آشفتهکار ویژگی آنکه امور زندگیش مختل و بینظم است، و به مجاز، عاشق پریشان احوال. آشفته کاری. کی رسد آشفتگی از روزگارِ بوالعجب/ آنچه از چشمت بدین آشفته کاران میرسد. «عطار نیشابوری
جملاتی از کاربرد کلمه آشفته کار
حاجیان گفتند ای آشفته کار او کجا در خانه باشد شرم دار
شبنمی از گلشن رویش به دنیا در فتاد شد گل و بلبل بر او شد عاشق آشفته کار
سایلی گفتش که ای آشفته کار عشق چه بود سر این کن آشکار
ز زلفت کار من آشفته تر گشت چه گیری بر دل از آشفته کاری
رسن بازی کنم با سنبلت لیک پریشانم که بس آشفته کاریست
شیخ گفتا، نه من آشفته کار گفتهام پیش شما باری هزار
اگر در دل ز فاروقت غباریست ترا در راه دین آشفته کاریست
فلک دیوانهای بیهوده گرد است جهان شوریدهای آشفته کار است
ز آدم حرص میراثست ما را درازا محنتا آشفته کارا
در عالم لطافت چون یار من نباشد آشفته کار و باری چون کار من نباشد