آفرودیت

معنی کلمه آفرودیت در فرهنگ فارسی

رب النوع زیبایی در یونان باستان . رومیان او را ونوس مینامیدند .

معنی کلمه آفرودیت در دانشنامه آزاد فارسی

آفرودیت. آفْرودیت (Aphrodite)
(در لاتین: ونوس) در اساطیر یونان، الهۀ عشق، همتای ونوسدر اساطیر رم، اَستارتهدر اساطیر فنیقی و ایشتردر اساطیر بابلی. هومر وی را دختر زئوسمی داند، اما به روایت هِزیودآفرودیت از کف دریا به وجود آمد. وی همسر خیانتکار هفایستوس، رب النوع آتش، و مادر اِروساست. آفرودیت در زیبایی گوی رقابت از دیگر ایزدبانوان برد و برندۀ جایزه ای شد که قرار بود پاریس به زیباترین الهه تقدیم کند. وی قادر بود به دیگر موجودات زیبایی و جذابیت ببخشد. در میان گیاهان، گل سرخ، مورد، سیب و کوکنار گیاهان مقدس وی و در میان جانوران گنجشک، قمری، قو و پرستو حیوانات مقدسش محسوب می شدند. پرستشگاه های وی در قبرس و سیترابود.

معنی کلمه آفرودیت در ویکی واژه

طبق یک روایت کهن که آتنه ناقل آن است، رومیان باستان عقیده دارند زریادر از زوج آفرودیت و آدونیس بوجود آمد.

جملاتی از کاربرد کلمه آفرودیت

ازجمله مشخصات دوران باستان، برده‌داری، اسطوره‌گرایی، رواج افسانه‌های تاریخی (دربارهٔ زئوس، آپولو، آفرودیته، پرومته و…)، همچنین طرح پرسش‌های جاودان مثل از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود و ما برای چی زاده شدیم؟ است که امثال هومر و آریستوفان در «ایلیاد» و «اودیسه» و «کمدی صلح»... به آن پرداخته‌اند.
وی احتمالاً دختر نوکس و اربوس یا زئوس و هرا بوده‌است. در جشن ازدواج پلئوس و تتیس بدون دعوت حاضر شد و سیبی طلائی را به میان انداخت که رویش نوشته بود «برای زیباترین زن دنیا». بر سر تصاحب این سیب بین هرا، آتنا و آفرودیته اختلاف پیش‌آمد که سرانجام آن آغاز جنگ تروا بود.
آتالانته خواستگاران بسیاری داشت. اما برای ازدواج شرطی قرار داده بود که هر کس موفق شود در مسابقه دو از وی پیش افتد، به عنوان همسر می‌پذیرد وگرنه به هلاکت می‌رسد. هیپومنس سیب‌های طلایی هسپریدس را که از آفرودیته گرفته بود به سوی آتالانته رها می‌کرد و چون آتالانته به گرفتن آن‌ها مشغول شد، از او جلو افتاد و مسابقه را برد. هیپومنس با فراموش کردن سپاسگزاری به درگاه آفرودیته موجب خشم وی شد و آفرودیته هر دو را به شیر تبدیل کرد، که براساس افسانه‌ها نمی‌توانند با جفت خود بیامیزند. البته پیش از آنکه آتالانتا به شیر بدل شود پسری به دنیا آورد که نام او را پارتنوپائوس گذاشت و این پسر از جمله هفت تنی بود که بر ضد تبس جنگیدند.
هرمافرودیتوس ایزد هرمافرودیت‌ها، زنانگی و آندروژنی بود. او پسر هرمس و آفرودیته بود. پسری فوق‌العاده خوش‌تیپ به دنیا آمد، اما پس از اینکه پوره آب سالماسیس عاشق او شد و او دعا کرد تا برای همیشه متحد شود، دو شکل آن‌ها در یکی ادغام شدند.
آفرودیت به آنخیسس گفت که نیمف‌های کوهستانی پسرشان را بزرگ می‌کنند و زمانی که او به سن معینی رسید او را نزد پدرش می‌آوردند که قرار بود به مردم بگوید مادر پسرش یک نیمف است. او به او هشدار داد که اگر او حقیقت را در مورد اصل و نسب پسرشان بگوید، زئوس خشمگین صاعقه ای به سوی او پرتاب خواهد کرد. همان‌طور که آفرودیت پیش‌بینی کرد، هنگامی که زئوس متوجه شد که آنخیسس پدر آئنیاس است، صاعقه ای به سوی او پرتاب کرد. اگر آفرودیت مداخله نمی‌کرد و صاعقه را به سمت پاهای او منحرف نمی‌کرد، آنخیسس می‌مرد. با این حال، شوک اعتصاب آنچیس را چنان ضعیف کرد که دیگر نتوانست راه برود.
داستان تولد آئنیاس در سرود هومری ایلیاد چگونگی تأثیر آفرودیت بر روابط عشقی خدایان را بازگو می‌کند. حتی زئوس قدرتمند نیز از قدرت‌های دخترش آفرودیت در امان نبود، زیرا زئوس روابط عاشقانه زیادی با زنان فانی داشت. زئوس تصمیم گرفت به آفرودیت طعم داروی خود را بچشد و آفرودیت را عاشق مردی فانی (آنخیسس) کرد و او را به عنوان یک خدا در نظر او نشان داد.
زئوس به علت اینکه آفرودیته انسان‌ها را مسخره می‌کرده او را عاشق آنخیسس می‌کند. آفرودیته با خدایان دیگرهم رابطه عشقی داشته، از جمله دیونیسوس که از آمیزش با او خدای رجولیت یعنی پریاپوس به وجود آمده است و احتمال می‌رود که از پوزئیدون اروکس را به وجود آورده باشد.
آفرودیته در ادبیات یونان باستان یک شخصیت بی‌رحم شناخته شده است اما، رومی‌ها او را بسیار نیکوکار تصور کرده‌اند و به او نسبت نیروی زایندهٔ غایی داده‌اند.
آنخیسس و آفرودیت با هم خوابیدند، و صبح، او شکل واقعی خود را برای او آشکار کرد. آنخیسس وحشت کرد و متوجه شد که او با یک الهه بوده‌است. با این حال، آفرودیت به او اطمینان داد و به او گفت که نیازی به ترس نیست.
آئنیاس نام او خواهد بود. (سرودهای هومری: سرود آفرودیت، ۱۹۴–۱۹۷)