آئینه

معنی کلمه آئینه در لغت نامه دهخدا

( آئینه ) آئینه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) رجوع به آیینه شود.

معنی کلمه آئینه در فرهنگ فارسی

( آئینه ) ( اسم ) ۱ - سطح صیقلی از شیش. صاف یا فلز که تصویر اشیا را منعکس سازد مر آت . یا آیینه آسمان ( آین. آسمان ) خورشید آین. چرخ آین. خاوری یا آین. بخت . آیینهای که در مجلس عقد زناشویی برابر عروس نهند . یا آیین. پیل ( آین. پیل ) دهل یا طبل بزرگ که آنرا بر پیل مینواخته اند . یا آیین. تال ( آیین. تل ) . آیین. حلبی آیین. رویین . یا آیین. تخت ( مسطح ) . سطحی صیقلی مستوی مانند شیشه ای صاف که پشت آن ورقه ای بسیار نازک از نقره یا جیوه رسوب دهند ( برای جلوگیری از فساد نقره ممکن است روی آنرا با ورقه ای از رنگ بپوشانند ) یا آیین. چرخ . خورشید آیین. آسمان آیین. خاوری . یا آیین. چینی ( آین. چینی ) . ۱ - آیینه ای بوده است که از آهن و فولاد جوهردار می ساخته اند آیین. حلبی . ۲ - خورشید . یا آیین. حلبی . آیین. چینی سجنجل آیین. تال ( تل ) آیین. رومی . یا آیین. خاوری . خورشید آیین. چرخ آیین. آسمان . یا آیین. دق . قسمی آیینه که صورت بیننده را سخت زرد و بی اندام نماید مثل آیین. دق شخص سخت عبوس شخص همیشه محزون . یا آیین. رومی . آیین. فلزی آیین. حلبی سجنجل آیین. رویین . یا آیین. رویین . آیین. فلزی یا آیین. زانو . استخوان و بر آمدگی زانو از قدام مقابل چفته ( یعنی فرورفتگی زانو از خلف ) . یا آیین. سوزان ( آین. سوزان ) آیین. محرقه یا آیین. قدی . آیینه ای بزرگ که تمام قد و قامت شخص را نشان دهد . یا آیین. کروی قسمتی از یک کر. تو خالی که سطح خارجی و یا داخلی آن صیقلی شده باشد و طبعا هر کره ای که آیینه قسمتی از آنست دارای مرکز و محوری معین است که در محاسب. تصاویر اشیا بکار میرود . یا آیین. گیتی نما( نمای ) . جام شراب . یا آیین. محدب . قسمتی از یک کر. تو خالی که سطح خارجی آن منعکس کننده باشد کوژ مقابل آیین. مقعر کاو . یا آیین. محرقه آیین. مقعری است که شیئی در کانون آن جای گیرد .اگر این آیینه در مقابل آفتاب قرار گیرد بعلت تمرکز اشع. خورشید در کانون حرارتی بیش از حرارت آفتاب ایجاد کند آیین. سوزان . یا آیین. مقعر قسمتی از یک کر. تو خالی است که سطح داخلی آن صیقلی و منعکس کننده باشد کاو مقابل آیین. محدب کوژ . یا مثل آیینه . ۱ - سخت صافی سخت روشن . ۲ - سخت مصقول کاملاصیقلی . ۳ - هر یک از قطعات آهنین که جنگاوران میپوشیدند .

معنی کلمه آئینه در دانشنامه عمومی

آئینه (فیلم ۱۹۷۷). آئینه ( اردو: آئینه ) یک فیلم در ژانر موزیکال به کارگردانی نذر الاسلام است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به شبنم، ندیم بیگ، ریحان و بهار بیگم اشاره کرد.

معنی کلمه آئینه در ویکی واژه

شیشه‌ای که یک طرف آن با جیوه پوشانده شده، و منعکس کننده اشیاء پیرامون است. آئینه در زبان معیار باستان مفهومی غیر از این داشته، و به معنی حامله‌ای است که در ماه جاری امکان زادن و فارق شدن داشته است.

جملاتی از کاربرد کلمه آئینه

درسال ۱۳۸۱ نخستین نمایشنامهٔ خود را در تالار مولوی دانشگاه تهران طراحی و کارگردانی می‌کند و همزمان ک دبیر صفحهٔ آئینهٔ هنر روزنامه ابرار است در سریال تلویزیونی "با من بمان" به کارگردانی حمیدلبخنده بازی می‌کند.
آئینهٔ سکندری کتابی دربارهٔ تاریخ ایران باستان است که توسط میرزا آقاخان کرمانی تألیف شده بود. نویسنده در این کتاب مطالب تاریخی و افسانه‌ای را درهم آمیخته و برای کلمات فارسی، معانی و اشتقاقات بی‌اساسی آورده است.
آئینه با نام اولیهٔ زشت و زیبا یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی به کارگردانی غلامحسین لطفی است که سری اول آن در ۱۳ قسمت تولید، و نخستین بار در ششم شهریورماه ۱۳۶۴ از شبکه ۱ پخش شد. بعدها دو سری دیگر از این مجموعه تلویزیونی ساخته شد؛ سری دوم آن در ۱۳ قسمت توسط غلامحسین لطفی و سری سوم آن در سال ۱۳۶۶ توسط «فریدون فرهودی» کارگردانی گردید. این مجموعه تلویزیونی، دوشنبه شب‌ها از تلویزیون پخش می‌شد.
مزن ای فیض ازین بیش ز گفتار نفس اگرت هست سر آئینه جان دیدن
روبروی خویش بنشیند چو ماه آئینه گر ساده و یک‌رو بود
آئینه اسلام اولین کتاب چاپ‌شده از نویسنده کرد ملامحمد ربیعی است که برای اولین‌بار در تابستان ۱۳۶۵ توسط چاپخانهٔ مهارت در تهران به چاپ رسید.این کتاب به زبان فارسی در مورد موضوعاتی چون اصول عقیده، احکام اسلام، علم کلام و دین‌شناسی نوشته شده‌است.
هفته‌نامه آئینه جنوب اولین هفته‌نامه بوشهر پس از انقلاب ایران (در سال ۱۳۷۳) توسط محمد دادفر (نماینده اسبق بوشهر در مجلس شورای اسلامی) نشر و توزیع گردید که از همان شماره‌های اول، ضمن اطلاع‌رسانی، تاریخ و فرهنگ جنوب و بوشهر را به خوانندگان خود بازمی‌شناساند. آئینه جنوب پس از سال‌ها فعالیت در پایان کار خود به‌صورت یک روزنامه اصلاح‌طلب کشوری (روزنامه آئینه جنوب) درآمد که تنها با چاپ چند نسخه تعطیل گردید.
آئینه‌ی دَم‌ها توئی، نقشِ جهان‌آرا توئی
مائیم که آئینهٔ روی شاهیم وز سر دل خود بخدا آگاهیم
زنگ خودبینی از آئینهٔ دل بزدا گر آلودگی از چهرهٔ جان بستر
تافت نور خوش از علی بر دل دل شد آئینه منور ما
این کتاب بدون فیلم هیچکاک هم جای خود را در بین رمان‌های ماندگار جنایی باز می‌کرد چون بوالو-نارسژاک از جنایت حادثه‌ای می‌سازند که از رویارویی هیجانات و دل مشغولی‌ها به وجود می‌آید و به تعبیر روژه کایوآ در «قدرت‌های رمان»: «رمان پلیسی دیگر بازی ذهنی مستقل از داده‌های ملموس نیست، رمان پلیسی به رمان واقعی تبدیل می‌شود یعنی آئینه عکس العمل‌های انسان در اجتماعی که در آن جای دارد.
۴. ↑دائرةالمعارف گیاه درمانی- گردآورنده:نیره اژدریان- ناشر: آئینه دانش- نوبت چاپ: دوم، ۱۳۹۱- چاپخانه جعفری- شابک: ۹۷۸۶۰۰۵۷۵۶۲۶۵- آلوئه ورا (صبر زرد) ص ۱۳و۱۴- به نقل از روزنامه همشهری آنلاین
مهم‌ترین کتابشناسی‌ها دربارهٔ فاطمه زهرا نیز عبارتند از: فاطمةالزهراء بهجة قلب مصطفی احمد رحمانی همدانی، زخم خورشید: کاوشی در زندگی فاطمه زهرا مهدی حسینیان قمی، فاطمه در آئینهٔ کتاب اسماعیل انصاری زنجانی.
گر قدر رخ خویش هر آئینه بدانی این روی چو آئینه بهر کس ننمائی
نور قرآن در میان سینه اش جام جم شرمنده از آئینه اش
خویش را عکس چو پروانه بلاکش سازد چون رخت آئینه را خرمن آتش سازد
از جمله تزئینات حرم آئینه‌کاری بالای قبر امامزاده است که با کتیبه‌ای به خط نستعلیق زینت یافته‌است. چنان‌که از متن کتیبه استفاده می‌گردد، امیر علی اکبرخانه میرپنجه فرزند پناه الحق پاشاخان و به مباشرت معتمد السلطان عادلخان این آئینه کاری در ماه جمادی‌الاول ۱۳۱۳ هجری قمری انجام داده‌است. بقعه دارای سردابه‌ای در طبقهٔ پایین ضریح است که قبر اصلی سید حمزه و پسرش میر ابوالحسن در آن قرار گرفته‌است.
قاعدة- حقیقت صفا اعنی نیستی و تقابل اگرچه نمایندگی را به نسبت با مظهر کافی آمد، لیکن به نسبت با ظاهر، که ادراک ثانی است مر حقیقت خودش را، از مظهر به واسطۀ تعاکس کدورت میان با پشت آئینه، مثلا همچنان شرط است تا عکس دوم صورت نه بندد، و در این مشهد اسرار ناگفتنی بسیار است: انی خالق بشرا من طین، فاذا سویته ونفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین.
در ته گرد کسادی مانده است آئینه ام بر در روشنگر از بهر صفا آورده ام