اریون

اریون

معنی کلمه اریون در لغت نامه دهخدا

اریون. [ اَ ] ( اِ ) گوی در آسیا که آرد از آسیا در آن ریزد و گرد شود.

معنی کلمه اریون در فرهنگ فارسی

گوی در آسیا که آرد از آسیا در آن ریزند و گرد شود

معنی کلمه اریون در دانشنامه عمومی

آریون. آریون ( Arion ) نوازنده ای در اسطوره های یونان است.
بیشترین سال های عمرش در دربار پریاندروس گذشت. سفری به سیسیل کرد و در راه بازگشت خدمه کشتی قصد جانش را کردند و او با خواندن آوازی دلفینها را به کنار کشتی جمع کرد و به دریا پرید و توسط یکی از دلفین ها نجات یافت.

معنی کلمه اریون در دانشنامه آزاد فارسی

آریون. آریون (قرن ۷پ م)(Arion)
نویسندۀ یونانی. نخستین کسی است که آثار همسرایی موسوم به «دیتی رامب» را باب کرد. پس از سفر به ایتالیا و سیسیل، به دربار پریاندِردر کورنتبازگشت. طبق بعضی افسانه ها، دلفینی که مجذوب صدای او شده بود او را از غرق شدن نجات داد.
اُریون (Orion)
اُریون
(در عربی: جبار، جوزا) در اساطیر یونان، غول بوئتیا. او در شکار شهرت داشت. قدیمی ترین اسطورۀ مربوط به ستارگان با او آغاز می شود و هومر از تبدیل او به صورت فلکی جبّار پس از مرگش یاد کرده است. دیونوسوس، خدای شراب و افراط در شادخواری، او را به سبب سعی در هتک حرمت کردن از مروپه، شاهدخت خیوس دختر اوئنوپیون کور کرد؛ اما او با نگریستن به خورشید بینایی خود را بازیافت. اورورا، الهۀ سپیده دم، عاشق او شد، او را ربود و به دلوس برد؛ اُریون در آن جا، پس از رنجانیدن آرتمیس کشته شد. براساس روایتی دیگر، اُریون کوشیده بود که یکی از ندیمه های آرتمیس، یا خود او را اغوا کند. در روایات دیگر، آرتمیس عقربی را مأمور کرد که پاشنۀ او را نیش زند و این موجود هم با نام صورت فلکی عقرب در میان ستارگان جای گرفت.

معنی کلمه اریون در ویکی واژه

orecchioni

جملاتی از کاربرد کلمه اریون

رضایی در ۸ نوامبر ۲۰۰۹ در فینال مسابقات قهرمانان انجمن تنیس زنان در مقابل ماریون بارتولی به پیروزی ارزشمندی دست یافت و کاپ قهرمانی را بالای سر برد.
نخستین تاج گاندور در اصل همان کلاه‌خودِ ایسیلدور است که در نبرد آخرین هم پیمانان یا داگورلد، به سر دارد. در نبرد باراد-دور، بردارش آناریون با یک سنگ کشته می‌شود و کلاه‌خودش خُرد می‌شود.
یک رمان علمی تخیلی است که در سال ۱۸۹۴ توسط کمیل فلاماریون منتشر شده‌است.
شمعون ملقب به پطرس (از حواریون مسیح) که مسیحیان، قرن‌ها او را به عنوان نخستین پاپ گرامی می‌دارند، نخستین جامعهٔ مسیحی را در رم بنیان گذاشت.
جاستین مارتیر در نوشته‌های خود نوشته است که بعد از اینکه شمعون توسط حواریون طرد شد به رم رفت و با زنی به نام هلن رابطه و ادعا کرد که مسیح واقعی او است که در بین یهودیان به صورت خدای پسر، در بین سامریان به صورت خدای پدر و در بین بقیه به صورت روح القدس ظهور کرده‌است. بر اساس این نوشته‌ها سحر او چنان قوی بود که مردم بسیاری را متعجب کرده بود و مردم او را به عنوان خدا قبول کردند و مجسمه‌ای برای او ساختند که در زیر آن نوشته بود «برای شمعون، خدای مقدس»
قال عیسی (ع): یا ربّ هذا لی خاصّة؟ قال: لک و لمن اتّبعک و قال بقولک، و هو لأحمد و أمّته من بعدک. قال: فلمّا انقرض الحواریون و من اتّبعهم و جاء الآخرون فضلّوا، و اضلّوا، و بدّلوا، و استبدلوا بالدّین دینا، رفعت عندها آیة الأمان من صدور النصاری، و بقیت فی صدور مسلمی اهل الانجیل مثل بحیرا و أمثاله حتی بعث اللَّه عزّ و جلّ النّبیّ محمدا (ص)، فأنزلت علیه، و کان نزولها علیه فتحا کبیرا عظیما. قال: و حلف ربّ العزّة بعزّته لا یسمّی مؤمن علی شی‌ء الّا بارکت علیه، و لا یقرءوها مؤمن الّا قالت الجنّة: لبّیک! و سعدیک! اللّهم ادخل عبدک هذا فیّ ببسم اللَّه الرّحمن الرّحیم، و اذا دعت الجنّة لعبد فقد استوجب له دخولها.
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا هادوا از تهوّد است و تهوّد تحرک باشد، جهودان را بدان یهود خوانند لانّهم یتهوّدون عند قرائت التوریة چون توریت خوانند تحرکی در خود آرند، و یقولون انّ السّماوات و الارض تحرکت حین اتی اللَّه موسی التوریة قال ابن جریح انّما سمیت الیهود من قولهم انا هدنا الیک ای تبنا من عبادة العجل. و گفته‌اند نسبت ایشان با یهودا است ازین جهت ایشان را یهود خوانند و ترسایان را نصاری بدان خوانند که از ده نصره بودند و نصره آن دیه بود که عیسی و مادرش بآن دیه فرو آمده بودند، مقاتل و قتاده گویند نام آن دیه ناصره بود فنسبوا الیها. و قیل سمّوا نصاری لقوله تعالی من انصاری الی اللَّه و هم الحواریون.
وهُوَ شیخ رضی الدّین علی لالاخلف الصدق شیخ سعید بن عبدالجلیل لالای غزنوی است و شیخ سعید مذکور عم زادهٔ جناب حکیم مشهور سنائی غزنوی است و شیخ علی لالا مرید حضرت شیخ نجم الدین کبری. گویند در پانزده سالگی شیخ نجم الدّین را به خواب دید و به طلب او سالها گردید. به خدمت صد شیخ، زیاده رسید. آخر جناب شیخ نجم الدّین را دریافت و به امر او به هندوستان رفته به خدمت شیخ ابورضای رتن، به قولی از حواریون حضرت عیسی و به قولی از اصحاب جناب ختمی مآب بوده و یکهزار و چهارده سال عمر نموده. تفصیل این اجمال در کتب این طایفه تصریح و تصحیح یافته است. غرض، شیخ از اعاظم مشایخ بود و از صد و شصت و چهار شیخ، خرقهٔ تبرک گرفته. آخرالامر در سنهٔ ۶۴۳ به حق پیوست. مدفنش در حوالی اصفهان و به گنبد لالا مشهور است. آن جناب گاهی خیال نظمی می‌فرموده‌اند. این دو رباعی از ایشان است:
ز خلد مائده آورد بر حواریون و یا برامت موسی ز چرخ سلوی و من
قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ حواریون گفتند که ما یارانیم خدای را و این بر فراخی مجال عرب است در سخن ایشان، مراد بآن نصرت دین است، چنان که گفت: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ یعنی: ان تنصروا دین اللَّه. جای دیگر گفت: وَ یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ای و ینصرون دین اللَّه و رسوله.
از ابوعبدالله جعفربن محمدالصادق(ع) روایت کرده اند، که گفت، رسول خدا(ص) گفت: حواریون عیسی(ع) را گفتند: به چه کس همنشینی کنیم؟
رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً این واو عطف است بر لا تُؤاخِذْنا و آنچه پس این آید همچنین میگوید خدای ما! بر ما منه گرانباری، چنانک بر پیشینیان نهادی، و آن چنانست: که جهودان را فرمود در عقوبت پرستیدن گوساله که خویشتن را بکشید، آن اصر بود. و همچنانک از حواریون عیسی درخواست، تا یک تن ازیشان اجابت کند تا شبه عیسی بر وی افکند تا جهودان وی را بردار کنند. و گفته‌اند پنجاه نماز که بر ایشان بود، و ربع مال در زکاة، و نجاست از جامه بریدن، و هر کس که بشب گناه کردی، بامداد ظاهر بروی نبشته بودی، آن همه اصر بود. و اجابت آن دعا آنست که اللَّه گفت «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ» و پیمان بزرگ گران که میان قوم و قبیله باشد عرب آن را آصره خوانند. قال الشاعر:
امّا حواریون، خلافست میان علما که این نام ایشان را از بهر چه نهادند؟ قومی گفتند: از بهر آنکه جامهای سپید داشتند، عیسی (ع) بایشان در رسید و ایشان همه سپید جامه بودند، صید ماهی میکردند. و درست آنست که گازران بودند: «کانوا یحوّرون الثّیاب ای یبیّضونها» و زن را حوراء گویند به آن معنی که سیاهه چشم وی سیاه باشد و سپیده سخت سپید و خالص. رسول خدا (ص) گفت: «هر پیغامبری را حواری است، حواری ما زبیر بن العوام است. این خبر دلیل است که حواری نامیست خاصگیان هر پیغامبری را. ازین جاست که قتاده گفت: انّ الحواریین کلهم من قریش: ابو بکر، و عمر، و علی، و حمزة، و جعفر، و ابو عبیدة بن الجراح، و عثمان بن مظعون، و عبد الرحمن ابن عوف، و سعد بن ابی وقاص، و عثمان ابن عفان، و طلحه ابن عبید اللَّه و الزبیر ابن العوام و در قصه این آیت گفته‌اند که مریم عیسی (ع) را با حرفت صبّاغی داد پیش مهتر صبّاغان، چون آن حرفت بدانسته بود و دریافته، آن مهتر صباغان جامهای بسیار بوی داد، و بر هر جامه نشان کرد بر آن رنگ که میخواست. آن گه به عیسی گفت: این جامها رنگارنگ می‌باید هر یکی چنان که نشان کرده‌ام به رنگ میکن، این بگفت و به سفری بیرون شد و جامها بعیسی سپرد. عیسی رفت و آن جامها همه در یک خنب نهاد بر یک رنگ راست، و گفت: «کونی باذن اللَّه علی ما ارید منک» پس آن گه مهتر صباغان زود از سفر باز آمد و آن جامها دید، در یک خنب نهاده، و بیک رنگ داده، دل‌تنگ شد، گفت: این جامها تباه کردی! عیسی گفت: جامها چون خواهی؟ و بر چه رنگ خواهی؟ تا چنانک تو خواهی از خنب بیرون آرم، چنان کرد. یکی سبز آمد، یکی زرد، یکی سرخ چنانک مراد بود. آن مرد از کار وی عجب درماند و دانست که بجز صنع الهی نیست، بوی ایمان آورد و اصحاب وی همه ایمان آوردند. و نصرت دین وی کردند.
آلفرد-فوره چند بار در سال توسط ماریون دافرسن، یک کشتی تحقیقاتی اقیانوس‌شناسی که تدارکات و خدمه چرخشی دانشمندان را پشتیبانی می‌کرد، بازدید می‌کند. یک جاده ۱٫۶ کیلومتری وجود دارد که ایستگاه تحقیقاتی را به ساحل متصل می‌کند.
این است که رب العالمین گفت: قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ کلبی گفت: حواریون دوازده مرد بودند و از خاصگیان عیسی که بر راه اتّباع وی راست رفتند و درست آمدند، همیشه با وی بودند، و هرگز از وی جدا نگشتند، هر گه که گرسنه شدندی گفتندی: «یا روح اللَّه جعنا» عیسی دست بر زمین زدی و هر یکی را دو رغیف بیرون آوردی. و در حال تشنگی میگفتند: «عطشنا یا روح اللَّه!» عیسی دست در زمین زدی، آب بر آمدی، تا ایشان بیاشامیدندی. پس ایشان گفتند: یا روح اللَّه! کیست از ما فاضلتر که بتو ایمان آوردیم، و بر پی تو ایستادیم، چون گرسنه شویم ما را طعام دهی، و در تشنگی آب دهی؟ عیسی گفت: از شما فاضلتر آنست که بدست خویش کار کند، و از کسب خویش خورد! ایشان چون این سخن بشنیدند حرفت گازری بیاموختند، و از کسب خویش خوردند ایشانند که رب العالمین نام ایشان حواریان نهاد، و از ایشان حکایت کرد که گفتند: آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ: رَبَّنا آمَنَّا هم از قول حواریان است، میگوید: خداوند ما! ما ایمان داریم و بگرویدیم بِما أَنْزَلْتَ بآنچه فرو فرستادی از آسمان یعنی کتاب انجیل: وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ و بر پی رسول ایستادیم یعنی عیسی (ع). فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ ای مع محمد (ص) و امته، و هم الذین ذکرهم اللَّه فی قوله لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً.
الداریون به معنی فرزند الدار یا فرزند الف‌ها است. الداریون دست کم دو خواهر دیگر هم داشته‌است.
هم لفظتان انجیل‌خوان، هم لهجتان داوودسان سِرِّ حَواریون نهان در بَحرِ گفتارِ شما
فصل سوم قانون قطعی به نام " در نیرو و شخصیت برتری پاپ رم" می‌گوید "تعریف مجمع کلیساهای جهانی در انجمن فلورانس که باید مورد اعتماد تمامی مسیحیان با ایمان باشد، این است که پاپ رم و حواریون برتری بر تمامی دنیا دارند و پاپ رم جانشین پیتر است و جانشین حقیقی مسیح و رهبر کلیسا و پدر و معلم تمامی مردم مسیحی محسوب می‌شود " با قدرت خداوند، کلیسای رم دارای نیرویی عظیم است که بر تمامی کلیساها برتری دارد" و " ایمان و روحانیت، هر دو بر روی هم وسیله‌ای برای حفظ این نیرو و اطاعت صحیح از فرمان خداوند هستند."
دربارهٔ اهداف واقعه بدشت، افسانه نجم‌آبادی گفته‌است که به‌دنبال شدت گرفتن سرکوب بابیان، رهبران بابی در بدشت جمع شدند تا در مورد سمت و سوی آینده آئین جدید تصمیم بگیرند. از دیدگاه جوان کول، هدف از گردهم‌آیی بدشت آزادسازی سیدعلی‌محمد باب بود که در آن زمان در قلعه ماکو در زندان بود. ماریون وودمن هدف کنفرانس را اعلام جدایی و استقلال کامل آئین باب از اسلام دانسته‌است.
هیلاک: محل خروج آکسون از پریکاریون (مشخص با فقدان اجسام نیسل)