حق الناس

معنی کلمه حق الناس در لغت نامه دهخدا

حق الناس. [ ح َق ْ قُن ْ نا ] ( ع اِ مرکب ) آنچه آدمی سزاوار آن است از دین یا ارث یا نفقه یا شفعه یا حبوه و امثال آن.
- امثال :
حق الناس مقدم بر حق اﷲ است .

معنی کلمه حق الناس در فرهنگ معین

( ~ُ نُ ) [ ع . ] (اِمر. ) حقی که افراد نسبت به یکدیگر دارند و باید رعایت کنند.

معنی کلمه حق الناس در فرهنگ عمید

حقی که مردم نسبت به یکدیگر دارند، مانند تجاوز نکردن به جان، مال، ناموس، شرف، و حیثیت یکدیگر.

معنی کلمه حق الناس در فرهنگ فارسی

( اسم ) حقی است که افراد نسبت بیکدیگر دارند و باید رعایت آنها را بکنند مانند عدم تجاوز به مال و ناموس و جان یکدیگر . حق الناس باین معنی معمولا در معاملات ذکر میشود مانند : حق شفعه حق مضاجعت حق موقوف علیهم نسبت بوقف و عین موقوفه حق نفقه عیال و اولاد . این نوع حقوق بر دوقسم است : حقوق قابل انتقال واسقاط حقوق غیر قابل اسقاط و انتقال . بالجمله رد ودایع و امانات و حفظ حیثیت و احنرام افراد بمال مردم و احتراز از غضب اموال مردم و حرق و نهب و اتلاف آن از حقوق ناس است که قابل عفو و بخشایش از طرف هدا نیست .
آنچه آدمی سزاوار آن است از دین یا ارث یا نفقه و یا شفعه یا حبوه و امثال آن

معنی کلمه حق الناس در دانشنامه آزاد فارسی

حقُّ الناس
رجوع شود به:حق الله

معنی کلمه حق الناس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حق الناس، به حق ثابت برای دیگری می باشد.
حق الناس، مقابل حق اللَّه عبارت است از متعلقالزامشرعی که به لحاظ مصلحت غیر، تشریع شده است، مانند وجوبادایامانت به صاحبش و حرمتتصرف در مال دیگری بدون اذن او.
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج ۳،ص ۳۴۱
...
[ویکی شیعه] حَق ُّالناس حقوق مردم بر ذمه انسان است؛ که در برابر حق الله (حقوق خدا بر ذمه بندگان) قرار دارد. حق‎الناس به حقوق مالی اختصاص ندارد و جان و آبروی افراد را نیز دربرمی گیرد. برخی از حقوق مردم عبارت است از: سرقت، قَذْف، غیبت و سخن چینی. حق الناس با توبه و شهادت در راه خدا که با آن همه گناهان پاک می شود، بخشیده نمی شود. حق الناس باید جبران شود یا صاحب حق آن را ببخشد.
در احکام قضایی دین اسلام، میان حق‎الناس و حق الله تفاوت هایی وجود دارد؛ مثلا اجرای حکم در حق الناس به درخواست صاحب حق نیاز دارد؛ ولی در حق اللّه مشروط به مطالبه کسی نیست.
در دین اسلام حقوق به حق الناس و حق الله تقسیم می شوند. مراد از حق الناس، حقوق مردم بر ذمه انسان است که در مقابلِ حقوق خدا بر ذمه انسان قرار می گیرد. حق الناس ها به نوعی حق الله محسوب می شوند؛ ولی هنگامی که این اصطلاح در برابر حق الله به کار می رود، منظور از آن تنها دسته ای از حقوق است که به حق مردم بر انسان اشاره دارد.
[ویکی اهل البیت] حق النّاس، اصطلاح مشهور در فقه و حقوق به معنای حقوق مردم بر یکدیگر است؛ حقوقی که برای حفظ مصالح خاص دنیوی اشخاص و برای تثبیت حقی برای آنان وضع شده است.
حقوقی که از احکام شرعی ناشی می شود، گاه متضمن حق مالی یا غیرمالی به سود یک شخص بر عهده شخصی دیگر است مانند دیون و حق قصاص، که آن را حق الناس می نامند.
در احادیث و منابع فقهی، گاه به جای حق الناس از تعابیری چون حق عبد، حق عباد، حق آدمی، حق آدمیین و حقوق مسلمین استفاده شده است.

معنی کلمه حق الناس در ویکی واژه

حق‌الناس
(حقوق): مرحله‌ای است که مسلم باید پیش از مرگ به‌جا آورد وگرنه کافر از دنیا رفته است. بر مسلمان فقیر و غنی، شاه و‌ گدا، خلیفه و مرجع دینی واجب است پیش از مرگ ادای دَین نمایند. پیامبر اسلام روزهای آخر عمر، این واجب را به‌جا آورد تا مدیون از دنیا نرود.
حقی که افراد نسبت به یکدیگر دارند و باید رعایت کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه حق الناس

که رسول حق الناس معادن گفته‌ست معدن نقره و زرست و یقین پرگهرست
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ ای وصّیناه بالاحسان الی والدیه ثمّ رجح الامّ و بیّن عظم حق الوالدة فقال: حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی‌ وَهْنٍ ای ضعفا علی ضعف و شدّة بعد شدّة. فالوهن الاوّل ما ینؤها من ثقل الحمل و الوهن الثانی ما یعتریها من الطلق، و عبوء التربیة و الرضاع. وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ المراد بهذا الفصال الرضاع لانّ عاقبة الرضاع الفصال کقوله: أَعْصِرُ خَمْراً و المعنی انّها بعد الوضع ترضعه عامین. و ذلک مما یزیدها ضعفا. فلهذا وجب علی الولد مراعاتها و القیام بشکرها. و فی الحدیث سئل رسول اللَّه (ص): من احق الناس بحسن الصحبة؟ فقال امّک. فقال: ثمّ من؟ قال: امّک. قال: ثم من؟ قال: امّک. قال: ثمّ من؟ قال ابوک.
و اما حق الناس، پس آن حق، یا حقی است که تعلق به مال می گیرد یا بدن یا به عرض و آبرو، یا به حرم و أهل.