیوباد در فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - گرد باد . ۲ - تند دو ( اسب ) تند رو ( شتر ) . ۳ - جنون دیوانگی .

معنی کلمه دیوباد در دانشنامه آزاد فارسی

دیوباد (tornado)
طوفان چرخندۀ بسیار شدید، همراه با ابرهای قیفی چرخان. دیوباد درپی صعود ستونی از هوای گرم، تحت تأثیر باد شدید، پدید می آید. دیوباد ممکن است تا ارتفاع بسیار بالا رود، اما قطر آن فقط چند صد متر یا کمتر است. سرعت باد در دیوبادها حدود ۱۶۰ تا ۴۸۰ کیلومتر است. دیوبادها همه چیز را در مسیر خود تخریب می کنند. این نوع باد در مرکز ایالات متحدۀ امریکا و استرالیا متداول است. در مه ۱۹۹۹، چندین دیوباد پیاپی در اوکلاهما، نبراسکا، کانزاس و تگزاس ۴۷ نفر را کشت، ۲هزار خانه را ویران کرد و ۵۰۰میلیون دلار خسارت به بار آورد.

معنی کلمه دیوباد در ویکی واژه

گردباد.
جنون، دیوانگی.

جملاتی از کاربرد کلمه دیوباد

به چابک روی پیکرش دیوزاد به گردندگی کُنیَتش دیوباد
می‌تاخت نجیب دشت بر دشت دیوانه چو دیوباد می‌گشت