آدمتوس
جملاتی از کاربرد کلمه آدمتوس
در جوانی به بستر مرگ افتاد، در روزی که برای مرگ وی تعیین شده بود، هیچکس حاضر نشد بلاگردان او بشود و فقط همسر او به این فداکاری رضایت داد و حاضر شد به جای او بمیرد تا آدمتوس جاودانه شود، اما
پسر فرس بود و به عدالتورزی شهرت داشت، تا جایی که چون آپولون از سوی زئوس به یک سال بردگی بر روی زمین محکوم شد، نزد آدمتوس رفت و آپولون در عوض خدمت آدمتوس، او را در اجرای شرط ازدواج آلکستیس که بستن شیر و گراز به ارابه بود، یاری داد. اما آدمتوس فراموش کرد به درگاه آرتمیس سپاسگزاری کند و حجله خود را پر از مار یافت.
وقتی آپولون از سوی زئوس به یک سال بردگی روی زمین محکوم شد، به علت شهره بودن آدمتوس، در عدالت پیش او آمد. آپولون در عوض خدمتهای آدمتوس، به او یاری داد تا شرط ازدواج با آلکستیس را که بستن شیر و گرازی به یک ارابه بود، انجام دهد. اما آدمتوس شب ازدواج، قربانی سپاس به درگاه آرتمیس را فراموش کرد، پس حجلهی خود را پر از مار یافت و در جوانی به بستر مرگ افتاد. آلکستیس حاضر شد به جای او بمیرد تا او جاودانه شود، اما هراکلس، که مهمان آدمتوس بود، با مرگ، کشتی گرفت و دورش کرد و آلکستیس نیز زنده ماند.
هراکلس که مهمان آدمتوس بود با مرگ جنگید و دورش کرد و آلکستیس زنده ماند.