حساب ابجد
معنی کلمه حساب ابجد در فرهنگ فارسی
معنی کلمه حساب ابجد در ویکی واژه
همزه
ب
ج
د
ه
و
ز
ح
ط
ی
ک ۲۰ - ل ۳۰ - م ۴۰ - ن ۵۰ - س ۶۰ - ع ۷۰ - ف ۸۰ - ص ۹۰ - ق ۱۰۰ - ر ۲۰۰ - ش ۳۰۰ - ت ۴۰۰ - ث ۵۰۰ - خ ۶۰۰ - ذ ۷۰۰ - ض ۸۰۰ - ظ ۹۰۰ - غ ۱۰۰۰. حساب ابجد در ادبیات فارسی برای ساختن ماده تاریخ به کار میرود و قاعده اش آن است که: با این حروف مصرع یا جملة کوتاهی میسازند که اگر اعداد مربوط به حروف با هم جمع شوند تاریخی که منظور گوینده بوده به دست میآید مثل کلمة «عدل مظفر» که بر سر در مجلس شورا نوشته شده و منظور تاریخ صدور فرمان مشرطیت توسط مظفرالدین شاه
نوعی ترتیب بیان حروف الفبای عربی.به ترتیب عبارتند از: ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ثخذ ضظغ.
برایش کاربردهای جادویی و اساطیری هم ذکر كردهاند.
جملاتی از کاربرد کلمه حساب ابجد
برای کشف نام پنهانی، مخاطب را بگو اول حرف نام را بردارد و جمع باقی کلمه را به حساب ابجد بتو بگوید. آن را در خاطر نگاه دار و سپس بگو که دوم حرف را بردارد و جمع باقی را - منهای دوم حرف - بگوید.
احمد شاه از حساب ابجد پنجاه و نه است بعد سیصد
صنعت: تاریخ بحساب ابجد۹۱۲
او ملقب به ابن سبعین شد چرا که او به خود ابن دارة میگفت و دارة در حساب ابجد عدد ۷۰ میشود و سبعین در زبان عربی به معنای ۷۰ است.
به نوشته شاردن، سیاح فرانسوی عصر صفوی، در کتیبه سردر بنا کلمه «مشتاق درک» جهت ثبت سال بنا درج شده بود که به حساب ابجد ۱۰۶۵ (زمان سلطنت شاه عباس دوم) میشود.