حرف شنو

معنی کلمه حرف شنو در لغت نامه دهخدا

حرف شنو. [ ح َ ش ِ ن َ / نُو ] ( نف مرکب ) کسی که تحت تأثیر سخن قرار گیرد. دهن بین. در بزرگسالان صفت مذموم است و در کودکان صفت مدح است : بچه حرف شنو. سربراه.

معنی کلمه حرف شنو در فرهنگ معین

( ~. ش نُ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) معقول ، سر به راه ، نصیحت پذیر. مق . حرف نشنو.

معنی کلمه حرف شنو در فرهنگ فارسی

کسی که تحت تاثیر سخن قرار گیرد

معنی کلمه حرف شنو در ویکی واژه

معقول، سر به راه، نصیحت پذیر. م
حرف نشنو.

جملاتی از کاربرد کلمه حرف شنو

ای عزیز از این بحر بی​پایان هر دم موجی دیگر پیدا می​شود اما از این دولت چهار طایفه بی​خبرند: قُرّاءِ بدخو و مدعیان متصوفه و حکمای فلاسفه و زاهدان خودنمای، که اگر رمزی از این حرف شنوند او را طامات و تسویلات نام کنندو این مقامات را ندانند الا موحدان متقی با استغنا و متقی با استغنا آن باشد که اگر آسمان زمین گردد و زمین آسمان، یک مو بر اعضای او مبدل نشود، شعر:
آقا میرزا احمد عاملی در دوران عمر خود که با جنگ جهانی اول و دوم و تغییر حکومتها و هرج و مرج شهرها توسط خانها و ارباب‌ها، و قحطی و گرسنگی و بیماری توأم بود، به مکه نرفتند و چون ملا علی آرانی به مقلدین خود هم تکلیف کردند تا بیچاره و فقیر و ناتوان و مسکین و محتاج در شهر وجود دارد باید هزینه سفر حج صرف این امر شود. کراماتی نیز به وی نسبت داده شده است که مورد توجه اهل شهر بوده و هست که مورد اعتبار است، از جمله: جفت شدن کفش در برابر پای ایشان.طی الارض کردن ایشان به کربلا.و نیز حرف شنوی موریانه و مورچه و ملخ از ایشان که مورد توجه مردمان دیار آران است
پس آن نعمت را با بزرگداشت و گرامی داشت و فرمانبرداری و حرف شنوی از ایشان تا زمانی که زنده اند. پاسخ گوی و نیز با استغفار ایشان و ادای حقوقی که بر ذمه دارند و نیز دیدار مقبره ی ایشان پس از مرگشان. و این همه چنان کن که دوست داری فرزندان تو به حال زندگی و مرگت برای تو کنند.
از آن دهان که «ذو العلم» لفظ اوست کمال بگوش حرف شنو جز حکایتی نرسید