آمدگان

معنی کلمه آمدگان در فرهنگ معین

( آمدگان ) (مَ دِ ) ( اِ. ) فرستادگان ، رسولان .

معنی کلمه آمدگان در ویکی واژه

فرستادگان، رسولان.

جملاتی از کاربرد کلمه آمدگان

«إِنَّما کانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ» اینست جز زین نه گفتار و پاسخ گرویدگان، «إِذا دُعُوا إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» آن گه که ایشان را باز خوانند با خدای و رسول او، «لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ» تا داوری کند میان ایشان، «أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» آنست که گویند شنیدیم و فرمانبرداریم، «وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (۵۱) و ایشانند پیروز آمدگان جاویدان.
فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ امّا آن کس که به اقرار با پذیرفتگاری آمد و بگروید وَ عَمِلَ صالِحاً و کردار نیک کرد فَعَسی‌ أَنْ یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ (۶۷) واجب است و لا بدّ که از نیک آمدگان بود او.
پیشگامانی که به این سرزمین آمدند به دشواری‌های بسیاری برخوردند. بخش بزرگی از این ایالت کوهستانی و فلاتی بلند است. پستی‌ها و بلندی‌ها و هوای سرد این منطقه مانع از کشاورزی بود. در دشت‌های گسترده جنوب غرب آن نیز به جهت هوای گرم و خشکی زمین، کشت‌وکار بی‌فایده بود. از این گذشته قبیله‌های سرخ‌پوست آپاچی به سختی علیه تازه‌واردان می‌جنگید. در سال ۱۸۵۴ در آریزونا معدن مس کشف شد. از آن پس گروه‌گروه از مهاجران رهسپار آریزونا شدند. سرانجام در پایان سال ۱۸۸۶ قبیله آپاچی از جنگیدن با تازه‌آمدگان دست برداشت.
چندان‌که به صحرای عدم می‌نگرم، ناآمدگان و رفتگان می‌بینم!
ز بهر آمدگان دست او همیشه بکار ز بهر نامدگان چشم او همیشه براه
با توکل به صخره اسرائیل (پروردگار یکتا)، ما گردآمدگان در نشست مجمع موقت ملی در شهر تل‌آویو، امروز و در این شامگاه شنبه ۵ ایار از سال ۵۷۰۸ عبری (۱۴ مه ۱۹۴۸) با امضای خود شاهدی بر اعلامیه استقلال در خاک میهن خود هستیم».
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ ایشان که پی می‌برند باین فرستاده النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ پیغامبر امّی نادبیر الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً او که مییابند اهل کتابین مَکْتُوباً نبشته صفت نام وی عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ بنزدیک ایشان در توراة و انجیل یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ایشان را میفرماید بمعروف وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ می‌باز زند ایشان را از منکر وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ و حلال و گشاده میکند ایشان را پاکیها وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ و حرام و بسته میکند بر ایشان پلیدیها وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ و از ایشان فرو مینهد از آن بارهای گران وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ و آن غلّها و کارهای سخت که بر بنی اسرائیل بود پیش ازین (۱) فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ ایشان که بگرویدند باو وَ عَزَّرُوهُ و آزرم دارند او را و بزرگ وَ نَصَرُوهُ و یاری دهند او را وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ و پی برند بآن نور که فرو آمد با او أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۵۷) پیروز آمدگان ایشانند.
ز خود بر آمدگان شوکتی دگر دارند غبار هم به هوا نیست بی‌سلیمانی
۱۰۴. اعتماد کلی بر نو آمدگان مکنید.
قوله تعالی: لَیْسَ الْبِرَّ نیکی و پارسایی نه همه آنست أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ که رویهای خویش فرا دارید در نماز، قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ سوی مشرق که بر آمدن گاه آفتابست و مغرب که فرو شدن گاه است، وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و لکن نیک مردی آن کس است که بگرود بخدای وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ و روز رستاخیز وَ الْمَلائِکَةِ و فریشتگان وَ الْکِتابِ و کتاب خدای وَ النَّبِیِّینَ و پیغامبران وَ آتَی الْمالَ و مال دهد عَلی‌ حُبِّهِ بر دوستی او ذَوِی الْقُرْبی‌ درویشان خویشاوندان را وَ الْیَتامی‌ و نارسیدگان پدر مردگان را وَ الْمَساکِینَ و درویشان تنگ دستان را، وَ ابْنَ السَّبِیلِ و راه گذریان را وَ السَّائِلِینَ و خواهندگان را وَ فِی الرِّقابِ و در آزادی بردگان را، وَ أَقامَ الصَّلاةَ و نماز بپای دارد بهنگام وَ آتَی الزَّکاةَ و از مال خود زکاة دهد، وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ و باز آمدگان به پیمان خویش با خدای و با خلق إِذا عاهَدُوا هر گه که پیمان بندند، وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ و شکیبایان در بیمناکیها و در تنگیها، وَ حِینَ الْبَأْسِ و در وقت جنگ، أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ایشانند که چون گفتند که نیکانیم راست گفتند، وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) و باز پرهیزندگان از خشم و عذاب خدای تعالی ایشانند.
الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا و ایشان که بگرویدند و هجرت کردند، وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ و جهاد کردند در سبیل خدا، بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ بمالهای خویش و تنهای خویش، أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ایشانند بهینه خلق و بزرگ درجه‌تر به نزدیک خدای، وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ. (۲۰) و ایشانند رستگاران و پیروز آمدگان.
نا آمدگان اگر بدانند که ما از دَهْر چه می‌کشیم، نایند دگر.