[ویکی فقه] آقا بزرگ (ابهام زدایی). آقا بزرگ ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آقا بزرگ تهرانی، فقیه و کتاب شناس شیعی امامی• آقا بزرگ علوی، ادیب و نویسنده ...
معنی کلمه آقابزرگ در ویکی واژه
(گفتگو): عنوانی که معمولا به پدر بزرگها میدهند. آقا بزرگ هشتاد سال شیرین داشت. «میرصادقی»
جملاتی از کاربرد کلمه آقابزرگ
آقابزرگ تهرانی (۱۸ فروردین ۱۲۵۵ در تهران – ۱۲ اسفند ۱۳۴۸ در نجف)، معروف به صاحب الذریعه که نام اصلی او محمدمحسن بود و بعدها منزوی مشهور شد، از دانشمندان کتابشناس قرن چهاردهم هجری است و با تألیف دائرةالمعارف بزرگ الذریعه و کتاب طبقات اعلام الشیعه گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزههای مختلف علوم برداشت.
مؤلف در مرآت الاحوال از ناقص بودن برخی از این آثار یاد کرده و روشن نیست که آنها را تا چه اندازه تکمیل کردهاست. آقابزرگ طهرانی از تألیفات وی، با اشاره به چگونگی آنها، یاد کردهاست.
وی از محمدکاظم شیرازی، سید عبدالله بلادی بوشهری، آقابزرگ تهرانی اجازه اجتهاد داشت.
اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات اثر فاضل دربندی است. این کتاب اسرار الشهادة هم خوانده میشود. در این کتاب ابعادی از مقتل حسین بن علی در چهل و چهار مجلس بیان میشود و دارای دوازده مقدمه است. آقابزرگ تهرانی و مرتضی مطهری بر آن نقدهایی وارد کردهاند.
از میان نسخههای خطی این کتاب، میتوان از نسخه ناقصی یاد کرد که به گزارش آقابزرگ تهرانی در الذریعه، در کتابخانه سیدهادی کاشفالغطاء در نجف به خط جعفر بن علی مشهدی وجود داشتهاست. بر اساس این گزارش، این نسخه کهن با دستخط شیخ طوسی مقابله شدهاست و تاریخ اتمام نگارشش، ۵۷۳ ه.ق عنوان شدهاست. دیگر نسخه کهن در این زمینه، نسخهای محفوظ در کتابخانه آیتالله مرعشی است که مربوط به سده ۸ ه.ق است. از این اثر، نسخ خطی دیگری مربوط به قرن ۱۰ ه.ق نیز گزارش شدهاست.
خاندانی که وی در آن به دنیا آمد هم اهل تجارت بودند و هم اهل علم. چنانکه خود برخی از آنان را در کتب خویش ذکر کرده است. پدر وی علی (م ۱۳۲۴ ه.ق) از تجّار معتمدین و فاضل تهران بود و مادرش از زنان علویه و صالحهٔ آن روزگار؛ از پدر آقابزرگ تألیفی در دست است، در موضوع تحریم تنباکو و فتوای میرزای شیرازی، که در کتابخانهٔ وقف شدهٔ آقابزرگ، در نجف موجود است. در عین حال طبق تصریح علینقی منزوی در مقدمهٔ طبقات اعلام الشیعه اصل خاندان آقابزرگ تهرانی از اهالیِ گیلان بودهاند.
و هُوَ زبدة الموحدین مولانا آقاعلی اشرف. آن جناب خلف الصدق سالک عارف آقاعلی مدرس رحمة اللّه علیه است. والد ماجدش از اهل کمال و از خاندان با افضال. نسبت ارادت به جناب فخر المتأخرین مولانا عبدالحسین کازرونی النوربخشی متخلص به ناظر داشته ومدّة العمر همت بر مجاهدات و عبادات و سلوک گماشته. در محامد صفات و پاکی ذات، مسلم اهل زمان خود بود. از مصاحبت اهل دنیاییاش نفور و مجالست فقرایش سرور و نیز عمّ جناب آقاعلی اشرف مولانا خلیل و شهیر به آقابزرگ مدرس مدرسهٔ حکیم. از مریدان جناب شیخ المتاخّرین آقا محمد هاشم ذهبی شیرازی رحمة اللّه علیه بوده و اجداد ایشان در زمان نادرشاه افشار از صفهان به شیراز آمده سکونت نمودند. غرض، جناب مولانای مذکور از طفولیت به عبادت متداوله اشتغال میفرمود و همواره در طلب اکابر دین مبین و عارفان صاحب یقین میبود. جمعی از اهل ریاضت و سلوک را ملاقات کرد. از انقلاب و اضطراب آسوده نگشت. آخر الامر بنا بر سعادت ازلی به خدمت جناب قطب العارفین و شیخ الموحّدین الحاج میرزا ابوالقاسم شیرازی رسید و ارادت آن حضرت را گزید. از صحبت با سعادت آن جناب کامیاب شد. عارف معارف تجوید و واقف مواقف توحید آمد و از روی تحقیق از مسالک تقلید درگذشت. بالجمله به حسب اوصاف و اخلاق مسلّم آفاق و قدوهٔ مجردان و موحدان معاصرین است. فقیر مکرر به فیض صحبت آن جناب رسیده و از وی نهایت لطف دیده. بعد در سنهٔ ۱۲۴۴ در شیراز وفات یافت. از اشعار اوست:
ابوالحسن احمد بن عبدالله بکری مؤلف و فقیه امامی است. اطلاعات دقیقی از زندگی او دردست نیست و فقط از راه آثارش شناخته میشود. معروفترین اثرش الانوار فی مولد النبی است. دیگر آثاری که به او نسبت دادهاند، مولد النبی، وفاةالزهراء و مقتل امیرالمؤمنین است. او را شیعهٔ امامی دانستهاند. آقابزرگ تهرانی او را شافعی دانستهاست. بیشتر محققان او را با توجه به اینکه استاد شهید ثانی بوده، از علمای سدهٔ دهم دانستهاند. دانشمندان علم رجال او را به قصهگویی و دروغگویی میشناسند و او را «الدجال الکذاب» نامیدهاند.
او در سال ۱۳۸۰ هجری قمری در حالی که سی و یک ساله بود موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از دو استاد خود یعنی سید ابوالقاسم خویی و حسین حلی شد چنانکه او از معدود نفراتی است که از سید ابوالقاسم خویی اجازه اجتهاد گرفتهاند (چهار نفر دیگر سیفالله جعفرزاده گیلانی، میرزا علی فلسفی، سید تقی طباطبایی قمی و محمد صادقی تهرانی میباشند، از سوی دیگر سیستانی تنها شخصی است که از حسین حلی نیز اجازه اجتهاد مطلق گرفتهاست. آقابزرگ تهرانی نیز در نوشتهای به تاریخ ۱۳۸۰ هجری قمری توانمندی او را در علم رجال و حدیث مکتوب کردهاست.
علامه آقابزرگ تهرانی، صاحب کتاب الذریعه دربارهٔ ایشان مینویسد:
آقابزرگ تهرانی در وصف او مینویسد: «میرزای نائینی در جلسه درس عمومی آخوند شرکت نمیکرد. چون او غنی از آن بود؛ و اگر هم شرکت مینمود به خاطر احترام و ادب شرکت میکرد نه برای تعلیم و تلمّذ»