اشتات. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ شَت . پراکندگان. ( مهذب الاسماء ). پراکنده ها. پراکندگیها: جاؤا اشتاتاً؛ ای متفرقین. ( اقرب الموارد ) : مؤلف این اشتات و مصنف این کلمات... چنین گوید. ( قاضی بدر محمد دهار در دیباچه دستورالاخوان ). به جمع اشتات غزلیات نپرداخت. ( مقدمه دیوان حافظ ). اشتات. [ اِ ] ( ع مص ) پراکنده کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
معنی کلمه اشتات در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ شَتْ، پراکندگان .
معنی کلمه اشتات در فرهنگ عمید
۱. [جمعِ شَتّ] = شَتّ ۲. [جمعِ شَتات] = شتات
معنی کلمه اشتات در فرهنگ فارسی
جمع شت یا شتاب به معنی پراکنده ( اسم ) جمع : شت پراکندگان متفرقها
معنی کلمه اشتات در ویکی واژه
جِ شَتْ؛ پراکندگان.
جملاتی از کاربرد کلمه اشتات
مراسم ازدواج در ۱ ژوئیه ۱۹۰۰ در رایشاشتات (زاکوپی کنونی) در بوهم برگزار شد. فرانتس یوزف و هیچیک از آرشیدوکها در مراسم شرکت نکردند. تنها اعضای خانوادهٔ سلطنتی که در مراسم حضور داشتند نامادری فرانتس فردیناند، ماریا ترزای پرتغال و دو دختر او بودند. پس از ازدواج، سوفی مقام شاهدخت هُهنبرگ را دریافت کرد و در ۱۹۰۹ به مقام والاتر دوشس هُهنبرگ رسید ولی این مقام نیز هنوز از تمام آرشیدوشسها پایینتر بود.
کلوگه زادهٔ ۱۹۳۲ در هالبراشتات آلمان، بعد از تحصیل حقوق و تاریخ نخستین کتابش را به نام «ادارهٔ دانشگاه» در ۱۹۵۸ منتشر میسازد. پس از این واقعه به سینما جذب شده و در ۵۹–۱۹۵۸ دستیار فریتز لانگ میشود. کلوگه مراحل مختلف را بزودی طی کرده و سرانجام نخستین فیلم کوتاهش را در ۱۹۶۰ به وجود میآورد. مدتی از ساختن فیلم دست میکشد تا اینکه از ۱۹۶۳ فیلمنامهٔ چند فیلم را مینویسد و پس از سه سال فعالیت در این زمینه در ۱۹۶۶ اولین فیلم بلندش را میسازد.
این فیلم برخلاف دیگر فیلمهای تبلیغاتی نازیها که تحت کنترل وزارت تبلیغات جوزف گوبلز بودند، یهودیان ظاهراً شاد و سالم را نمایش میداد، بخشی از یک برنامه بزرگ نازیها بود تا از ترزیناشتات به عنوان ابزاری برای بیاعتبار کردن گزارشهای نسلکشی یهودیان به کشورهای متحد غربی و کشورهای بیطرف استفاده کنند. با این حال، فیلم به صورت گسترده توزیع نشد و فرصتی برای اثرگذاری بر افکار عمومی پیدا نکرد.
آیزناشتات در برابر بیرد نام یک پرونده در دیوان عالی ایالات متحده آمریکا است که این حق را به زوجهایی که با یکدیگر ازدواج نکردهاند میدهد تا از ابزار پیشگیری از بارداری به مانند زوجهایی که ازدواج کرده اند بهطور قانونی استفاده کنند.دیوان عالی به دلیل آنکه قانون ماساچوست به منع توزیع ابزار پیشگیری از بارداری برای افرادی که ازدواج نکردهاند میکند و حقوق برابر قانون اساسی را نقض میکند حکم به لغو این قانون داد.
شهر یوناشتات خواهرخواندهٔ ابلسباخ هست.
مپرسید از معاش خنده عنوانی که من دارم از آبی ناشتاتر میشود نانی که من دارم
وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ ای ان ارادوا باظهار الصلح خدیعتک، فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ ای الّذی یتولّی کفایتک اللَّه، هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ یوم بدر، وَ بِالْمُؤْمِنِینَ یعنی الانصار. وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ای بین قلوب الاوس و الخزرج و هم الانصار جمعهم اللَّه علی الایمان و المودة بعد ان کانوا اشتاتا و جعلهم اخوانا بعد ان کانوا اعداء.
شهر آیبلاشتاتدر ایالت بایرن در کشور آلمان واقع شدهاست.
شنک در گلوکاشتات به دنیا آمد. به عنوان دانشجوی لئون کُنیه به فرانسه رفت. او به خاطر نقاشی از مناظر و حیوانات به خوبی شناخته شدهاست. شاید غم ژِرف مشهورترین تابلو نقاشی او باشد که غم و اندوه گوسفندی را در کنار لاشهٔ برهاش نشان میدهد، در حالی که کلاغهای سیاه دور او حلقه زدهاند. آثار او برای اولین بار در سال ۱۸۵۵ به نمایش گذاشته شد. در سال ۱۸۵۵ نشان لژیون دونور گرفت. شنک در اکوآن نزدیک پاریس درگذشت.
شهر ابرماناشتات در ایالت بایرن در کشور آلمان واقع شدهاست.
روی البراء بن عازب قال: کان معاذ بن جبل جالسا قریبا من رسول اللَّه (ص) فی منزل ابی ایّوب الانصاری فقال معاذ: یا رسول اللَّه أ رأیت قول اللَّه عزّ و جلّ. یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً؟ فقال یا معاذ، سألت عن عظیم من الامر ثمّ ارسل عینیه ثمّ قال یحشرون عشرة اصناف من امّتی اشتاتا قد میّزهم اللَّه تعالی من جماعة المسلمین و بدّل صورتهم، فبعضهم علی صورة القردة و بعضهم علی صورة الخنازیر و بعضهم منکّسین ارجلهم فوق وجوههم یسحبون علیها و بعضهم عمی یتردّدون و بعضهم صمّ بکم لا یعقلون و بعضهم یمضغون السنتهم فهی مدلاة علی صدورهم یسیل القیح من افواههم لعابا یقذرهم اهل الجمع و بعضهم منقطعة ایدیهم و ارجلهم و بعضهم مصلّبین علی جذوع من نار و بعضهم أشدّ نتنا من الجیف و بعضهم یلبسون جبابا سابغة من قطران لازقة بجلودهم. فامّا الّذین علی صورة القردة فالقتات من النّاس یعنی النّمّام، و امّا الّذین علی صورة الخنازیر فاهل السّحت و المنکسون علی وجوههم فاکلة الرّبوا و العمی من یجور فی الحکم و الصمّ البکم المعجبون باعمالهم و الّذین یمضغون السنتهم. فالعلماء و القصّاص الّذین خالف قولهم اعمالهم و المقطّعة ایدیهم و ارجلهم الّذین یوذون الجیران و المصلّبون علی جذوع من نار فالسّعاة بالنّاس الی السّلطان و الّذین هم أشدّ نتنا من الجیف فالّذین یتمتّعون بالشّهوات و اللّذات و منعوا حقّ اللَّه تعالی من اموالهم، و الّذین یلبسون الجباب فاهل الکبر و الخیلاء.
«لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکُلُوا جَمِیعاً أَوْ أَشْتاتاً»، قومی بودند از عرب بنو لیث بن بکر از بنی کنانه عادت داشتند که تنها نخوردندی بیمهمان، کس بود از ایشان که بامداد تا شبانگاه منتظر مهمان نشستی یا کسی که با وی طعام خوردی پس اگر در شبانگاه هیچکس نیافتندی طعام خوردندی، این آیت ایشان را رخصت آمد که اگر خواهید با هم طعام خورید خواهید پراکنده. عکرمه گفت در شان قومی از انصار فرو آمد که چون بایشان مهمان رسیدی طعام نمیخورند مگر با مهمان، و قومی دیگر طعام با هم نمیخوردند از بیم آنکه یکی بیشتر خورد و یکی کمتر و بر بعضی از ایشان اجحاف رود، رب العزه ایشان را باین آیت رخصت داد که هر دو حالت ایشان را مباح است و در آن حرج نه، اگر خواهند تنها خورند و اگر خواهند بجمع، اشتات جمع شت ای متفرقین، و شتّی جمع شتیت، تقول شت الشیء شتا و شتاتا، و شتّان اسم الفعل بنی علی الفتح، و قیل نصب علی المصدر و حکی فیه الکسر ایضا.
امیدوارم دو سه ماهی بیش در سمنان معطل کار قوام و قرار در بای زندگانی و زیست نگشته توفیق بازگشت یابم، وانشاءالله انشاءالله بر آئین و یاسای احمدی صلی الله و سلامه علیه به خاک در آیم و از خاک برآیم. اینقدر بدان که اعمال خیر آنچه از من در وجود آید تو برادروار انبازی چونانکه ترا در مراثی و موقوفات و دیگر چیزها که صورت شرع دارد سهیم ساخته بودم و حصه بی اجرای منت، بی تمنای تلافی به تو پرداخته، در زیارت و دعا و امثال آن نیز انبازی و دمساز. در ازای این مختصر خدمت هیچ تمنا و توقعی ندارم و چشم استیفای حظ و تمتعی نخواهم، مگر پاس ودیعه مهر و حفظ الغیب و بعضی اشعار الحاق که اشتباها جزو ابیات مزخرف شده، به تصدیق فرزند ارشد میرزا اسمعیل از دیوان خود بیرون کردن. اگر چه پرورده طبع و آورده خوی من و امثال من جزو اطالات اضافیه است و فرع اضافات لاطایله، ولی پاره ای منحولات و مجعولات خام و سرد به نام من مکتوب افتاد، که در دو کیهان مایه رسوائی است، و هر کرا قیراط واری تمیز غث و سمین سخن باشد، این دو جنس بیان از هم جدا تواند ساخت. چون تو در تدوین این اشتات رنجی فره و فراوان برده ای راضی به کاست و فزود و کاشت و درود نخواهی شد.
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً یصدرون عن قبورهم الی موضع المحاسبة متفرّقین متبدّدین لا یلوی احد علی احد للهول الواقع. و قیل: ینصرفون عن الموقف متفاوتین مختلفین فاخذ ذات الیمین الی الجنّة و آخذ ذات الشّمال الی النّار و ذلک قوله: «فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ». واحد الاشتات شتّ و شتّ لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ ای جزاء اعمالهم. و قیل: «لِیُرَوْا» صحائف «أَعْمالَهُمْ» یقرءون ما فیها «لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً» الّا احصیها. و قیل: هی رؤیة القلوب و المعنی لیعرّفوا ما عملوا. و قیل: فیه تقدیم و تأخیر، تقدیره: تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحی لَها لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً.
هاتالصبوح فاشرب مستدرک الفوات انعم بها صبوحی واجمع بهاشتات