زایجه

معنی کلمه زایجه در لغت نامه دهخدا

زایجه. [ ج َ / ج ِ ] ( اِ ) زایجه لوحه مربع یا دائره واری است که برای نشان دادن مواضع ستارگان در فلک ، ساخته میشود تا برای بدست آوردن حکم [ طالع ] مولد [ ولادت ، زایش ] و چیزهای دیگر بدان بنگرند. اشتقاق فارسی زایجه از زایش بمعنی مولد است ، سپس تعریب شده و برای استخراج طالع مولد و غیر آن بکار رفته. ( از مفاتیح العلوم خوارزمی ص 20 ). زایجه و زایرجه مصحف زایجه فارسی است. ( دزی ج 1 ص 577 ). در قاموس لین ، زائجة آمده. ( دزی ایضاً ).
- زایجه جهان ( زایرجة العالم ) ؛ آنچه منجمان و رمالان برای دریافت مدعی ، نقشی به اجمال نوشته نگاه دارند تا بوقت حاجت تفصیل احکام از آن معلوم کنند و این لفظ نقولا مرکب است از زای که بمعنی زاینده است و لفظ چه برای تصغیر یعنی زاینده کوچک ، چرا که احکام طالع مولود و غیره ، از آن برمی آید. یا آنکه زایچه در اصل بجیم عربی بوده باشدصیغه نسبت از مصدر زیج بر قیاس تامرة بمعنی زن صاحب تمره و زیج علمی است که در آن اصول احکام علم تنجیم مندرج است ، بهندی زائچه مولود را جنم تیره گویند. ( آنندراج ، زایچه ) ( غیاث اللغات ، زائجه ). در علم نجوم شکلی که دارای دوازده خانه است و از آن حالات ماه و سال مولود استخراج میشود، به این طور که منجم در اول ماه یا سال یا تولد یا حادثه طالع وقت را می بیند چه برجی است. و آن را خانه اول قرار داده یازده برج دیگر را در یازده خانه دیگر نوشته هر کوکب سیار، در هر برجی باشد در خانه آن ثبت کرده و با اصول علم نجوم از آنها استخراج میکند و لفظ زایچه و زیج در عربی معرب از زیگ فارسی است.( فرهنگ نظام ، زایجة ).
شکل چهارگوش یا دایره واری است که برای ثبت و نشان دادن جای ستارگان در فلک ( و تأثیر آن ) در حکم زاییدن. ( تاج العروس از شفا و شفا از مفاتیح العلوم رازی ). رازی در مفاتیح العلوم ، زایچه را تصحیح کرده ( یعنی عربی اصیل دانسته ) و این سخن را از غیر او نشنیدیم. ( شفاء الغلیل تألیف شهاب الدین خفاجی ) : منجم برخاست و ارتفاع بگرفت و درجه طالع درست کرد و زایجه برکشید و کواکب ثابت کرد و نخستین سخن این بگفت که پسر تو بازآمد. ( چهارمقاله نظامی عروضی چ معین ص 95 ).
زایجه طالعت مطالعه کردم
سلطنت ، از موضع السهام برآمد.خاقانی.وی نقش زیاد طالع من
در زایجه فنات جویم.خاقانی.ابن خلدون آرد: از قواعد صناعی ، برای استخراج امور غیبی بگمان دوستداران آن ، زایچه ( زایرجه )ای است بنام زایچه گیتی ( لوحه دایره وار جهان ) منسوب به ابوالعباس احمد سبتی از مشاهیر متصوفه مغرب که در پایان قرن ششم در مراکش میزیست و با یعقوب المنصور از سلاطین سلسله موحدان ، همزمان بود و این زایچه قواعد بسیار دارد که به عملیات شگفت آوری منتهی میشود و بسیاری از خواص ، برای استفاده از امور غیبی اهتمام و دلبستگی فراوان بدان نشان میدهند...و شکلی که عملیات خود را در آن انجام میدهند عبارت از دائرة عظیمی است که در داخل آن دائره های متوازی دیگری ترسیم شده است و این دوائر، مخصوص افلاک و عناصرو موجودات کره زمین و روحانیات و دیگر انواع کائنات و دانشهای بشریت و هر دایره ای به اقسام فلک آن خواه بروج یا عناصر یا جز این دو تقسیم شده است و خطوط هر قسمی ، بسوی مرکز میگذرد و آنها را اوتار مینامند.

معنی کلمه زایجه در فرهنگ معین

(یِ جِ ) (اِ. ) ۱ - لوحه ای مربع یا گِرد که جای سیارات و بروج دوازده گانه روی آن نقش شده و از آن برای احکام نجومی یا بدست آوردن حکم طالع استفاده می کردند. ۲ - شکلی است دارای ۱۲۳ خانه که از آن حالت ماه و سال و مولود استخراج می شود.

معنی کلمه زایجه در فرهنگ عمید

لوحه ای مدور یا مربع که مواضع سیارات و بروج دوازده گانه در آن نقش بوده و منجم با نگاه کردن در آن احکام نجومی یا طالع مولود را معین می کرده.

معنی کلمه زایجه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - لوحه مربع یا مدوریست که برای نشان دادن مواضع ستارگان در فلک ساخته میشود تا برای به دست آوردن حکم طالع ولادت و تمور دیگر مورد استفاده قرار گیرد زایرجه . ۲ - پیشگویی سرنوشت کسان . یا زایجه عالم ۱ - آنچه منجمان و رمالان برای دریافت مدعی نقشی با جمال نوشته نگاهدارند تا به وقت حاجت تفضیل احکام از آن معلوم کنند . ۲ - شکلی است دارای دوازده خانه که از آن حالات ماه و سال و و مولود استخراج میشود بدین وجه که منجم در اول ماه یا سال یا تولد یا حادثه ای طالع وقت را میبیند چه برجی است و آنرا خانه اول قرار داده یازده برج دیگر را در یازده خانه دیگر نوشته هر کوکب سیاره در هر برجی باشد در خانه آن ثبت کرده و باصول احکام نجوم از آنها استخراج میکند .
لوح مربع یا دایره واریست که برای نشان دادن مواضع ستارگان در فلک ساخته میشود

معنی کلمه زایجه در دانشنامه آزاد فارسی

زایْجه (horoscope)
(یا: طالع نما) نوعی پیشگویی مبتنی بر این فرض که حرکات اجرام آسمانی، اعم از ثوابت و سیارات، بر سرنوشت آدمی و حوادث زمینی تأثیرگذار است و عالم به احکام نجوم با توجه به زمان تولد هر کس و تطبیق آن با موقعیت سیارات در منطقة البروج می تواند صفات و خصال و آیندۀ کلی او را پیش بینی کند. در طالع بینی غربی، جدول مواضع خورشید، ماه و سیارات نسبت به دایرة البروج در لحظۀ تولد هر فرد برای ارزیابی خصال شخصی و پیشگویی عوامل مؤثر در آیندۀ شخص به کار می رود. در طالع بینی چینی ده ساقۀ آسمانی و دوازده شاخۀ زمینی را، که در چرخه ای پیوسته تکرار می شوند، برای ساعت و روز و ماه و سال تولد پیدا می کنند و پیشگویی زندگی فرد بر این اساس انجام می گیرد. در ایران قدیم برای هر امر حادث زایجه ای ترتیب می دادند و استخراج احکام می کردند. در دورۀ ساسانی زایجۀ طالع جلوس هر پادشاه را منجمان به دقت تعیین و در خزانۀ اسناد دولتی ضبط می کردند. در شاهنامه رستم فرخ زاد، سردار ایرانی که خود بر علم اختربینی واقف بود، در نامه ای به برادرش، کشته شدن خویش و نابودی ساسانیان را پیش بینی می کند. زایجه را به شکل مربع یا مدور به دوازده خانه (بیت) تقسیم و مواضع سیارات و قمر و بعضی دیگر از اوضاع فلکی را در آن ثبت و به وسیلۀ آن آیندۀ شخص یا نوزاد و رویدادهای دیگر را پیشگویی می کنند. زایجۀ ابن سینا در نامۀ دانشوران ثبت شده است. نیز ← احکام_نجوم

معنی کلمه زایجه در ویکی واژه

لوحه‌ای مربع یا گِرد که جای سیارات و بروج دوازده گانه روی آن نقش شده و از آن برای احکام نجومی یا بدست آوردن حکم طالع استفاده می‌کردند.
شکلی است دارای ۱۲۳ خانه که از آن حالت ماه و سال و مولود استخراج می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه زایجه

ضرب کن لحیان و عتبه خارجه اجتماع آور ینه از زایجه
یعقوب اسحق تخته خاک خواست و برخاست و ارتفاع بگرفت و طالع درست کرد و زایجه بروی تختهٔ خاک بر کشید و کواکب را تقویم کرد و در بروج ثابت کرد و شرایط خبی و ضمیر بجای آورد و گفت یا امیرالمؤمنین بر آن کاغد چیزی نبشته است که آن چیز اول نبات بوده است و آخر حیوان شده.
زایجهٔ طالعت مطالعه کردم سلطنت از موضع السهام برآمد
وی نقش زیاد طالع من در زایجهٔ فنات جویم
منجم برخاست و ارتفاع بگرفت و درجهٔ طالع درست کرد و زایجه برکشید و کواکب ثابت کرد و نخستین سخن این بگفت که: