آسان کردن
معنی کلمه آسان کردن در ویکی واژه
سهل و ساده کردن، راحت و بدون رنج کردن. ماشین، زندگی را آسان کرده است.
جملاتی از کاربرد کلمه آسان کردن
نامرادی زندگی بر خویش آسان کردن است ترک جمعیت دل خود را به سامان کردن است
سهل باشدفیض آسان کردن دشوار خود سعی کن آسان کنی بر دیگری دشوارکی
سهل باشد بر خود آسان کردن مشکل ولی مشکل آسان را ز شغل عشق مشکل کردنست
مطلب ما ترک سر بر خویش آسان کردن است گر لبی چون پسته زیر پوست خندان کردهایم
اوبونتو توزیعی با تأکید بر راحتی استفاده برای کاربران، به خصوص کاربران تازهکار است که با راحتی و زیبایی خود توانسته رشد بالایی در جذب کاربر داشته باشد. این توزیع، برای آسان کردن کاربرد سیستمعامل گنو/لینوکس و نرمافزار آزاد برای همهٔ اقشار جامعه تلاش کرده و پشتیبانی نسبتاً خوبی از تمام زبانهای زنده دنیا از جمله زبان پارسی دارد.
موسی (ع) از حقّ جلّ جلاله بدعا و مسألت خواست مشارکت برادر خویش هارون در نبوّت، تا او را یاری دهد بر تبلیغ رسالت و اداء امانت و آسان کردن کار بر خویشتن، تا او را فراغ تسبیح و تعظیم ذکر حق بود و کثرت عبادت بقدر امکان، و ربّ العزّة دعاء وی مستجاب کرد و هارون را در نبوّت شریک وی کرد و پشت وی باو قوی کرد.
۲تنپوش یا توسوت، جامهای است که برای آسان کردن آمیزش جنسی انسان در شرایط بیوزنی در فضا، یا سیارهای با گرانش کم، طراحی شدهاست. مخترع این لباس ونا بانتا است. به این لباس در یکی از قسمتهای مستند گیتی به نام سکس در فضا، پرداخته شدهاست. موضوع این قسمت از مستند پیامدهای احساسی و بیولوژیکی مهاجرت و تولیدمثل انسان خارج از زمین بود.
آموزش کارکنان برای آسان کردن یادگیری در آنان است. از یادگیری تعاریف زیادی داده شده است، اما تعریفی که در این میان شناختهتر است بیان میدارد: «یادگیری به فرآیند ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتاری که حاصل تجربه است گفته میشود، و نمیتوان آن را به حالتهای تربیتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا داروها پدید میآید نسبت داد.»
زده ای طعنه به حالم که چرا صبرت نیست؟ هجر را صبر نیارد به دل آسان کردن
حالیکه نفر دوم با استفادهٔ دقیق از همان کلمات شنوندگان را خسته و عصبانی کند کمکهای بصری میتواند به آسان کردن ارتباطات مؤثر کمک کند و تقریباً همیشه در سخنرانیها