آب دانه

معنی کلمه آب دانه در فرهنگ معین

( آب دانه ) (نِ ) (اِ. ) تاولی کوچک در پوست حداکثر به بزرگی ته سنجاق و حاوی مایعی روشن . (فره ).

معنی کلمه آب دانه در فرهنگستان زبان و ادب

آبدانه
{vesicle , vesicula} [پزشکی] تاولی کوچک در پوست، حداکثر به بزرگی ته سنجاق و حاوی مایع آبگون (serous fluid )

معنی کلمه آب دانه در دانشنامه آزاد فارسی

آب دانه. آب ْدانِه (vesicle)
کیسۀ کوچکی حاوی مایع. این واژه در پزشکی در مورد تاول یا کنده شدن لایۀ بیرونی پوست (روپوست) و تجمع مایع حاوی سروز در زیر آن به کار می رود.

معنی کلمه آب دانه در ویکی واژه

تاولی کوچک در پوست حداکثر به بزرگی ته سنجاق و حاوی مایعی روشن. (فره)

جملاتی از کاربرد کلمه آب دانه

بساز با جگر تشنه چون شدی مجنون که آب دانه زنجیر از جگر باشد
کشتزار است این حضیض خاک و آب دانه، فعل این نفوس مستطاب
می نیست آب دانه انگور بلکه هست خون دلی ز جور فلک آمده بجوش