اورك
معنی کلمه اورك در لغت نامه دهخدا

اورك

معنی کلمه اورك در لغت نامه دهخدا

( آورک ) آورک. [ وَ رَ ]( اِ ) تاب. اَورک. و آن طنابی است دو سوی آن بر بالائی استوار کرده که بر آن نشسته در هوا آیند و روند.
اورک. [ اَ رَ ] ( ع ص ) بزرگ سرین. ( مهذب الاسماء ). مرد بزرگ ران. ( ناظم الاطباء ). مرد بزرگ برسوی ران. مؤنث آن ورکاء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
اورک. [ اَ رَ ] ( اِ ) آورک. ریسمانی که در شاخ درخت و مانند آن آویزند و کودکان در ایام عید نوروز در آن نشسته درهوا آیند و روند کنند. ( از ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( انجمن آرای ناصری ) ( هفت قلزم ) ( آنندراج ) :
هرکه را عقل باشد و فرهنگ
نزد او اورک است به زاورنگ.شمالی دهستانی ( از آنندراج ).
اورک. [ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه ممزائی ایل چهارلنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).
اورک. [ ] ( اِخ ) طایفه ای از طوایف دیناری هفت لنگ. ( جغرافیای سیاسی کیهان ). این طایفه دارای شعب زیر است : خواجه ، زنگی ، قلعه سروی ، غلام موزرموئی ، کشی خالی ، اولاد حاجی علی ، غریبی ، جلالی ، ممسنی.

معنی کلمه اورك در فرهنگ معین

( آورک ) (وَ رَ ) ( اِ. ) اورک . تاب ، تاب خوردن .
(اَ رَ ) (اِ. ) تاب .

معنی کلمه اورك در فرهنگ عمید

( آورک ) ریسمانی که دو طرف آن را به جای بلند ببندند و در وسط آن بنشینند و به جلو و عقب حرکت کنند، بادپیچ، تاب.
= تاب۱

معنی کلمه اورك در فرهنگ فارسی

اورک: بادپیچ، تاب، ریسمانی که ازجایی آویزندوبا آن بجلووعقب بروند
( اسم ) ریسمانی که شاخ. درخت یا جایی مرتفع آویزند و در آن نشینند تاب خورند باد پیچ تاب .
تیره از طایفه ممزائی ایل چهار لنگ بختیاری .

معنی کلمه اورك در دانشنامه عمومی

اورک (موجود تخیلی). اورک ( یا ارک ) /ɔːrk/ ( انگلیسی: Orc یا Ork ) یک هیولای انسان نمای خیالی مانند یک گابلین است. اورک ها توسط نوشته های فانتزی جی. آر. آر. تالکین، به ویژه ارباب حلقه ها، وارد استفاده مدرن شدند. در آثار تالکین، اورک ها نژادی بی رحم، تهاجمی، زشت و بدخواه از هیولاها هستند که در تضاد با الف های خیرخواه و در خدمت به یک قدرت شیطانی هستند، هرچند که در حس انسانی اخلاق مشترک هستند. در میان چندین داستان که تا حدودی متناقض هستند، پیشنهادی وجود دارد که آنها یک نژاد فاسد از الف ها هستند.
هیولاهای اساطیری با نام هایی شبیه به "اورک" را می توان در شعر انگلیسی باستان بیوولف، در اشعار عصر جدید اولیه، و در داستان های عامیانه و افسانه های اروپای شمالی یافت. تالکین اظهار داشت که این نام را از بیوولف گرفته است. [ T ۱] اورک در فهرست موجودات خیالی در دو رمان اواسط دههٔ 1860 چارلز کینگزلی ظاهر می شود.
مفهوم تالکین از اورک ها در داستان های تخیلی نویسندگان دیگر و در بازی های ژانرهای مختلف مانند سیاه چال ها و اژدهایان، سحر و جادو: گردهمایی و وارکرفت اقتباس شده است.
کلمه لاتین Orcus به عنوان "Orc, þyrs, oððe hel - deofol"[ الف] ( "گابلین، شبح، یا شیطان جهنمی" ) در واژه نامه های انگلیسی باستان قرن دهم کلئوپاترا تفسیر شده است، که توماس رایت درباره آن نوشت، «اورکوس نام پلوتون، خدای مناطق جهنمی بود، از این رو می توانیم به راحتی معنای hel - deofol را بفهمیم. اورک، در آنگلوساکسون، مانند ثرز، به معنای شبح، یا گابلین است». [ a] فرهنگ لغت زبان هلندی ork را در زبان هلندی باستان که به هم بسیار نزدیک و مرتبط اند به عنوان هیولای verslindend ( "هیولا بلعنده" ) تعریف می کند، و به nork ( "آدم متعصب، کج خلق، شرور" ) به عنوان یک ریشهٔ احتمالی در هلندی باستان اشاره می کند.
این اصطلاح فقط یک بار در بیوولف به عنوان ترکیب جمع orcneas، یکی از قبیله هایی که در کنار الف ها و اتین ها ( غول ها ) توسط خداوند محکوم شده اند، استفاده می شود:
Orcneas در بالا به "ارواح شیطانی" ترجمه شده است، اما معنای آن نامشخص است. کلیبر پیشنهاد کرد که از orc < L. orcus "جهان زیرین" + neas "اجساد" تشکیل شده است، که ترجمهٔ "ارواح شیطانی" نتوانست عدالت را در مورد آن رعایت کند. [ ب] به طور کلی فرض بر این است که حاوی یک عنصر né - ، همزاد با naus گوتی و nár نورس باستان، هر دو به معنای 'جسد' باشد. کلمه رایج انگلیسی باستان برای جسد líc است، اما né - در nebbed 'تخت جسد' ظاهر می شود، و در dryhtné 'جسد مرده یک جنگجو'، جایی که dryht یک واحد نظامی است. اگر قرار است orcné* به عنوان orcus 'جسد' تفسیر شود، معنی ممکن است "جسد از Orcus ( به معنی جهان زیرین ) " باشد، یا "جسد شیطانی"، که به عنوان نوعی هیولای مرده متحرک شناخته می شود.
اورک (هلند). اورک ( به هلندی: Urk ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در فلیوولاند واقع شده است. اورک ۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه اورك در فرهنگ معین
معنی کلمه اورك در فرهنگ عمید
معنی کلمه اورك در فرهنگ فارسی

جملاتی از کاربرد کلمه اورك

مردم اين دهكده از شاخه هفت لنگ، طايف اورك و دينارانی باب و تيره چهاربنیچه می‌باشند.