( آخال ) آخال. ( اِ ) سقط. افکندنی. نابکار. حشو. فضول. بدترین چیزی. ( فرهنگ اسدی ، خطی ). و این کلمه صورتی از آشغال متداول امروز است : از عمر نمانده ست برِ من مگر آمرغ در کیسه نمانده ست بمن بر مگر آخال.کسائی مروزی.از بس گل مجهول که در باغ بخندید نزدیک همه کس گل معروف شد آخال.فرخی.ای مشکفشان زلفین ای غالیه گون خال با هر دو بود غالیه و مشک چو آخال.قطران.جاهی و جلالی که بصندوق درون است جاهی و جلالی است گران سنگ و پرآخال.ناصرخسرو. || تراشه چوب و قلم و خس و خاشاک و رُفته جاروب : دامن تردامنان عقل در آخال کش ساعد هودج کشان عشق پر خلخال کن.سنائی. || جُفاء. جفال. آب آورد : دُرِّ معنی در بن دریای عزلت جای ساخت وز پی دعوی بروی آبها آخال ماند.سنائی.و رجوع به آشغال شود. آخال. ( اِخ ) نام شهری. و رجوع به آخال تزیخه و آخال تکه شود.
معنی کلمه آخال در فرهنگ معین
( آخال ) ( اِ. ) ۱ - خاکروبه ، آشغال . ۲ - هر چیز دورانداختنی .
معنی کلمه آخال در فرهنگ عمید
( آخال ) ۱. خاکروبه، آشغال. ۲. خاشاک. ۳. هرچیز دورافکندنی: از بس گل مجهول که در باغ بخندید / نزدیک همه کس گل معروف شد آخال (فرخی: ۲۱۸ ).
معنی کلمه آخال در فرهنگ فارسی
( آخال ) ( اسم ) ۱ - هر چیز دور افکندی سقط آشغال . ۲ - تراش. چوب و قلم . ۳ - خس و خاشاک . ۴ - آب آورد جفائ . نام شهری خاکروبه، آشغال، خاشاک، هرچیزدورافکندنی
معنی کلمه آخال در فرهنگستان زبان و ادب
آخال {nonmetallic inclusion} [مهندسی مواد و متالورژی] مواد غیرفلزی مانند اکسیدها و سیلیکات ها و سولفیدها و سرباره ها که همراه مذاب داخل قالب ریخته می شود
معنی کلمه آخال در ویکی واژه
(صنایع دستی): طرحی در قالی‌های ترکمنی با نقش‌های هندسی لوزی، و معمولا در زمینه لاکی. آخال ممکن است به دو بخش آ - خال قابل تجزیه باشد، که «آ» از حروف توجه و جلب نظر است. نوعی اسب، اسب آخال تکه. فضولات، خاکروبه، آشغال، هر چیز دور انداختنی. گرد و خاکی که در اثر تندباد پدید آید.
جملاتی از کاربرد کلمه آخال
در معنی در بن دریای عزلت جای ساخت وز پی دعوی به روی آبها آخال ماند
ای مشتری و ماه بر روی تو تیره وی غالیه و مشک بر خال تو آخال
1 )فاقد هر گونه ترک، آخال، حفره گازی و انقباضی
دامن تر دامنان عقل در آخال کش ساعد هودج کشان عشق پر خلخال کن
از عمر نمانده‌ست برِ من مگر آمُرغ در کیسه نمانده‌ست برِ من مگر آخال
جاهی و جمالی که به صندوق درون است جاهی و جمالی است گران سنگ و پرآخال
ای مشک فشان زلفین ای غالیه گون خال با هر دو بود غالیه و مشک چون آخال
در اثر مبارزات ارمنیان آنان موفق شدند پس از نبرد سارداراباد و نبرد قره کلیسا بسال ۱۹۱۸ میلادی پس از پنج سده حکومت خود را احیاء نمایند. در مدت حدود دو سال اولین جمهوری ارمنستان در بخش کوچکی از ارمنستان باستان تأسیس شد. بر اساس معاهده سور ترکیه مکلف شد شش ولایت ارمنی را به جمهوری ارمنستان بازپس دهد؛ لیکن با قدرت رسیدن کمال آتاترک این امر جامه عمل نپوشید. از سویی دیگر قسمتی از آرتساخ و تمامی خاک نخجوان و آخالکالاکی در تصرف جمهوری‌های آذربایجان و گرجستان شوروی باقی ماند. از سال ۱۹۲۰ حکومت سوسیالیستی؛ ارمنستان شوروی جانشین آن گردید.
این شهرک در درجه نخست به عنوان گذرگاه مرزی با ایران در لطف‌آباد، یکی از سه گذرگاه مرزی در استان آخال قابل توجه است.
ز تیغ پاینده داشت خمسه و خلخال را ز تیر افکند گرد خیوق و آخال را
آخال دارای معانی و کاربردهای زیر است.
آخالکالاکی (به گرجی: ახალქალაქი؛ به ارمنی: Ախալքալաք) شهری کوچک در گرجستان است. آخالکالاکی در حدود ۳۰ کیلومتری مرز ترکیه قرار دارد. ۹۰ درصد از جمعیت این شهر ارمنی تبار هستند. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۲ برابر با ۶۰٬۹۷۵ نفر بوده‌است. شهر آخالکالاکی پس از جنگ‌های روسیه و عثمانی (۱۸۲۸–۱۸۲۹) از عثمانی جدا و ضمیمه روسیه شد.
اندام‌های حرکتی: پاها بلند، خشک و نازک با تاندون‌ها و مفاصل قوی و متناسب. قلم‌ها بلند، گام‌ها نرم و سبک و حرکات باشکوه، سم در یموت قوی ولی در اسب آخال تکه غیر مستحکم، عدم وجود موهای پشت بخلق.
سابقا این منطقه، شهری مستقل در ولایت آخال بوده است. در سال ۲۰۰۲، نام این شهر به «آبادان» تغییر کرد. در سال ۲۰۱۳، شهر آبادان استقلال خویش را از دست داد و در شهر عشق‌آباد، پایتخت ترکمنستان ادغام شد. در سال ۲۰۱۸، نام این منطقه، به نام سابق آن، یعنی «بزمین» برگردانده شد.
آخالتسیخه (به گرجی: ახალციხე؛ به معنی «قلعه نو» شهری کوچک در جنوب غربی گرجستان است.
از بس گل مجهول که در باغ بخندید نزدیک همه کس گل معروف شد آخال
به بست راه سخن در ثنای تو بر من که چشم راوی تنگ است و نظم پر، آخال
آخال‌تِکِه نژادی از اسب است که در ترکمنستان و ایران و روسیه پرورش می‌دهند و از نمادهای ملی کشور ترکمنستان شمرده می‌شود.
تا دو دستت به دامن خالست هردو پایت میان آخالست
ولایت کشک‌دریا (قشقه‌دریا هم نوشته‌آند) یا به فارسی تاجیکی کشکرود یکی از استان‌های کشور ازبکستان است ولایت کشک‌دریا طبق عهده نامه آخال از کشور ایران جداشد.