آدم شناس

معنی کلمه آدم شناس در لغت نامه دهخدا

( آدم شناس ) آدم شناس. [ دَ ش ِ ] ( نف مرکب ) در تداول عامه ، آدمی شناس. آنکه اخلاق و سریرت مردم از قیافه و طرز رفتار و گفتار آنان شناسد.

معنی کلمه آدم شناس در فرهنگ معین

( آدم شناس ) ( ~ . ش ِ ) ~ص فا. ) آن که اخلاق مردم را از قیافه و طرز رفتار و گفتار آنان درک کند.

معنی کلمه آدم شناس در فرهنگ فارسی

( آدم شناس ) ( اسم ) آدمی شناس آنکه اخلاق مردم را از قیافه و طرز رفتار و گفتار آنان درک کند .
آنکه اخلاق و تربیت مردم از قیافه و طرز رفتار و گفتار آنان شناسد

معنی کلمه آدم شناس در ویکی واژه

آدم‌شناس
آنکه اخلاق و صفات درون آدم‌ها را از صورت ظاهر و رفتار و کردارشان درک می‌کند. شما باید خودتان آدم‌شناس باشید. »نقیب‌الممالک»

جملاتی از کاربرد کلمه آدم شناس

چنین آدم شناس اینجا به صورت که تا اینجا فزاید صد حضورت
گیسوی حوا شناس پرچم منجوق او عطسهٔ آدم شناس شیههٔ یکران او
تو آدم این چنین بشناس منصور یقین آدم شناس ای مرد پرنور